|
کد خبر:4938 تاریخ انتشار: چهارشنبه ، 9 مرداد سال 1398 ساعت 11:13:0
|
فرهنگ، جوهره انقلاب اسلامی است |
دکتر سید عباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، در نشست آموزشی، تخصصی مسؤولان و کارشناسان دبیرخانه شورای فرهنگ عمومی استانها به ارائه سخنرانی پرداخت. |
به گزارش مرکز خبر شورای عالی انقلاب فرهنگی دکتر سیدعباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و رییس شورای فرهنگ عمومی کشور روز سهشنبه 97/11/09 در نشست آموزشی، تخصصی مسؤولان و کارشناسان دبیرخانه شورای فرهنگ عمومی استانها به ارائه سخنرانی پرداخت که خلاصهای از آن در اینجا میآید.
• اگر بگوییم فرهنگ، جوهره انقلاب اسلامی ایران بوده است، ادعایی روشن و بینیاز از اثبات است. هم در بیانات رهبر فقید انقلاب اسلامی و هم در جریان نهضت اسلامی ایران از سال 1342 تا 1357 و بعد از آن از سال 1357 به بعد، در بیانات و کلمات ایشان، فرهنگ جایگاه قابل توجهی به عنوان گوهره و جوهره انقلاب اسلامی ایران داشته است. البته این نگاه مبتنی بر ادبیاتی از توسعه اجتماعی است که حضرت امام(ره) و بزرگانی از این قبیل به آن معتقد بودند و هستند که تحول فرهنگی، مقدمه و بستری است برای همه تحولات بزرگی که باید اتفاق بیفتد، به همین جهت در سخنان حضرت امام(ره) وقتی بحث فرهنگ مطرح میشد، واژه-هایی به کار میرفت که این نوع نگاه را کاملاً دقیق منتقل میکرد. از این واژگان به وفور در ادبیات و کلمات امام دیده میشود. نمونههایی از قبیل: آن چیزی که ملتها را میسازد، فرهنگ صحیح است؛ فرهنگ، مبدأ همه بدبختیها و خوشبختیهاست؛ فرهنگ، اساس ملیت یک ملت است؛ رأس همه اصلاحات، اصلاح فرهنگ است و... این نوع واژگان و جملات در کلمات حضرت امام به وفور و فراوانی دیده میشود. ما اگر بخواهیم به یک توسعه پایدار و متوازن و انسانی و رشد و تکامل همه جانبه برسیم، مبدأ و منتهای آن، فرهنگ است. این نوع نگاه طبعاً در فضای انقلاب اسلامی، یک نگاه متبلور و کاملاً مشهودی بود.
• در چهل سال بعد از انقلاب اسلامی هم انصافاً توفیقاتی پدید آمده است که اگر با این نگاه بنگریم، یک سبد و مجموعهای از پیشرفتهایی که داشتیم در حوزههای مختلف را مشاهده میکنیم. به نظر میآید توفیقاتی که در مسیر طی شده انقلاب اسلامی وجود دارد، اندک نیست.
• در حوزه نهاد خانواده، علیرغم مشکلاتی که داریم، هنوز نهاد خانواده به علت نوع نگاهی که انقلاب اسلامی و مسیر هویت ملی و ایرانی و اسلامی ما داشته است، جایگاه قابل توجهی را در نهاد اجتماعی ما دارد. میبینیم که بالاترین گروه مرجع اجتماعی ما هنوز خانواده است. پیمایشهای اجتماعی نشان میدهد که خانواده به عنوان یک نهاد مرجع اجتماعی در کشور ما جایگاه قابل توجهی دارد و فاصله قابل توجهی در این مورد با پارهای از کشورها داریم. خانواده در بین نهادهای اجتماعی ما هنوز در مقایسه با گذشته و در مقایسه با کشورهای مجاور و کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه، وضعیت خوب و قابل توجهی دارد. حوزه شاخص رضایت از خانواده هم همینطور است؛ با شرایطی که در مقایسه با دیگر نهادهای اجتماعی داریم، فضای مناسبتری دارد. نهاد خانواده در معرض پارهای از مشکلات است. اما جریان انقلاب اسلامی، نگاه امام، نوع نگاه تربیت اجتماعی که پدید آمد، در فضای هویت نهاد خانواده تأثیرات خودش را به مقدار قابل توجهی گذاشت و همچنان ادامه دارد.
• محور دومی که میشود به عنوان تأثیرگذاری انقلاب اسلامی در حوزه فرهنگ اجتماعی و فرهنگ عمومی از آن یاد کرد، حوزه زنان است. در حوزه زنان، دستاوردهای مثبت و ایجابی قابل توجهی در فضای اجتماعی داریم که اگر فرصتی باشد به آن اشاره میکنم. در مجموع، این باور اجتماعی که امکان پیشرفت برای زنان در جامعه اسلامی و محصول چهل ساله انقلاب فراهمتر شده و رو به رشد میباشد، قابل توجه است. پیمایش ارزشها و نگرشهای ایرانیان، سنجشی است که به طور پیوسته توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی انجام میشود. این پیمایش مسیر را کاملاً نشان میدهد و پنداشت و نگاه اجتماعی پیشرفت برای زنان را در فضای اجتماعی رو به جلو میبیند. در آخرین ارزیابی که در سال 1394 داشتهایم، وقتی از امکان پیشرفت برای زنان سؤال میکنیم، 3/46 درصد پاسخ «زیاد» و «خیلی زیاد» میدهند، یعنی حدود 50 درصد از جامعه ایرانی، برداشتشان این است که این امکان پیشرفت برای زنان به شکل «زیاد» و «خیلی زیاد» وجود دارد و حدود 36 درصد هم به شکل «متوسط» پاسخ دادهاند. این آمارها نشان دهنده این است که با پیشرفت انقلاب اسلامی، مسیر ارتقا برای جنسیتها به شکلی آماده و فراهم شده است و بخش زیاد آن محصول جریان روبه رشد و روبه تقویتی بوده است که از نگاه حضرت امام(ره)به مشارکت اجتماعی زنان پدید آمد و فضای زندگی اجتماعی ایران را متحول کرد و شتاب قابل توجهی هم در تحصیلات و هم در حضور اجتماعی و حوزههای دیگر ایجاد نمود.
• حوزه سومی که به نظر میآید شاهد شرایط نسبتاً مساعدی است و میتوانیم آن را به عنوان یک نقطه قوت حساب کنیم، فضای دینداریهای فردی است. در فضای دینداریهای فردی، گزارشها و آمارها و همچنین سنجشهای مختلف که صورت میگیرد نشان میدهد در حوزه باورهای دینی، در حوزه مناسکی مثل نماز و روزه و زیارت و صدقه و نکاتی از این قبیل، تقریباً علیرغم اینکه فضای عمومی جهانی و ارتباطی به طور طبیعی تأثیرگذار است و در رفع تقیدهای فردی دینی، یک جریان مهاجم بیرونی است، اما بیتردید انقلاب اسلامی و حرکت حضرت امام (ره)و جریان عمومی فرهنگی و اجتماعی در حفظ باورهای دینی و حفظ تقیدهای فردی و تقیدهای مناسکی در حوزه واجبات و بحثهایی از این قبیل، تأثیرات قابل توجه داشتهاند. اینها به یک حوزه آمارسنجی تنها مربوط نمیشود. غیر از آمارسنجیهای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، نتایج سنجش مجموعههای دیگر هم مکمل همیننگاه و تأیید کننده همین آمار هستند که فرض کنید اگر بحث باور به آخرت مطرح است حدود 87 درصد جامعه موافق یا کاملاً معتقد به معاد هستند. یا ارادت به اهل بیت (ع)، 88 درصد به عنوان گزینه زیاد یا خیلی زیاد ارادت به اهل بیت (ع) را مطرح کردهاند. یا در نماز، حدود 78 درصد گفتهاند همیشه یا اکثر اوقات نماز میخوانند. یا در حوزه روزه، 85 درصد گفتهاند همیشه یا اکثر اوقات روزه میگیرند و همینطور در حوزههای دیگر. بنابراین به نظر میآید ما در حوزه باورهای بنیادین دینی و در حوزه تقید به واجبات و مناسک واجب دینی، شرایطی ایدهآل داریم نه به معنای صددرصدی. اما با مجموعه وضعیتی که دور و بر ما هست و شبهات و سؤالات و تزلزلها و بالاخره پارهای از نکاتی که در جهت ایجاد تردید القا میشود و حجم کمی هم نیست، جریان انقلاب اسلامی و جریان فرهنگی و مدیریتی کشور در مجموع این توفیق نسبی را داشته که بتواند از این فضا محافظت نسبی نماید و نسبت به این توفیقات باید شاکر باشیم.
• محور دیگری که در حوزه فرهنگی تا حدود زیادی حرکتهای پیش روندهای را داشتهایم و نسبت به کشورهای مشابه در منطقه و فضای عمومی دنیا فاصله زیادی داریم، حوزه فرهنگ سیاسی میباشد که در این حوزه هم آمارها نشان میدهد که در حیطههای مختلف فرهنگ سیاسی داخلی و حوزه فرهنگ سیاسی خارجی، شاهد علایم خوب و پیش برندهای هستیم. فرض کنید در بحث افتخار به ایرانی بودن، جامعه ایرانی نسبت به اینکه ایرانی است احساس عزت و افتخار میکند، 86 درصد گزینه «زیاد» و «خیلی زیاد» داشتهاند. اینکه یک جامعه نسبت به هویت ملی خودش بالاخره غرورمند و عزتمند باشد، یک اتفاق خوب است. اینکه چقدر آمادگی برای دفاع از کشور داریم، درصد بالایی گزینه «زیاد» و «خیلی زیاد» را انتخاب کرده-اند. اگر دوباره جنگ شود، همان آدم دهه شصت هستیم. اینکه جامعهای هنوز بعد از تلاطمها و تهدیدها و تحریمها و مشکلات اجتماعی در مقابل این سؤال قرار گیرد و همچنان آمادگی دفاع از کشور دارد، قابل توجه است.
• احساس مشارکت اجتماعی چقدر افزایش یافته است؟ بیش از 67 درصد گزینه «زیاد» و «خیلی زیاد» را اعلام کردهاند که احساس میکنیم بعد از انقلاب اسلامی، مشارکتهای اجتماعی مردم بالا رفته است و گویههایی از این قبیل که در حوزه فرهنگ سیاسی خارجی هم همین شرایط متفاوت را مشاهده
مینماییم.
• بحث حمایت از مستضعفان، بحث مبارزه با آمریکا، بحث آزادی قدس، در این مفاهیم هم گویهها نشان می-دهد که وضعیت قابل توجه است. هنوز ایده حمایت از مستضعفین 76 درصد زیاد و خیلی زیاد و مبارزه با آمریکا 72 درصد و آزادی قدس60 درصد است (پس از گزینه خیلی زیاد و زیاد، درصد بالایی هم گزینه متوسط را انتخاب کردهاند). بنابراین در مجموع شاهد هستیم که فرهنگ سیاسی داخلی و خارجی مردم ایران متأثر از انقلاب اسلامی، یک نگاه فردگرایانه نیست و جامعه انسانی را یکپارچه میبیند و برای درد و رنج مردم جهان به اندازه درد و رنج خود اهمیت قائل است. این فرهنگ در حقیقت فرهنگی است که مرهون نگاه انقلاب اسلامی و نگاه حضرت امام (ره)بوده است و در این چهل سال با این نگاه حرکت کردهایم.
• محورهای دیگر هم وجود دارد که پیشرفتها و نکتههای قابل توجهی داشته و رو به جلو آمدهایم که فرصت پرداختن به آنها در این جلسه نیست. طبیعی است که نقاط رو به پیشرفت هم کامل نیست.
• معنای بزرگداشت چهل سالگی فقط تعظیم و تجلیل نیست، معنایش این است که ما قوتها را ببینیم و بر تقویت آن بیفزاییم و نقاط ضعفی هم که داریم بازشکافی کنیم و در دهه پنجم انقلاب اسلامی برای بر طرف کردن و جبران آن تلاش کنیم. بایستی به موضوعاتی به طور جدی بپردازیم. محور اول، محور اخلاق عمومی است. انقلاب اسلامی که ادامه بعثت انبیا از جمله بعثت پیامبر اعظم حضرت محمد مصطفی(ص) است، هویت اخلاقی و مکارم اخلاقی، جوهره فرهنگ بوده و جوهره توسعه اجتماعی و توسعه ملی و توسعه همه جانبه است. در حوزه فرهنگ اخلاقی جامعه، آمارها نشان میدهد ضعفهایی وجود دارد و بر اساس همان ضعف-های اخلاقی، پنداشتها و ادراک جامعه از خودش، نسبت به ضعفهای اخلاقی بالاست. ضعف اخلاق وجود دارد. اما جامعه این ضعفهای اخلاقی را بیشتر حس میکند و بیشتر آزار میبیند. توجه دارید که بین واقعیت و احساس واقعیت، تفاوتهایی وجود دارد. طبعاً احساس واقعیت از خود واقعیت بیشتر آزار دهنده میشود. کنار اخلاق عمومی، اخلاق شغلی و اخلاق حرفهای، وقتگذاری، قانونگرایی، وجدانکاری، چیزهایی که به عنوان اخلاق حرفهای شناخته میشوند و اخلاق شغلی تلقی میشوند، اینها هم میتوانند بهتر باشند.
• محور بعدی، توجه جدیتر به بسط و توسعه و تعمیق عدالت است. انقلاب اسلامی، انقلابی بود که به تبع دعوت انبیا، دعوت به عدالت دارد و جوهره این انقلاب، جوهره عدالتگرایی و عدالتخواهی است که باید به آن توجه داشته باشیم. طبعاً این آرمان انقلاب اسلامی در یک بستر فرهنگی حرکت
میکند و آن، فرهنگ عدالت است.
• محور سوم که در فضای جامعه احتیاج به تحرک قابل توجه دارد، تقویت اعتماد اجتماعی است. در حوزه فرهنگ اعتماد اجتماعی هم اختلالهایی مشاهده میکنیم . این اختلالها در حوزههای مختلف است؛ در اعتماد به نهادها و سازمانهای اجتماعی و صنوف اجتماعی و اعتمادِ باز یعنی اعتماد مردم به مردم.
• آخرین محوری که نیازمند توجه جدی است، حوزه مصرف فرهنگی است. مصرف محصولات فرهنگی و مصرف فرهنگی در کشور پایین است. آمار فرهنگی خانوار از سوی مرکز آمار در سال 1396 نشان میدهد که مصرف فرهنگی ما در زمینه کتاب، مجله، روزنامه، سینما، نمایش و بسیاری از حوزههای دیگر پایین است. گامهای خوبی را برداشتهایم که نباید آنها را دست کم بگیریم و قسمتهای پر اهمیتی نیز داریم که باید آنها را تقویت کنیم.
• فرهنگ دو ساحت دارد؛ یک ساحت، فرهنگ نظری است به معنای آموزش و پرورش. متکفل حاکمیتی این حوزه، آموزش و پرورش و وزارت آموزش عالی و سایر نهادهای آموزشی هستند. یک حوزه دیگر، حوزه فرهنگ عمومی است که نگرشها و ارزشها، تمایلات و عواطف و رفتارها و هنجارها در آن قرار میگیرد. فرهنگ نظری ما متولی حاکمیتی دارد و حرکتهایی شده و باید بشود. اما تدبیری که نظام جمهوری اسلامی ایران برای حوزه فرهنگ عمومی از سی سال قبل کرده است و در استانها از دهه 72 شروع شد، یک برداشت قرارگاهی بوده است. این حوزه چون با خیلی از حوزههای مختلف در ارتباط است باید آن را به شکل ستادی و شورایی جلو ببریم، چون حوزهای نیست که بشود آن را به یک دستگاه سپرد. دامنه آن متنوع و متکثر است و بخش مهم فرهنگ هم همینحوزه است. لذا با این نگاه، شورای فرهنگ عمومی کشور و استانها شکل گرفته است.
• ما مسؤولیت سنگینی به عنوان شورای فرهنگ عمومی و دبیرخانه شورای فرهنگ عمومی برعهده داریم. اگر قبول داریم که فرهنگ، جوهره انقلاب اسلامی و جوهره هر نوع توسعهای برای هر کشوری است و اگر قبول داریم که در این چهار دهه در حوزه فرهنگ عمومی کشور پیشرفتهایی داشتهایم که مایه شکر است و نقاط ضعف جدی هم داریم و اگر قبول داریم که ساختار تقسیمکاری حاکمیت فرهنگ عمومی را به شکل ستادی و قرارگاهی دیده است، با این سه مقدمه، طبعاً به عنوان مجموعه کسانی که در ستاد و صف اقدام کننده هستیم، باید کار بیشتری در آغاز دهه پنجم انقلاب اسلامی انجام دهیم.
• مسؤولیتهای سنگینی بر دوش ما قرار دارد. اخلاق حرفهای اقتضا میکند به مقدوراتمان بیفزاییم و از موانع کم کنیم. وظایفمان را جدیتر بگیریم. نگاهی به گذشته و آینده داشته باشیم.
• با چنین ظرفیتی و نگاهی که در شورای فرهنگ عمومی است، دو چیز در جلسات مهم است؛ یکی، نظام موضوعات جلسه است و قوه متفکره فعال که بتواند این نظام موضوعات را با اولویت مناسب تنظیم کند و به جلسات بیاورد. جلسات نباید با نگاههای سلیقهای حرکت کند. پس نظام موضوعات را با دقت انتخاب کنیم و نکته دوم اینکه، دبیرخانهها تلاش کنند تا جلسات پربارتر شود. دبیرخانهای که بتواند پیشینه و پسینه داشته باشد و موضوع را تبدیل به یک مجموعه قابل اجرا نماید، دبیرخانه موفقی است. در اینجاست که دبیرخانه-های شورای فرهنگ عمومی در سراسر کشور اهمیت پیدا میکنند. اگر یک ستاد فعال میخواهیم، پس به یک دبیرخانه فعال نیاز داریم و دبیرخانه به یک نظام موضوعات نیاز دارد و یک پشتوانه پیش برنده موضوعات، از قبل از جلسه تا بعد از جلسه، که تصمیمات تبدیل به اقدام شود.
• نکته بعدی اینکه شورای فرهنگ عمومی، شورای دعوای نهادهای فرهنگی نیست. ما یک مجموعه
همافزا هستیم که با تجمیع این داشتهها و تصعید آنها انرژی مضاعف پیدا میکنیم. با چنین نگاهی، دبیرخانه، حلقه وصلِ همافزایی است. داشتن حداکثر روابط عمومی و داشتن حداکثر ارتباطات، که بتواند نهادهای دور میز را به اجماع برساند تا دارایی خودشان را در یک مجموعه قرار بدهند تا به اقدام مؤثر منتهی شود. دبیرخانه، یک نخ تسبیح و حلقه همافزا است. باید اطلاعات را از نهادهای همکار بگیرد و در یک ارتباط حداکثری و همافزا با مجموعههای، مختلف عمل کند.
• اما مهمتر اینکه، بخش عمدهای از فرهنگ عمومی را مردم میسازند. مولدان حوزه فرهنگ، مردم هستند و در شورای فرهنگ عمومی در مرکز و استانها، غیبت مردم را حس میکنیم. در حالی که بخش زیادی از ایدههای خوب و اتفاقات خوب و خلاقیتهای سازنده و منابع پایدار و منابع مستمر در حوزه مردم است. ارتباط با مردم را افزایش دهیم و مردم را به شورا وصل کنیم. متصل کردن مردم به شورا در دبیرخانه اهمیت دارد. مؤسسات فعال در این حوزه را شناسایی کنیم تا با آمادهسازی و ارائه موضوعات در جلسه، ایدههای-شان را مطرح کنند و فضای شورای فرهنگ عمومی را با بخش مردمی حوزه فرهنگ تقویت کنیم. این هم از نکات مهم تحول سازی در حوزه دبیرخانههای فرهنگ عمومی است، بانک اطلاعات خوبی فراهم کنید و ارتباطات را افزایش دهید.
• نکته قابل توجه دیگر این است که ممکن است فکر کنیم فرهنگ را فقط نهادهای فرهنگی شکل
میدهند. به تعبیر مقام معظم رهبری که میفرمایند: فرهنگ مثل هوا است که همه در آن تنفس میکنیم. همه نهادهای دولتی و خصوصی در یک بستر فرهنگی کار میکنند و کارهایشان پیامدهای فرهنگی دارد. یکی از اشکالات در حوزه فرهنگ این است که ارتباطات خوبی با حوزه سیاسی و اقتصادی برقرار نکردهایم. وقتی نقطههای اتصال برقرار میشود، مشخص میگردد چقدر همه حوزهها به فرهنگ نیازمند هستند. قرارگاه ما نهادهای فرهنگی هستند. اما لازم است نهادهای اقتصادی و سیاسی و اجتماعی را با حوزه فرهنگ مرتبط سازیم تا حس کنند چقدر قابلیتهای مربوط به کارکردهای آنها در حوزه فرهنگ وجود دارد. در یک سال گذشته در شورای فرهنگ عمومی مرکز به این سو رفتهایم. شورای فرهنگ عمومی را فقط حضور نهادهای فرهنگی نبینیم. همه نهادهای ما نهادهای فرهنگی هستند. این نگاهی است که انقلاب اسلامی و امام (ره) به ما تعلیم داد. همه باید در افق فرهنگی و در فضای فرهنگ حرکت کنند تا به کارکردهای اولیهشان برسند.
• هر حرکتی نیازمند معرفت است و بحث آمار و ارتباطات و پژوهشهای فرهنگی و اجتماعی بسیار اهمیت دارند. برخی آمارها به شکل ملی تهیه میشود و میتواند تحلیلهای استانی پیدا کند و
برشهای استانی آن مشخص شود. برشهای استانی در دبیرخانهها تحلیل شود. همگی وقت بگذارند برای تقویت پژوهشهای فرهنگی و اجتماعی و باید ظرفیتهای استان را به طرف تجمیع اطلاعات موجود و تقویت آن ببریم. انتظاری که از شما دارند این است که در حوزه فرهنگ عمومی، آمار، اطلاعات، پژوهش، تحلیل و توصیف را از شما بشنوند. دبیرخانه شورای فرهنگ عمومی به عنوان نقطه قرارگاهی بایستی این اطلاعات را داشته باشد. بانک اطلاعات و اسناد و اطلاعات فرهنگی و اجتماعی استان را داشته باشیم و تجمیع کنیم.
• کارهای جدیدی با همکاری دانشگاهها و نهادها و سازمانها انجام دهیم.
• در پایان سخن یاد کنیم از امام راحل که روح الهی بودند و نفسنابی که در این خاک دمیدند و شهیدان انقلاب اسلامی که هویت به ما دادند و به آنها مدیون هستیم و به همه ایثارگران و تشکر از شما عزیزانی که خدمتگزاران مردم و انقلاب اسلامی هستید. اگر نیتها را خالص کنیم و همتها را کنار هم بگذاریم، عنایتهای الهی به مدد میآیند و دستاوردهای بزرگ دیگری نیز به وجود میآید.
انشاءالله.
|