کد خبر:4903   تاریخ انتشار: دوشـنـبه ، 7 مرداد سال 1398 ساعت 11:41:0

تولیدات فاخر فرهنگی و هنری می‌تواند اجرای نقشه مهندسی فرهنگی را تسهیل کند

اشاره : مهندس سید مصطفی میر سلیم، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در گفتگویی که از نظرتان می‌گذرد، با توجه به سوابق مدیریتی خود در حوزه فرهنگ ابعاد مختلف موضوع مهندسی فرهنگی را بررسی کرده است:


با سلام و سپاس و تشکر فراوان برای این وقت گفتگو که علیرغم مشغله‌های فراوانی که دارید اختصاص دادید، به عنوان سوال نخست بفرمائید نیاز جامعۀ امروز به اجرای نقشۀ مهندسی فرهنگی کشور چیست و خسارتهای ناشی از عدم اجرای آن چه می­تواندباشد؟
 من هم به شما و همه خوانندگاه فرهیخته این گفتگو سلام و عرض ادب دارم؛ اگر به ویژگی ذاتی فرهنگ دقت کنیم که جنبۀ موروثی آن بسیار ضعیف است و هر فرد، خود مسئول ساخت و پرداخت وضع فرهنگی خویش است، به اهمیت موضوع فرهنگ سازی یا به تعبیر دیگر مهندسی فرهنگی بهتر پی می‌بریم.
آن بزرگوارانی که برای پیروزی انقلاب و برای کسب سربلندی جمهوری اسلامی ایران در دوران جنگ هشت ساله سربازی کردند و از خود گذشتگی نشان دادند از روحیه‌ای برخوردار بودند که آن روحیه یا فرهنگ به نسل­‌های بعدی‌شان خود بخود منتقل نمی شود.
برای بدست آوردن فرهنگِ احترام به ارزش‌­های انقلاب و پاسداری از نظام و میهن اسلامی، هر نسلی در دوران خودش باید جهد و کوشش کند ؛ این مهمترین نیاز جامعه است که بدون برآوردن آن، هویت و حیثیت از بین می رود و صحبت کردن از استقلال فکری و جایگاه معنوی و اقتدار احتماعی بی معنی می­شود. با مهندسی فرهنگی معیارها شناخته می­شوند و اندازه‌­هایی که باید به اعتدال مراعات شوند تا از افراط و تفریط مصون بمانیم، معلوم می گردند و مؤلفه­های اعتقادی متعالی گردآوری و بر مبنای آنها ساختار قویم اجتماعی برپا و پایدار می­شود و رشد و استحکام می­یابد.
نقسش دستگاه‌های فرهنگی نظام در اجرای  نقشۀ مهندسی فرهنگی کشور چیست؟
کارشناسی مسائل فرهنگی و شناسایی آسیب­‌ها و ریشه­‌یابی آنها و ترسیم سیر تحول برای چاره‌­جویی مشکلات فرهنگی و برنامه‌­ریزیِ اقدام و طراحی راه­کارها با دید آینده‌­نگرانه و با استفاده از مبانی محکم، از مسئولیت‌هایدستگاه‌ای فرهنگی نظام است.
برای تدوین سیاست‌های فرهنگی تلاش‌هایی در دهۀ 70 انجام گرفت و سیاست‌های پیشنهادی آن دستگاه‌‌های فرهنگی به تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی رسید ولی برنامه ریزی‌های بعدی و طرح­‌ها در اجرای آن سیاست‌ها شکل نگرفت. امروز باید آسیب‌شناسی عدم اجرای کامل سیاست‌ها را آن انجام گیرد و، پس از بیست سال، اصلاحات سیاستی لازم را به شورای عالی انقلاب فرهنگی پیشنهاد شود و فعالیت‌های اصلی اجرای نقشۀ فرهنگی کشور را بر آن پایه استوار شد.
با توجه به تأکید مسئولان نظام  بر معانی چون هویت اسلامی-ایرانی، خانواده، سبک زندگی ایرانی-اسلامی و فرهنگ عمومی، چرا سیاست گذاری­‌ها در این حوزه به تجلی این معانی در آثار و تولیدات فرهنگی و هنری، نمی انجامد؟
فعالیت‌های فرهنگی با "صدور دستور" تکمیل نمی شود؛ انگیزۀ درست شرط لازم آن است : تا احساس درد از ناحیۀ تضعیف هویت اسلامی-ایرانی ، در صاحبان اندیشه بوجود نیاید چگونه می خواهید اثری فرهنگی و هنری دربارۀ آن خلق شود که در نتیجۀ آن، سبک زندگی تغییر کند و اصلاح شود و فرهنگ عمومی ارتقا یابد؟ آن‌ها که دردمندند فقط سر در آخور خود فرو نبرده‌اند و از تجهیز خانه و کاشانه و چربی سفرۀ خود ارضا نمی شوند: آنها نخبگان جامعه­‌اند که وجود و رفتارشان سرمشق دیگران و به شوق‌­آورنده و راهنمای آنها و سپس مراقب بر آنها و اصلاح کنندۀ دلسوزانۀ آنها می­شود.
در نمایشگاه‌هایی که همه ساله برپا می شود می‌­توان به ارزیابی واقع­بینانه‌­ای از حضور و تأثیر آن نخبگان رسید. مسئولان باید آن‌ها را بشناسند و موانع تلاش‌های سازندۀ آنها را برطرف نمایند و پیروان و یاران آنها را تشویق نمایند و متقابلا منحرفان و تولیدکنندگان و رواج­دهندگان آثار مبتذل  و مخرب ارزشهای فرهنگی را تنبیه کنند و محروم سازند.
با توجه به تجربۀ شما در مدیریت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی راهکار برنامه­‌ریزی برای تربیت هنرمندان متعهد درجهت نیل به اهداف نقشۀ مهندسی فرهنگ چیست؟
بعد از انقلاب فرهنگی موفقیت‌هایی که در زمینۀ آموزش و تربیت بدست آورده ایم بیشتر در علوم پزشکی و کشاورزی و فنی مهندسی بوده است که عمدتاً با بدن انسان و نیازهای مادی او سر و کار دارد. اما در زمینۀ علوم انسانی توفیقات ما کمتر بوده است و بویژه در بخش هنر که از همه ضعیف تر بوده زیرا نقطۀ اثر فرهنگ و هنر به طور غالب روح انسان است و در این جا فقط موقعی به موفقیت بایسته نائل می­شویم که مبانی تربیتی­‌مان ،از هدفگذاری و گزینش استاد و مربی گرفته تا برنامه‌­ها و کتب و جزوات و کارآموزی، بر پایۀ ایمان و کارهای شایسته باشد.
متأسفانه در بخش هنر از دوران ستمشاهی توجه به آموزش و تربیت هنرمندان فاقد ابعاد ایمانی بوده و پر کردن آن خلأ در این سالها با مشکلات متعددی مواجه بوده است؛ در تربیت هنرمندان ابتدا باید به شناسایی استعدادها از کودکی توجه کنیم؛ استعدادها یکسان نیستند و کم­ هستند تعداد افرادی که مستعد آموزش و تربیت هنری هستند راهنمایی و پرورش آن استعدادها از دبستان تا سطوح عالی نیازمند مربیان و آموزگاران و استادانی است که شایستگی‌های لازم را داشته باشند در حالی که اساساً این امر و متون آموزشی مناسب،  از کمبودهای آشکار ما بوده است ؛ بدین ترتیب خطوط راهنما برای برنامه ریزی تربیتی و نیل به اهداف نقشۀ مهندسی فرهنگ روشن می شود.
نقش  هنرمندان و اصحاب فرهنگ را در پدیدآوری محصولات و صنایع فرهنگی، توسعۀ صنایع و محصولات فرهنگی، هنری و چندرسانه‌ای در راستای تحقق نقشۀ مهندسی فرهنگ کشور چگونه می­بینید؟
اصحاب فرهنگ و هنر از اصلی‌­ترین گروه­‌های مرجع اجتماعی به حساب می آیند؛ مردم و بویژه جوانان بدانها چشم می‌دوزند و از آنها تبعیت می­کنند و از رفتار آنها تأثیر می‌­پذیرند؛ پرواضح است که اگر تولیدات آنها انحرافی و ناشایست باشد، مانند آنچه از اغلب شبکه­‌های اطلاع رسانی بین المللی و رسانه­‌های بیگانه تراوش می­کند و علیه ما و آرمان‌های جمهوری اسلامی توزیع یا پخش می شود، و اگر عملکرد اصحاب فرهنگ و هنر با آنچه می­گویند و ابراز می­کنند متفاوت یا متضاد باشد، نتیجه‌­ای جز تضعیف روحیۀ اجتماعی و تخریب فرهنگ نخواهد داشت و متقابلا آثار فاخر اصحاب متعهد فرهنگ و هنر از عناصر اصلی مقابله با آسیبهای اجتماعی و اصلاح نابسامانیها و نتیجتاً تحقق نقشۀ مهندسی فرهنگ کشور است.