کد خبر:6991   تاریخ انتشار: دوشـنـبه ، 13 آبان سال 1398 ساعت 14:26:0

بررسی و تبیین روانشناسی نسل سوم

پژوهش«روانشناسی نسل سوم انقلاب»؛ به کوشش دکتر مرتضی منطقی(محقق طرح) در سال 1383 و با تلاش دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی منتشر شد.


به گزارش مرکز خبر شورای عالی انقلاب فرهنگی در مقدمه این پژوهش بیان شده است افرادی كه در مقطع زمانی خاصی به‌دنيا می‌آيند، تحت تأثیر حوادث فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سياسی نسبتاً يكسانی قرار دارند، از اين‌رو روانشناسی و جامعه‌شناسی نسل‌ها، در دهه‌های اخير دارای اهميت خاصی است.
در یک جمع‌بندی کلی می‌توان گفت همچنان که نسل اول انقلاب با شركت در انقلاب، تجربه مشترك و عميقی به‌دست آوردند كه روحيات خاصی را برای آنها رقم زده است، نسل دوم انقلاب نسلی بودند كه اگر چه فاقد تجربه پديد آوردن انقلاب بودند، اما به‌سبب حضور در ميادين جبهه و جنگ به‌شكل عميقی با آرمان‌های انقلاب عجین شدند، اما نسل سوم انقلاب، نسلی است كه نه تنها تجربيات حماسی پرشور و احساسی شركت در انقلاب و دفاع مقدس را نداشتند، بلكه با ويژگی‌های جديدی همچون دهكده واحد جهانی، انفجار اطلاعاتی و مانند آن سروكار پیدا کرده‌اند.
بنابراین، هدف از این پژوهش بررسی روانشناسی نسل سوم انقلاب و مهمترين تفاوت‌های نسل جوان و نسل بزرگتر و قرائت فرهنگی- اجتماعی، عقيدتی و سياسی آنها با يكديگر است.
مهمترین سؤالات این پژوهش به‌شرح زیر بیان شده است:
  • آيا تفكر نسل سوم، در قياس با نسل پيشين خود، انتقادی‌تر است،
  • آيا تفكر نسل سوم، در قياس با نسل پيشين خود، نوآورتر و خلاق‌تر است،
  • آيا نسل سوم، در قياس با نسل پيشين خود، علم‌گراتر است،
  • آيا نسل سوم، در قياس با نسل پيشين خود، به فناوری توجه بيشتري دارد،
  • آيا نسل سوم، در قياس با نسل پيشين خود، دسترسي بيشتری به جريان آزاد اطلاعات دارد،
  • آيا نسل سوم، در قياس با نسل پيشين خود، به زيبايی و جذاب جلوه‌گر شدن توجه بيشتری دارد،
  • آيا نسل سوم، در قياس با نسل پيشين خود، به مد توجه بيشتری دارد،
  • آيا زنان نسل سوم، در قياس با نسل پيشين خود، تحرك اجتماعی بيشتری از خود نشان داده است،
  • آيا نسل سوم، در قياس با نسل پيشين خود، رُك‎گويي و صراحت لهجه بيشتری دارد،
  • آيا نسل سوم، در قياس با نسل پيشين خود، به انجام تكاليف دينی كمتر توجه دارد،
  • آيا نسل سوم، در قياس با نسل پيشين خود، تمايل بيشتری به‌ مهاجرت به ‌غرب دارد.
روش تحقیق در این پژوهش پيمايشی و مقطعی است، داده‌های مورد نظر درباره نسل سوم انقلاب، در يك مقطع، از طريق نمونه‌گيری از جامعه دانش‌آموزان دبيرستانی دختر و پسر استان تهران انجام گرفته و تلاش شده است تا مهمترين متغيرهای موجود در نسل سوم انقلاب كه متفاوت از نسل‌های اول و دوم انقلاب هستند، مشخص شود.
در بخش مربوط به نتایج حاصل از این پژوهش، مهمترین یافته‌های آن به‌شرح ذیل است:
تفکر نسل سوم، در قیاس با نسل پیشین خود، انتقادی‌تر، نوآورتر و خلاق‌تر، علم‌گراتر و به فناوری توجه بیشتری دارند.
همچنین به ‌نظر می‌رسد در مقوله «ميزان علاقه جوانان به مسائل عرفانی و معنوی» دختران علاقه‌مندتر هستند،
به‌نظر می‌رسد در مقوله‌های «استقلال رأی» و «رُك‌گويی و صراحت لهجه»، دختران صریح‌الهجه‌تر از پسران هستند،
در انتخاب مقوله «شادی و نشاط» در فضای اجتماعی برای زنان تأکید بیشتری شده است،
دختران در مواردی مانند «انجام تكاليف دينی» «اعتقاد دينی» و «عواطف دينی» با پسران هم‌سویی دارند،
دختران و پسران نه‌تنها ديد واحد و يكدستی در مواجه با نسل خود دارند بلكه ديد مشابهی در برخورد با نسل پيشين نيز دارند.
همچنین در ادامه بیان شده است، گذشته از اختلاف‌های جزئی كه با تبيين جنسيتی و خيزش زن نسل سومی در محيط اجتماعی ايران، قابل انتظار است، شباهت و همانندی مواضع دختران و پسران در قياس با يكديگر، دلالت برآن دارد كه ديد هر دو جنس نسبت به تحولات موجود در نسل سوم، وحدت و همداستانی عميقی دارد.
وحدت نظر دختران و پسران در ارتباط با نسل خود و نسل بزرگترشان، در كنار نتايج حاصل از سؤال‌های طرح شده كه به‌بررسی تفاوت‌های احتمالی هر دو نسل در زمينه‌های فرهنگی- اجتماعی، سياسی و عقيدتی پرداخته است، بسادگی می‌توان نتيجه گرفت كه نسل جوان تفاوت معناداری در برخی از مهمترين هنجارها و ارزشهای خويش با نسل پيشين در زمينه‌های پيش گفته از خود نشان داده، از اين مسئله می‌توان به‌عنوان شكافی معنادار، بين نسل‌های اول و دوم و نسل سوم انقلاب ياد شود.
در بخش پیشنهادات این پژوهش نیز آمده است که وقتی دگرگونی فرهنگی مهمی رخ می‌دهد، به تفاوت‌هایی در ميان نسل‌ها می‌انجامد، زيرا اين دگرگونی در ميان گروه‌های جوانتر كه نيازی به غلبه بر مقاومت يادگيری متناقض اوليه ندارند، با سهولت بيشتری نسبت به گروه‌های بزرگتر انجام می‌گیرد.
بنابراين در حقيقت در موارد گسستگی قطعی، حتی ممكن است پيش‌بينی شود سن، عامل اصلی تمايز خرده‌فرهنگ‌ها است.
همچنین این پژوهش تأکید دارد آنچه از نظر ديدگاه مكتبی مهم و محوری تلقی می‌شود، بودن و ماندن افراد و جامعه در مدار حق است، از اين‌رو اگر مردم جامعه‌ا‌ی بر مدار حق باقی بمانند، از نظر مكتب هيچگاه گسستی با نسل‌های حق‌طلب پيشين و بعدی خويش نخواهند داشت، ضمن آن‌كه گسست افراد حق‌طلب از جريانها‌ی غير حق‌طلب، در اديان الهي با ديده تأیید نگريسته شده است.

فایل پژوهش مذکور را می‌توانید از اینجا دانلود کنید: