|
کد خبر:5132 تاریخ انتشار: یـک شنبه ، 27 مرداد سال 1398 ساعت 10:34:0
|
زمان زیادی را برای اثبات قابلیتهای داخل میسوزانیم |
رئیس جهاد دانشگاهی گفت: زمان زیادی را برای اثبات قابلیتهایمان صرف میکنیم و این فرصتسوزی است؛ زیرا هنوز بین مدیران تفکر اقتصاد منبعبنیان رایج است و افتخار میکنند که تحریم را دور میزنند اما دور زدن تحریم به معنی دور زدن توان داخلی شده است. |
در حالی که سالهاست مدیران ارشد کشور از «برهه حساس کنونی» صحبت میکنند و الزامات این شرایط و اهداف آن را تشریح میکنند اما همچنان مدیریت کشور با چالش عظیمی در رسیدن به این اهداف مواجه است؛ مانعی به نام عدم اعتماد به توانمندی داخلی و نبود خودباوری. چالشی که از بخشهای ارشد کشور شروع میشود و اثرات خود را در تمامی بخشهای جامعه نمایان میکند.
با گذشت حدود 40 سال از انقلاب برخی مدیران ارشد اجرایی کشور، همچنان از نسل اول انقلاب هستند. آنها متعلق به دورهای هستند که کارهای علمی و فناورانه مانند امروز توسعه نیافته بود و در نتیجه روح کارهای فناورانه را عمیقا درک کردهاند؛ آنها با این استدلال حسابگرانه صحیح که فناوری سهم کوچکی در قیمت نهایی یک پروژه دارد در بسیاری مواقع ترجیح میدهند محصول مورد نظر را از خارج بخرند.
اما با شرایط امروز که فشار تحریمها همهجانبه شده ادامه این رویه دیگر ممکن نیست و در نتیجه امروز توجه به چالش ریشهای عدم اعتماد به توانمندی داخلی و نبود خودباوری یک الزام است.
در این باره با حمیدرضا طیبی رئیس جهاد دانشگاهی به گفتوگوی مفصلی نشستهایم.
وقتی خودباوری ایجاد شد، باید کار فناورانه کرد
فارس: در حال حاضر کشور در بخشهای زیادی پیشرفت داشته و در عین حال در برخی زمینهها هم هنوز دارای ضعف هستیم؛ اما حتی در بسیاری از بخشهایی که قوی هستیم خودباوری لازم در مردم وجود ندارد؛ شناساندن توانمندیهای داخلی به مردم در بیانیه رهبری درباره گام دوم انقلاب هم مورد اشاره قرار گرفته است. جهاد دانشگاهی در راستای ایجاد خودباوری در مردم چه کرده و تا چه حد خود را موفق میداند؟
دکتر طیبی: یکی از اهداف اصلی تشکیل جهاد دانشگاهی در سال 1359 ایجاد خودباوری در مردم به ویژه در نسل جوان بود که امام خمینی (ره) این روح را در جهاد دانشگاهی دمید که ایجاد این نهاد فرهنگی، علمی و فناورانه و الگوسازی کارهای خوب اثبات شود که توان انجام چنین کارهایی را در کشور داریم.
سعی ما بر این بود که با ایجاد زیرساخت در حوزههای فرهنگی، علمی و فناوری اثبات کنیم که خودباوری شدنی است. تا کنون در این راه موفق بودهایم و جهاد دانشگاهی را بنیانگذار توسعه دانش کشور میدانیم زیرا اولین نهادی بودیم که این کار را عملا شروع کردیم. در حوزههای فناورانه، فناوری را به سرعت در حوزههای مختلف در کشور ایجاد کردهایم که اخبار آن در کشور منتشر شده است؛ از جمله ساخت فرستندههای رادیویی در دانشگاه خواجهنصیر طوسی، کارهایی که در حوزه صنعت نفت توسط جهاد انجام شده، اقدامات انجام شده در حوزه پتروشیمی در جهاددانشگاهی تهران و دستاوردهای حوزه پزشکی در دانشگاه ابنسینا.
در بحث خودباوری آنچه که بیش از شعار مؤثر است کار عملی خوب است؛ سپس وقتی خودباوری ایجاد شد، باید دانشجو را تحریک کرد که کار فناورانه انجام دهد و باید یاد بگیرد که چگونه کار فناورانه خود را تبدیل به کار تجاری و اقتصادی کند.
برخی از این کارها حرکت در مرز علم بود که بگوییم همان طور که دنیا میتواند در مرز علم حرکت کند، ایران هم میتواند. پس از این مرحله، تبدیل علم به فناوری دستور کار است.
در حوزه فرهنگی ساختارهای فرهنگی ایجاد شده که به نوعی الگوسازی بودند؛ از جمله ایجاد خبرگزاری ایسنا و به تبع آن خبرگزاریهای دیگر ایجاد شدند و مرکز افکارسنجی ایسپا در نوع خود کار جدیدی بود. اما آنچه که بیش از شعار در این حوزهها مؤثر است کار عملی خوب است که جهاد دانشگاهی در این حوزهها موفق بوده و کارهای فناورانه و فرهنگی خوبی انجام داده که باعث ایجاد خودباوری و غرور ملی میشود.
وقتی خودباوری ایجاد شد، باید دانشجو را تحریک کرد که کار فناورانه انجام دهد و باید یاد بگیرد که چگونه کار فناورانه خود را تبدیل به کار تجاری و آن را اقتصادی کند.
فرآیند تولید فناوری 3 تا 10 سال طول میکشد و زمانبر و فرصتسوز است
فارس: جهاد دانشگاهی شعار هر دانشجو یک کارآفرین را در دستور کار دارد، در راستای این هدف چگونه به ایجاد خودباوری در دانشجویان و در جامعه کمک کردهاید؟
دکتر طیبی: هدف شعار هر دانشجو یک کارآفرین این است که وقتی خودباوری ایجاد شد و دانشجو ورود پیدا کرد راه به او نشان داده شود که اگر میخواهد یک کارآفرین باشد باید چه اقداماتی انجام دهد؛ این آموزشها در بخش اشتغال جهاد دانشگاهی ارایه شده و در حال ارائه است و تا امروز سعی کردیم این الگو را با روشهای مختلف توسعه دهیم.
بخشی از فرآیند جز کارهایی بود که در جهاد احساس کردیم در کشور مورد نیاز است و باید انجام دهیم و این بخش از اهداف در قالب برنامههای توسعه جهاد دانشگاهی اجرا شد، بخشی دیگر از این کارها جز مأموریتهای جهاد انجام شد.
متأسفانه به دلیل اینکه هنوز ساختاری برای حمایت از فناوری و کاربردی کردن آن در کشور نداریم، زمان زیادی نیاز است که قابلیتها را اثبات کنیم و کارهای بزرگ انجام دهیم؛ زمانی انجام کارهای کوچک با بودجههای محدود ما امکانپذیر بود اما وقتی بخواهیم فناوریهای بزرگتری ایجاد کنیم این فناوریها با پولهای محدود و کوچک قابل انجام نیست.
به دلیل اینکه هنوز ساختاری برای حمایت از فناوری و کاربردی کردن آن در کشور نداریم، زمان زیادی نیاز است که قابلیتها را اثبات کنیم و کارهای بزرگ بگیریم؛ با تجربه چندین سال کار به این نتیجه رسیدهایم که باید سعی کنیم که تولید فناوری را در قرارداد با مجموعههایی انجام دهیم که پس از تولید فناوری از آن استفاده کنند.
فرآیند تولید فناوری حداقل 3 سال تا 10 سال طول میکشد و از نظر ما زمانبر و فرصتسوز است، با تجربه چندین سال کار به این نتیجه رسیدهایم که باید سعی کنیم که تولید فناوری در قرارداد با مجموعههایی باشد که پس از اینکه فناوری تولید شد از آن استفاده کند، از این رو تصمیم گرفتیم که مأموریت هم بگیریم و بهترین راه را این تشخیص دادیم که خدمت رهبری برسیم و از آنها بخواهیم که به جهاد دانشگاهی مأموریت واگذار کنند که مسؤولیت اجرای 40 طرح فناورانه به جهاد واگذار شد.
اگرچه 5 درصد اقتصاد را دانش پایه تشکیل میدهد اما روی همین سهم کوچک ما را تحریم میکنند
فارس: مجموعههای مختلفی در کشور در حوزه ارتقای توان تولید داخل و خودباوری و خودکفایی کار میکنند، همچنان که جهاد دانشگاهی شعار هر دانشجو یک کارآفرین را برای توانمندی سازی و خودباوری دانشجویان در دستور کار دارد؛ با این حال رهبری در بیانیه گام دوم بار دیگر تأکید میکنند که دستاوردهای نظام را به مردم معرفی کنید، چرا علیرغم تمام اقداماتی که در این مسیر در کشور انجام شده هنوز مشکل باقی است؟
دکتر طیبی: با 39 سال تجربه در حوزه جهاد دانشگاهی احساس میکنم که هنوز اراده برای پیشرفت تولید دانشبنیان کشور وجود ندارد؛ در اینکه تولید کنیم، در تولید متکی به خود باشیم و این علم متعلق به خودمان باشد هنوز به باور نرسیدهایم.
هنوز تفکر اقتصاد منبعبنیان در کشور حاکم است. در اقتصاد منبعبنیان چون هزینهای که برای فناوری نیاز داریم کم است خرید هزینه به صرفه است؛ در این نوع اقتصاد، هزینه دانش پایه برای اینکه یک مجتمع بزرگ را طراحی کنیم تا محصولی تولید کند معمولاً 5 یا حداکثر 10 درصد هزینه کل است؛ ما هم همیشه یک کشور نفتی پولدار بودهایم و گفتهایم که این دانش را میخریم؛ اما به این نکته توجه نداریم که وقتی دانش پایه را از خارجی خریداری میکنیم خارجی سعی میکند ماشینآلاتی که در کشور مطلوب خود تولید میکند را در طراحی در نظر بگیرد و ناخواسته ما را وادار میکند که ماشینآلات را از جای خاصی خریداری کنیم.
همچنین همیشه ارز ارزان در اختیار داشتهایم و این ارز را با قیمت یارانهای در اختیار کسانی که میخواهند مدیر پروژه باشند میگذاریم. زمانی که دانش پایه را از خارجی میخریم و خارجی به ما دیکته میکند که چه ماشینالاتی استفاده کنیم و منابع ارزان در اختیار داریم و تجهیزات را میخریم، این زنجیره به خارج متکی میشود. باید اراده کنیم که اقتصاد ما یک اقتصاد متکی بر تولید دانشبنیان باشد. به ویژه در انقلاب ما که یک انقلاب ارزشی کردهایم و به طور طبیعی واضح است که جمهوری اسلامی ایران در بلوک شرق و غرب دارای دشمن است باید برای پیشبرد فعالیتهای اقتصادی خود صاحب دانش پایه شویم؛ حتی اگر صحیح است که دانش پایه 5 درصد اقتصاد را تشکیل میدهد اما اگر این دانش را نداشته باشیم تجربه نشان داده که دچار مشکل خواهیم بود و یکی از عللی که ما را تحریم میکند در بحث دانش و وابستگی در دانش تجهیزات و دانش مواد اولیه است.
معتقدم که هنوز بین مدیران کشور تفکر اقتصاد منبعبنیان رایج است و افتخار میکنیم که تحریم را دور بزنیم اما دور زدن تحریم به معنی دور زدن توان داخلی شده است. این اراده در کشور ما ایجاد نشده است و در نتیجه به دنبال این هستیم که ببینیم مشکلات ارتباطی ما با کشورهای خارجی حل میشود یا نمیشود؟ و اگر حل میشود همان روش را ادامه دهیم.
معتقدم که هنوز بین مدیران کشور تفکر اقتصاد منبعبنیان رایج است و افتخار میکنیم که تحریم را دور بزنیم اما دور زدن تحریم به معنی دور زدن توان داخلی شده است. این طرز تفکر باید عوض شود و روش تغییر فکر، این است که برای انتخاب مدیران باید شاخص بگذاریم و مدیر خودباور که خودباوری خود را در انجام کارها در عمل پیاده میکنند را انتخاب کنیم و باید شاخصهای جدیدی را در انتخاب مدیران لحاظ کنیم.
وقتی 40 سال است که مدیران ما در طیف خاصی گردش میکنند و حتی وقتی میخواهیم این طیف را بشکنیم و از طیف بیرون، افراد جدید بیاوریم افراد کاملاً بیتجربه را میآوریم که وقتی صاحب تجربه میشوند دوران مدیریتی آنها تمام میشود.
اگر به گذشته کمی دور اشاره کنیم کشورهای ژاپن و کرهجنوبی تصمیم گرفتند که اقتصاد دانشبنیان متکی به خود داشته باشند و در این راه موفق شدند؛ درست است که آنها مشکل ارتباط با آمریکا و بقیه کشورها را نداشتند اما آنچه که مهمتر از ارتباط با آمریکاست ارادهای است که تأکید میکند اقتصاد کشورم باید دانشبنیان و متکی بر خود باشد. همچنین پس از کشورهای ژاپن و کرهجنوبی، کشورهای چین و هند هم این اراده را تکرار کردند که باید اقتصادشان متکی بر خودشان باشد و تولیدشان متکی بر دانشبنیان باشد و از هر روش معقول و غیرمعقول برای این کار کمک گرفتند. البته آنها سرقت علمی را هم مجاز میدانند که ما مجاز نمیدانیم اما در نهایت مهم این است که این اراده در کشور آنها حاکم شده است. احساس من این است که این اراده در کشور ما ایجاد نشده است و در نتیجه به دنبال این هستیم که ببینیم مشکلات ارتباطی ما با کشورهای خارجی حل میشود یا نمیشود؟ و اگر حل میشود همان روش را ادامه دهیم.
اگر قادر به تولید دانشبنیان رقابتی هستیم بعد از تحریم چرا ارادهمان تغییر کند؟
مردم همیشه میشوند که تحریم یک فرصت است، در عمل هم از تحریم فرصتسازی میشود؟
شخصاً معتقدم که اصلا تحریم برای کشور خوب نیست و حمایت از تولید ملی و نخریدن محصولات خارجی را باید در شرایط غیر تحریم باید برای کشور به وجود آوریم؛ به عنوان یک محقق و سرمایهگذار صنعتی اگر به بهترین مواد اولیه و تجهیزات با بهترین قیمت دسترسی راحت داشته باشم تا بتوانم فناوریای تولید کنم که با دنیا رقابت کند اما اکنون تحریم ایجاد شده، نباید در اراده من تغییری ایجاد شود؛ باید همان مسیر را دنبال کنم.
باید رویه فعلی را تغییر داد و تصمیم بگیریم اقتصاد ما یک اقتصاد متکی بر تولید دانشبنیان باشد، باید باور به توان ملی داشته باشیم و راهکارهای اثبات این قابلیت را به وجود آوریم. هنوز در کشور آزمایشگاهی نداریم که اگر به عنوان تولیدکننده محصولی را تولید کردیم بتوانند اثبات کنیم که این محصول استاندارد است؛ باید آزمایشگاههای مرجع به حدی در کشور قدرت داشته باشند که وقتی گواهینامهای صادر کردند کسی جرأت خرید از خارج را نداشته باشد و جلوی خریداران از خارج را بگیرند و با آنها برخورد کنند. اما متأسفانه هم آزمایشگاههای مرجع کم داریم و هم هزینه انجام کارهای غیرقانونی و فسادزا در کشور بسیار کم است.
شخصاً معتقدم که اصلا تحریم برای کشور خوب نیست و حمایت از تولید ملی و نخریدن محصولات خارجی را باید در شرایط غیر تحریم برای کشور به وجود آوریم؛ اما وقتی خودباوری داریم دیگر تحریم نباید روی ارادهمان تغییر بگذارد. باید رویه فعلی را تغییر داد و تصمیم بگیریم اقتصادمان یک اقتصاد متکی بر تولید دانشبنیان باشد و راهکارهای اثبات این قابلیت را به وجود آوریم.
چرا با کسانی که غیرقانونی فعالیت میکنند برخورد نمیشود؟ پس چگونه میخواهند از کسی که کار قانونی انجام میدهد حمایت کنند؟ چرا در کشورهای دیگر با این افراد برخورد میکنند؟ چرا در کشورهای دیگر قوانین را بهگونهای وضع میکنند که از تولید حمایت شود؟
آزاد کردن قیمت ارز یکی از راهکارها است. ارز باید آزادسازی شود و با ارز یارانهای بارها تجربه فساد را داشتهایم که حتی بخش دولتی را هم دچار مشکل و فساد کرده است. این سوال اساسی مطرح است که چرا ارز را آزاد نمیکنید؟ چرا یارانههای ارز را بر نمیدارید؟ البته قطعا حمایت از افراد دارای مشکل باید وجود داشته باشد که فناوری کاملاً این مشکل را حل کرده است؛ وقتی یارانه یک نفر به دلیل سفر خارج از کشور و ثبتنام یک ماشین نسبتاً جدید قطع شده است یعنی دسترسی به اطلاعات وجود دارد و با اطلاعات درست میتوان حمایت معقول از قشر محروم را داشته باشیم و یارانههای زائد را حذف کنیم و این هزینه را صرف توسعه کشور کنیم. چه کسی باید این اراده را ایجاد کند؟ این مدیران هستند که باید با توان ملی این راه را طی کنند و اگر راه را درست بروند مردم آسیب نمیبینند فقط باید کار به کاردان سپرده شود.
ساختار تولید و توسعه فناوری را در کشور نداریم
فارس: حتی وقتی که تولیدکننده به خودباوری رسیده و تولید میکند باز هم صدای گلایه تولیدکنندگان از عدم حمایت بلند است، ایراد کار کجاست که چرخه تولید اقتصاد دانشبنیان کامل نمیشود؟
دکتر طیبی: ساختار لازم برای این کار باید ایجاد شود. در حال حاضر کمک به تولید فناوری و عرضه در کشور وجود دارد، اما به تقاضا کمک نمیکنیم و این تقاضا باید در کشور متولی داشته باشد. بسیاری از کشورها وزارت تولید و توسعه فناوری دارند که متولی این کار است.
ابتدا باید یک فناوری با استاندارد تولید شود، که قابلیت رقابت داشته باشد و سپس از آن استفاده هم شود و اگر مورد استفاده قرار نگرفت، با متولیان آن برخورد شود.
در ایران این ساختار را نداریم، در معاونت علمی و فناوری رئیسجمهوری که مرتبطترین بخش دولتی به این موضوع است بر حمایت از تولید فناوری تمرکز شده است و این معاونت در زمینه کاربرد فناوری اختیار خاصی ندارد؛ در حالی که یا باید وزارتی ایجاد کنیم که درباره توسعه کاربردهای فناورانه مسئول باشد و در مقابل مجلس پاسخگو باشد یا اگر میخواهیم تشکیلاتی در حد معاونت ریاستجمهوری داشته باشیم باید اختیاراتی که برای مثال به سازمان محیط زیست به عنوان معاون رئیسجمهور به رئیس این سازمان داده شده به معاونت علمی و فناوری رئیسجمهوری هم داده شود که در زمینه حمایت از تولید ملی اختیار برخورد داشته باشد.
بسیاری از کشورها وزارت تولید و توسعه فناوری دارند که متولی این کار است و در ایران این ساختار را نداریم، در ایران معاونت علمی و فناوری رئیسجمهوری مرتبطترین بخش دولتی به این موضوع است که آن هم بر حمایت از تولید فناوری متمرکز است و در زمینه کاربرد فناوری اختیار خاصی ندارد؛ یا باید وزارتخانهای در این باره ایجاد شود یا معاونت فعلی قدرت اجرایی بیشتری پیدا کند.
تشکیل این ساختار از نظر حذف موازیکاری هم مفید است زیرا یکی از وظایف وزارت یا تشکیلات مسؤول حذف موازیکاری است تا این طور نباشد که همه در تولید یک فناوری موازی کار کنیم؛ برای مثال همزمان همه روی فناوری بیو، سلولهای بنیادی یا شارژر و موضوعات مشابه کار کنیم و اساساً به اقتصاد مقیاس بیتوجه باشیم. اگر متولی وجود داشته باشد از موازی کاری پیشگیری میشود.
همچنین بحث حمایت از کاربردهای فناوری از دیگر نتایج سازمان متولی خواهد بود که این سازمان در این باره پاسخگو خواهد بود، همچنان که سازمان محیط زیست با کارخانهای که تولید آلایندگی میکند برخورد و آن را جریمه میکند، چرا این اختیارات را به معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری نمیدهیم یا آن را تبدیل به یک وزارت نمیکنیم؟ این پیشنهادها مطرح شده است.
منبع: فارس
|