حجت الاسلام علی ذوعلم، در آستانه برگزاری 49 امین جشنواره فیلم رشد با دستاندرکاران این جشنواره مصاحبهای انجام داده است که به شرح زیر است.
در آغاز درباره نسبت سیاستهای سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی و جشنواره فیلم رشد با بیانیه گام دوم انقلاب بفرمایید. ما در بدنه آموزشوپرورش فرصتی با عنوان جشنواره بینالمللی فیلم رشد داریم. به نظر شما کارکرد این جشنواره تا چه حد بر موازین بیانیه گام دوم انقلاب منطبق است؟
بسم ا... الرحمن الرحیم
ابتدا از دوستان دستاندرکار این جشنواره تشکر میکنم که زحمات زیادی کشیدهاند تا جشنواره 49 چشمانداز تحول در اثربخشی و ایفای نقش جدی درصحنه تعلیم و تربیت فراهم کند. تلقی من این است که بعد از گذشت چهل سال از آغاز این حرکت مردمی، دینی و آزادی خواهانه در سطح جهان به نام انقلاب اسلامی، همگی ما وارد عرصه عمیقتر رسالتی میشویم که بر عهده ماست؛ و از این منظر، بیانیه گام دوم به عنوان یک چهارچوب فکری میتواند به ما کمک کند. در متن تمام مفاهیم و نگاهها و افقهایی که در گام دوم گشوده شده است، توجه به نقش فعالتر جوانان و نوجوانان ما در ایفای وظیفه جامعهسازی، تمدنسازی و پیشرفت کشور نقش اساسی دارد.
تکیه بر جوانان یکی از مهمترین رئوس بیانیه گام دوم است که در جشنواره فیلم رشد هم میتواند محور باشد. به زعم من فصل مشترک جشنواره رشد و بیانیه گام دوم انقلاب، توانمندسازی جوانان و ارتقای نگرش آنها جهت یک زندگی بهتر، مفیدتر و معنادارتر است. تعبیری که دقیقاً در برنامه درسی ملی نیز داریم.
همچنین زمینهسازی برای آشناتر شدن فیلمسازان و دستاندرکاران فعالیتهای هنری با این نگاه، و ایجاد یک ارتباط فکری مثبت بین آنها و این دیدگاه هم یک کار اساسی جشنواره فیلم رشد است که در توفیق این رسالت میتواند اثرگذار باشد. در حقیقت بیانیه گام دوم انقلاب، باید الهام بخش گام دومی برای جشنواره فیلم رشد هم باشد و همکاران من بتوانند به سمت یک برنامه عملی و علمی تحولساز در جشنواره حرکت کنند.همچنین در رویکردها، فرآیندها، ارتقای مشارکت، تعامل و اشاعه آن و ایفای نقش جدی در متن برنامه درسی. عنصر فیلم به عنوان یک حامل، ناقل اهداف و ارزشها و محتوای تربیتی و درسی باید در متن باشد نه در حاشیه.
در کشورمان رویدادهای فرهنگی و هنری زیادی وجود دارد که عنوان بینالمللی دارند اما جشنواره رشد یکی از معدود رویدادهایی است که حقیقتاً در جهان شناخته شده است و برای آن اعتبار قائلند. با توجه به شرایط خاص سیاسی و فرهنگی که در آن هستیم و ادعاهاییکه ما داریم و افقهایی که به دنبال آن هستیم سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی چه راهکارهایی را میتواند ارائه دهد تا از فرصت جشنواره فیلم رشد برای دیپلماسی فرهنگی استفاده کنیم، بازار فیلمهای آموزشی راهاندازی و بین فیلمهای آموزشی ایرانی و خارجی تعامل برقرار کنیم؟
اعتبار جشنواره بینالمللی فیلم رشد برای ما یک سرمایه است. این سرمایه را قطعاً باید حفظ کنیم و روز به روز ارتقا دهیم. برای ارتقای این اعتبار میتوانیم به ارکان جایگاه عزتمندانه جمهوری اسلامی ایران توجه کنیم که متکی بر اقتدار، مقاومت، عدالتخواهی و دفاع از مظلومان جهان و ارجاع انسان به فطرت الهی است که نقاط قوت جدید است. توجه به این موارد میتواند بر سرمایه اعتبار این جشنواره اضافه کند و امیدواریم دوستان این راه را به خوبی ادامه دهند.
آنچه به نظر من میرسد این است که ما میتوانیم یک تعامل فعال و خودباورانه را در دیپلماسی فرهنگی و تربیتی خود دنبال کنیم. مبانی نظری تحول بنیادین و نگاهش به مقوله تربیت، آوردههای زیادی دارد که میتواند برای بقیه نظامهای آموزشی ـ تربیتی دنیا هم کارساز باشد و کمک کند. البته که ما از تجربه دیگران هم استفاده میکنیم ولی اتقان، استحکام و نو بودن این مبانی با یک نگاه انسان شناختی عمیق و متعالی، و محور بودن تربیت در میان نظامهای اجتماعی از قبیل سیاست و اقتصاد (چون ما محور تحول اقتصادی و سیاسی را هم تربیت میدانیم) دستاوردهای ارزشمندی است. این از نکاتی است که در نگاه تحولی به جشنواره باید روی آن تکیه کنیم و بتوانیم از تعامل فکری با صاحب نظران و دانشوران استفاده کنیم.
اما در جشنواره فیلم رشد در عین تبادل این گونه تجربیات با دیگران، جنبه اقتصادی قضیه هم برای ما کم اهمیت نیست. به هر حال هر مقداری که جشنواره فیلم رشد به عنوان یک عرضه کننده و ارزیابی کننده توانمندیهای عنصر فیلم در برنامه درسی در بسته یادگیری، حرف خود را بلندتر بزند، ارتقا و اثربخشی تربیتی بیشتر حاصل خواهد شد و در این زمینه راههایی را باید ابداع و کشف کرد.
یکی از اهداف جشنواره فیلم رشد از دیرباز استفاده از سینما به عنوان یک ابزار آموزشی بوده است. سند ملی تحول آموزشی چه راهکارهای عملیاتی در این زمینه دارد؟
تاکنون سینما و چه بسا کل مقوله هنر، حاشیهنشین نظام آموزشی و برنامه درسی ما بوده است. در مبانی نظریه تحول و برنامه درسی ملی با طرح تنوع در محیط یادگیری و تأکید بر تنوع و نوآوری در اجزای بسته آموزشی و یادگیری زمینهای فراهم شده که فیلم میتواند در متن ورود پیدا کند. ما باید تلقیمان از محتوا ارتقا دهیم تا بخشی از محتوای آموزشی از طریق تماشا و نقد فیلم و کسب قدرت ارزیابی و تحلیل شکل بگیرد.
خاطرم هست چند سال قبل در دفتر تألیف کتابهای درسی، پیشنهاد شد درسی به نام نقد فیلم طراحیشود. هدف از این پیشنهاد این بود که بچهها را تنها بیننده صرف تلقی نکنیم، بلکه آنها را انتخابگر، تشخیص دهنده و صاحب یک نوع بصیرت هنری تربیت کنیم. واقعاً بچههای ما این ظرفیت را دارند، فقط باید هدایت شوند و شاخصها و انگیزههای تربیتی درست برایشان پرداخته شود.
سینما قطعاً میتواند بخشی از محتوای آموزشی ما را تأمین کند و میتوانیم توقع داشته باشیم که به زودی کتاب اصلی برخی از دروس ما یک فیلم باشد و نه یک کتاب؛ یا کتاب در کنار یک فیلم نقش خود را ایفا کند.
آیا اقدامی هم در این خصوص انجام شده است؟
بله. یکی از وظایف دفتر انتشارات و فناوری آموزشی همین است که سهم فیلم و سایر ابزارهای یادگیری غیرمکتوب را در «بستههای یادگیری» مشخص کند. این سهم در حوزههای مختلف یادگیری به اقتضای محتوا متفاوت است. مثلاً در حوزه آموزش تفکر و حکمت مجال زیادی است که به جای کتاب از فیلم استفاده کنیم. قدرت تفکر بچهها با مواجهه عملی با فیلم و تحلیل آن، و کشف مطالب مستتر پشت دیالوگها و تصاویر میتواند ارتقا یافته و رشد کند. همچنین در حوزه آموزش فرهنگ و هنر، و حوزه آموزش آداب اجتماعی و مهارتهای زندگی، فیلم میتواند نقش اساسی داشته باشد.
توجه کنید که در الگوی هدفگذاری کلان، ما فقط به دنبال عنصر علم نیستیم؛ بلکه آن را درکنار عناصر تعقل، ایمان، اخلاق و عمل قرار دادهایم. بسیاری از این عناصر پنجگانه بدون شکلگیری قدرت تحلیل عمیق در ذهن دانشآموز و بدون ایجاد یک انگیزه قوی و تحریک احساسات (به نحو معقول) نمیتوانند محقق شود. در این جهات، فیلم ابزار بسیار کارآمدی است. گاهی دانشآموز با تماشای یک فیلم آموزشی 40 دقیقهای نه تنها مطلبی یاد میگیرد بلکه تصمیماتی اتخاذ میکند که در افزایش توانمندیهای اخلاقی و معنویاش نیز مؤثرند. همچنین ایجاد بارقههای امید در جوانان و تقویت افقهای ناظر بر ایمان با ابزار هنر و فیلم بهتر میتواند منتقل شود؛ به شرط اینکه تولید کنندگان فیلمهای آموزشی ما به یک توانمندی عمیق چند وجهی برسند.
البته هنوز برای رسیدن به آن درک عمیق تربیتی در کنار مهارت فنی و هنری و حرفهای در این عرصه راه طولانی در پیش داریم، اما امیدواریم. شاید همین مشارکتی که در جشنواره فیلم «رشد» با تشویق دانشآموزان به تجربه کردن تولید فیلمهای کوتاه راه افتاده، کمک کند که آن راه طولانی را سریعتر طی کنیم. امروز این استعدادها شناسایی شوند و در مرحله بعدی به سمت آموزش تخصصی سوق یابند. آن وقت خود آنها روزی برای تولید فیلم آموزشی به یاری ما خواهند آمد.
از اسناد تحول صحبت میکنید، ولی این اسناد فعلاً روی کاغذ هستند و عملیاتی شدن آنها در متن ساختار جا افتاده آموزش و پرورش ما در اقصی نقاط کشور و با همه مشکلات موجود دشوار به نظر میرسد. ضمن اینکه نوآوریها معمولاً در ابتدا با مقاومت مواجه میشوند و کمبود امکانات هم مزید بر علت است. مواردی این چنین شاید اثر بخشی این اسناد را به تعویق بیندازد. سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی چه کمکهایی از نهادهای دیگر همچون شورای راهبردی فضای مجازی میتواند بگیرد که دانشآموزان سریعتر با فیلم آموزشی درگیر شوند؟
به نظرم در این زمینه در نظامهای تربیتی کشورهای لحاظ آموزشی پیشرفته، تجربههای خوبی وجود دارد. ما باید این تجربهها را گردآوری، و سپس تحلیل و پالایش کنیم و آنها را مطابق نیازمان به کار ببریم. به هر حال آنها در بسیاری از زمینهها بیش از ما و پیش از ما، فکر و تجربه کردهاند. طبیعی هم هست؛ زیرا این ابزار و این عرصه (سینما) در آنجا متولد شده. ولی نباید فقط به آن تجربهها اکتفا کنیم.
ما در مبانی نظری تحول خودمان مبنای مهمی مثل بحث فطرت را داریم، و بر این باوریم که خود دانشآموزان هم توانمندیهایی دارند؛ دانشآموز در نظام آموزشی ما نباید صرفاً یادگیرنده محسوب شود بلکه باید مولد علم و کنشگر هم باشد. کافی است ما زمینهسازی کنیم تا این توانمندی در بچهها به فعلیت برسد. البته نمیخواهم بگویم این موضوع در دانش آموزان مختلف و مناطق مختلف یکسان است، یا از یکی دو سال بعد باید اتفاق بیفتد ولی جهتگیری ما به این سمت است. پس باید در جهتگیری جشنواره فیلم رشد هم این نگاه لحاظ شود. اما چگونگی تحقق بخشی آن سؤال دشواری است و حتماً نیاز به اندیشهورزی، مطالعه و ایدهپردازی دارد. در سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی هم این جهتگیری به جد مطرح است که اگر ما بخواهیم برنامه درسی ملی را به طور کامل اجرا کنیم باید بسترهای ساختاری و فرآیندی را آماده کنیم.
اکنون در سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی با جدا کردن بخش برنامهریزی و تعیین استاندارد محتوای آموزشی از بخش تولید مواد و رسانههای آموزشی در تلاشیم که زمینههای مشارکت و رقابت در تولید را ایجاد کنیم، تا تولید محتوا صرفاً در انحصار مؤلفان سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی نباشد. این موضوع راههای بسیاری برای ما باز میکند؛ چنانکه همین حالا هم ایدههای بسیار خوبی رسیده و تجربههای جالبی در برخی مدارس شکل گرفتهاند. اینها باید پالایش، تنقیح و ساختارمند شود و سپس اشاعه پیدا کند. راه بسیار طولانی ولی حتماً طی شدنی است. به خصوص که امروز این انگیزهها فقط در میان ما شکل نگرفته، بلکه مطالبه اجتماعی آن هم وجود دارد و در جوانانی که از زاویه هویت اسلامی، ایرانی و انقلابی به مسئله تربیت نگاه میکنند هم توانمندیهای خوبی دیده میشود. حقیقتاً آن امیدی که رهبر معظم انقلاب در بیانیه گام دوم انقلاب نسبت به تواناییهای نوجوانان و جوانان ما مطرح کردند یک امید واقعی است. هنر ما باید این باشد که این استعدادها را شناسایی کنیم، به آنها میدان بدهیم و آنگاه حاصل تجاربشان را منسجم کرده و آوردهها و فرآوردههای آنها را در نظام رسمی آموزشی ساختار بخشیده و به جریان اصلی بدل شان کنیم.
همانطور که میدانید جشنواره فیلم رشد اولین و قدیمیترین جشنواره فیلم در ایران است که نسبت به جشنوارههای پرسرو صدا مخاطبان بیشتری دارد. راهکار شما برای تقویت این جشنواره و مطرح شدن هر چه بیشتر آن چیست؟
خوشبختانه حرکت خوبی از چند سال قبل در جشنواره شروع شده و آن هم بردن فیلم آموزشی به اقصی نقاط کشور است که مقتضای عدالت آموزشی به شمار میرود و باید تقویت و تعمیق شود؛ تعمق از دو جهت که هم بتوانیم در اعماق کشور حضور پیدا کنیم و نمایش فیلم محدود به مراکز استانها نشود، بستری فراهم کنیم که عادلانه این اتفاق بیفتد و همه بتوانند به راحتی دسترسی پیدا کنند. دوم تعمیق از این حیث که بچهها از شرکت در جشنواره بتوانند بهرهای فراتر از صرف تماشای فیلم ببرند.
در حقیقت اگر ما بتوانیم جشنواره رشد را یک حلقه از یک سلسله و زنجیره ببینیم که این جشنواره یکی از حلقهها باشد و نه بریده از ماقبل و مابعد، میتواند به تحقق هدف ما بسیار کمک کند. باید عناصر پیش از جشنواره و اقدامات پس از جشنواره به درستی و به طور طبیعی تعریف شده باشند که یک زنجیره کامل داشته باشیم. یعنی همه اینها در جهتگیری تربیتی فیلمسازان کشور تأثیرگذار باشد. سناریو نویسان و فیلمسازان ما بتوانند عنصر تربیت، مدرسه، دانشآموز، تفکر، عمل، کار، ارتباط درست دانشآموز با خود و جامعه و... را در کار خودشان نشان بدهند. برداشت ما این نیست که فیلم آموزشی فقط اسمش فیلم آموزشی باشد. کدام فیلم است که آموزشی نباشد؟ هر فیلمی بالاخره چیزهایی به مخاطب خود آموزش میدهد؛ اما آیا این آموزش مکمل برنامه درسی ماست یا معارض و نقض کننده اهدافش؟ کمک کننده به نهاد مدرسه است که به مدرسه جایگاه، حرمت و اقتدار بیشتر ببخشد یا خیر؟ در این راستا سؤالات زیادی میتوان مطرح کرد، ولی اگر جشنواره فیلم رشد بتواند در جهتگیری تربیتی کل جریان فیلمسازی کشور تأثیر مثبت بگذارد آن زمان همه جشنوارهها و همه فیلمها را برای تلاش در رشد تربیتی جامعه به کمک خود گرفته است.
میشود فیالبداهه راهکارهای دیگری هم ارائه کرد ولی قطعاً کامل نیستند. این بحث یک بحث تخصصی است و باید در مجامع تربیتی، هنری و سینمایی مطرح شوند که مشترکاً به جوابهای آن برسیم. قطعاً تقویت همکاری حوزه تربیت و یادگیری و حوزه فرهنگ و هنر در این جهت نقش دارد. چند ماه پیش با معاونت محترم هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی جلسهای داشتیم و یکی از مباحثی که مطرح شد این بود که ما حتماً باید با همکاری هم برنامهای را طراحی کنیم که نگاه متعهدانهتری نسبت به هنر را در مدیران و معلمان ما ایجاد کند؛ قطعاً این کار در رشد حوزه تربیت مؤثر خواهد بود. یا راهکار جدیدی در برنامه درسی ملی مطرح شده که حوزه تربیت و یادگیری با زندگی بچهها ارتباط یابد و با نیازهای عینی آنها مرتبط باشد. نمونه آن در سال تحصیلی 99-1398 درس «مدیریت خانواده و سبک زندگی» است که در چرخه اجرا برای کلاس دوازدهم دختران قرار میگیرد. این کتاب نسبت به کتابهای درسی رایج، نگاهی متفاوت و نوآورانه دارد.
طرح ایده «بسته یادگیری» به جای کتاب نیز بسیار جالب و مهم است. انس بچهها با هنرهای دیداری و شنیداری و تقویت آن در توان تحلیل و نقد نقش خواهد داشت. امروز استفاده از فضای مجازی و ارتباطات و تعاملاتی که خود دانشآموزان در این فضا با هم دارند زمینه را برای ما فراهم میکند که آنها را هم به عنوان مولد و تولید کننده لحاظ کنیم. این که در کشف ذائقه و نیاز دانشآموزان از خود آنها استفاده کنیم راهکار مهمی است که ما آن را تجربه کردهایم. در این جهت توجه به تشکلهای دانشآموزی بسیار مهم است که فکر میکنم کمی در این خصوص غفلت کردهایم. شاید لازم باشد در کنار داوریهایی که انجام میشود بتوانیم با تشکلهای دانشآموزی که در سطح کشور گسترده است از قبیل سازمان دانشآموزی و بسیج دانشآموزی و اتحادیه انجمن اسلامی دانشآموزان ارتباط سازمان یافته برقرار کنیم و از نخبگان آنها استفاده کنیم. این راهکار در بدنه دانشآموزی است که انگیزه را تقویت میکند و در نهایت به رشد و تقویت جشنوارهای میانجامد که برای این دانشآموزان است.
جشنواره فیلم رشد را فرصت مغتنمی میدانید که اهداف عالی آموزش و پرورش و شاخصههای سند ملی تحول درسی از طریق آن مطرح و به آحاد دانشآموزان و معلمان و خانواده سینما ـ که کارگزاران این حرکت خواهند بود ـ منتقل شود. ولی این رویداد در سالهای گذشته درحد وظایف خطیری که دارد آنقدرها توانمند ظاهر نشده و نیاز به حمایتهای مالی و جذب اعتبار از بیرون دارد. برنامه شما برای تقویت بنیانهای جشنواره رشد با استعانت از نهادهای دیگر و یا از طرق دیگر چیست؟
قطعاً وظیفه داریم که این کار را انجام دهیم. صدا و سیما و وزارت ارشاد و برخی نهادهای دیگر هم به ما کمک کرده و میکنند. در جشنواره چهل و نهم که در پیش داریم ارتباطات خوبی برقرار شده و جلسات مشترک زیادی داشتیم و بحثهای مثبتی کردیم که حتماً باید ادامه پیدا کنند. از جهت منابع مالی نیز جشنواره فیلم رشد برای ما یک مأموریت جدی است. البته متأسفانه وزارت آموزش و پرورش و مجموعه تعلیم و تربیت همچنان در اولویت اول جامعه نیست و از جایگاه شایسته خود در بودجه عمومی کشور فاصله زیادی دارد؛ این نکتهای است که وزیران محترم فعلی و قبلی آموزش و پرورش هردو به آن اشاره کردهاند. نحیف بودن و بیسر و صدایی جشنواره فیلم رشد علیرغم محتوای بسیار خوب و اثرگذاری بسیار گسترده در مقایسه با جشنوارههای پر سر و صدا ناشی از همین است.
با همه این حرفها من فکر میکنم جشنواره فیلم رشد جشنواره خوبی تلقی میشود. ساز و کارهایی که در فراخوانها و شاخصها و عرصههایش اعلام میکند و داوریها و استقبالی که میشود بسیار نوید بخش است اما از اهداف تربیتی و انتظاری که از خودمان داریم فاصله زیادی دارد و دوستان حتماً با یک نگاه تحولی به فرایندهای جشنواره و تعاملاتش با دیگران توجه بیشتری میکنند. مجموعه سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی هم در خدمت این امر است.
منبع: معاونت روابط عمومی و اطلاعرسانی آموزشوپرورش
|