نشست هم اندیشی نویسندگان و ناشران حوزه نماز و مهدویت پیش از ظهر امروز سه شنبه ۱۱ تیرماه با حضور حجت الاسلام والمسلمین محسن قرائتی رئیس ستاد اقامه نماز در سرای کتاب خانه کتاب برگزار شد.
در ابتدای این برنامه مظفری قائم مقام ستاد اقامه نماز گفت: ما ساعتی پیش همراه آقای قرائتی نزد وزیر ارشاد بودیم و خواستار حمایتهای وزارت ارشاد برای تشویق و ترغیب نویسندگان در زمینه تولید اثر در مورد نماز شدیم که قولهای مساعدی در این زمینه داده شد.
وی افزود: صحبت دیگری که در حضور وزیر ارشاد شد این بود که هر سال یک دوره کتاب سال نماز داشته باشیم و به این ترتیب موضوعات مورد نیاز و ضروری را در این زمینه معرفی کنیم که نویسندگان بتوانند براساس آنها قلم بزنند. در این زمینه قصد داریم هر سال یک موضوع جدید را معرفی کنیم تا این طور نباشد که کتابهای زیادی در زمینه نماز داشته باشیم اما ۷۰-۸۰ درصدشان شبیه به هم و تکراری باشند.
در ادامه حجت الاسلام قرائتی گفت: اگر قلمتان در راه قرآن باشد از بهترین آدمها هستید. در بحث نماز هم نه صحبت مقام است و نه پول و نه شورای شهر و نه … نماز محور است. اگر راجع به هر چیزی قلم زدید ولی در مورد نماز چیزی ننوشتید چه میشود؟ افرادی پیش معصوم میآمدند و از فردی تعریف میکردند اما آن معصوم پس از شنیدن تمام حرفها میگفت نمازش چطور است. یعنی اگر نماز باشد باقی کارهای انسان هم قبول است و اگر نباشد باقی کارها قبول نیست. معصوم میفرماید بیشترین هم و غمت روی نماز باشد. عزیزان قلم آیا بیشتر هم و غمتان روی قلم بوده است؟ میگویند اگر میخواهی با کسی رفیق شوی ببین نماز میخواند یا نه. درباره کسی که نماز نمیخواند میگویند کسی که قدر خدا را نمیداند چطور میخواهد قدر شما را در مقام رفیق بداند.
وی افزود: ضرب المثل قدیمی وجود دارد که میگوید کدخدا را ببین، ده را بچاپ. حالا ما میگوئیم نماز را ببین، دل را بچاپ. شهر مکه هم همین است و به دعای حضرت ابراهیم شلوغ شده است و گرنه سنگ داغ وسط بیابان داغ چه چیزی دارد؟ به خاطر دعای ابراهیم است که مکه احترام و عزت پیدا کرده است. به هر حال یک جایی باید از چیزی بگذریم و قرآن میگوید اگر به کسی چیزی داده ایم به خاطر این است که از چیزی گذشت کرده است. پس تا نگذری، چیزی نمیدهند.
رئیس ستاد اقامه نماز ادامه داد: اگر کاری برای نماز نکرده اید، عذرخواهی کنید. برای نماز نسل نو چه کردید؟ یک بار پیش رهبر انقلاب بودم و گفتم آقا ما ۵ نوع آدم داریم اما فقط یک نوعش در دسترس هستند و ۴ نوع دیگر از دست رفته اند. یک نوع آدمها توت ای هستند یعنی همین بچه حزب اللهیهای حاضر و آماده که هر وقت بگویی بیایید، می آیند. بعضی آدمها حلال زاده اما مثل انار هستند و باید به سراغشان بروی. با این آدمها باید تن به تن و چهره به چهره صحبت کرد. نوع سوم مثل گل هستند یعنی تیغ دارند. نوع چهارم نارگیلی هستند، نارگیل همیشه آن بالاست و دست آدم به آن نمیرسد. خلاصه اینکه پیر در میآورند. امااگر حوصله کنی مغز سفید و مفیدی دارد. نوع پنجم هم آدمهایی هستند که مثل گردو اند، کوچک اند، مغز دارند، اما پشت سبزهها مخفی شده اند.
حجت الاسلام قرائتی گفت: در مواجهه با این ۵ نوع ما باید کتابها را تلخیص کنیم. این کتابهای کت و کلفت امروز را کسی نمیخواند. الان در این جلسه حدود ۱۰۰ نویسنده و ناشر حضور دارد. به شما بگویم اگر ۱۰۰ نفر تریاکی اینجا حضورداشتند و مبلغی را خرجشان میکردیم، سال آینده تعدادشان ۲۰۰ نفر میشد حالا چرا اگر خرج کتاب و نویسنده و ناشر میکنیم، تعدادشان دوبرابر نمیشود. پاسخ را با چند مثال می گویم. چند وقت پیش کتابی دیدم درباره تولیت آستان قدس در قرنهای مختلف. خب این کتاب را چه کسی میخواند؟ یا یک بار به من گفتند فردی در لندن ۱۳۰ جلد کتاب در مورد امام حسین نوشته است. یک بار که گذرمان به لندن افتاد گفتیم به دیدار این پژوهشگر برویم. دیدیم کتابهایش یکی در مورد حسینیهای سبزوار و اطلاعاتشان و یکی دیگر در مورد حسینیهای مراغه و همینطور کتابهای دیگرش در مورد موضوعات کم اهمیت بود. واقعاً ما بعضی وقتها خودمان را سر کار گذاشته ایم! مناره بلند دلیل بر اذان نیست. مناره بزرگ است اما اذان نمیگوید.
وی در ادامه گفت: در حال حاضر کاغذ گران است، قیمت کتاب بالا رفته و مردم بی حوصله شده اند. پس باید کتابها را خلاصه کنیم. قرآن میگوید وقتی کسی حوصله ندارد، کوتاه بیا. من سعی کردم تفسیر نور را در یک جلد قرار دهم و در نتیجه ۲۵ هزار نکته قرآنی در یک جلد گردآوری شد. امروز باید بروشور چاپ کرد. مثلاً برای فلسفه حجاب، بروشوری چاپ کنیم و دو میلیون از آن را به دست بدحجابان و بی حجابان برسانیم. بنابراین اگر کاری نکرده اید، عذرخواهی کنید. نکته بعدی این است که مخاطب، باید نسل نو باشد. من ۴۵ سال پیش درسم تمام شد و میخواستم درس خارج بخوانم. قرآن میگوید به دنبال الگو نگرد، خودت الگو بشو. البته اگر کار خوبی دیدیم باید از آن پیروی کنیم اما در کل باید جایی الگو و قالب را بپذیریم و جایی دیگر قالب باشیم؛ هم قالب پذیر و هم قالب شکن. خلاصه بعد از اینکه درسم تمام شد گفتم چه بشوم؟ آخوند منبر، محضرو یا… ا. و با خودم گفتم بروم آخوند اطفال بشوم. بنابراین سعی کنیم کار جدید انجام دهیم و مرتب کارهای گذشته را تکرار نکنیم. در زمینه کار و تلاش مقاومت داشته باشیم و اگر کتابی در مورد نماز چاپ میکنیم به یک عنوان راضی نشویم. همکارها را تشویق کنیم و به صورت مشارکتی هم کار ارائه دهیم.
رئیس ستاد اقامه نماز افزود: ما گاهی اوقات روی خودمان قفل می زنیم. اگر از چیز مفیدی سوءاستفاده نمیشود اجازه دهید دیگران هم چاپ اش کنند. یک بار یکی از کتابهای من را گرفتند و گفتند میخواهیم در قالب کتاب درسی چاپش کنیم اما حق تألیفی نمیدهیم. من اجازه دادم و ۴ میلیون نسخه از آن کتاب چاپ شد اما یکی از اساتیدم گفته بود تا حق التألیف کتابش را ندهند، از نظر شرعی راضی نیست کتابش را چاپ کنند. پس از چاپ کتاب، ۵ هزار نسخه منتشر کرد که روی دستش ماند. بنابراین من از چنین پدیدههایی خیر و برکت دیده ام.
حجت الاسلام قرائتی ادامه داد: قرآن خیلی قصه و نکته دارد. کل قصه یوسف ۱۰ صفحه است. یعنی ۱۰ صفحه رمان و قصه که البته بافتنی نیست یافتنی است. سوژههای قرآنی را پیدا و قلم زنی کنید. بسیاری از مشکلات با مثلها حل میشود. یک بار شهید مطهری در اهواز سخنرانی میکرد و من هم حضور داشتم. بعد از اینکه منبرش تمام شد از منبر بالا رفتم و گفتم دوستانی که حرف آقای مطهری را متوجه نشدند بگذارند من مثالی بزنم. بحث بر سر ارتکاب گناه و عذابی بود که در آینده اجرا میشد. من گفتم یک نفر که به شما فحش میدهد در یک لحظه این کار را میکند اما اثرآن فحش و کینه اش، یک عمر در دل شما باقی میماند. ارتکاب گناه هم همین طور است. یا مثلاً جایی با آیت الله حائری امام جمعه پیشین شیراز بحث بود که برای دانشجویان چگونه توضیح دهیم که این مفهوم را درک کنند که هرچه خوبی است از خداست و هر چه بدی است، از ماست. ایشان خورشید و زمین را مثل زد. همیشه یک طرف زمین تاریک و یک طرف دیگرش روشن است. ایشان گفت آن طرفی که به سمت خورشید است از خورشید روشنی میگیرد اما طرفی که تاریک است از خود زمین است. خلاصه اینکه استفاده از مثل و سوال و جواب در کتابهای مربوط به نماز در نظر داشته باشید.
وی افزود: یک بار برای آزمون مجلس خبرگان رفته بودم. سوالی به ما دادند که بروید در مورد حلال و حرام بودن گوشت خرگوش تحقیق کنید. من گفتم نه پدرم خرگوش خورده، نه ننه ام و نه فک و فامیلم و نمی دانم این مسئله الان کدام درد از دردهای مردم را دوا میکند. پس خداحافظ ما رفتیم. خیلی از کارها و کتابهایی که این روزها انجام و چاپ میشوند، لغو هستند و خیلی از قلمها اگر نباشند، اتفاقی نمیافتد. بدانید که کتاب باید هر کلمه و صفحه اش مفید باشد. در زمینه استفاده از داستان هم بگویم که داستان خیلی زیاد است اما داستان راستان خوب است. چون یک اسلام شناس مثل مطهری آن را نوشته است. شما نویسندگان و ناشران هم ضامن وقت خود هستید و هم ضامن وقت مردم. پس باید چیز مفید چاپ کنید. موسی به خضر گفت میخواهم همراهت بیایم که رشدم بدهی اما متأسفانه در خیلی از روزنامهها و کتابهای امروز ما رشد نیست.
رئیس ستاد اقامه نمازگفت: یکی از مشکلات مهم کشور ما در زمینه اشتغال این است که در دبیرستانها، علم بی خاصیت به دانش آموزان یاد میدهند. یعنی میبینید طرف دیپلم، لیسانس و یا برگشته از خدمت، اما فلج است. با نیروهای مسلح در این زمینه حرف زدیم و گفتیم حداقل در این دو سال سربازی چیزی یاد این سربازها بدهید. نجاری، کامپیوتر، شنا و … که اگر دولت نتوانست استخدامش کند حداقل یک هنری داشته باشد. آخوندهای ما و نویسندگانمان باید بلد باشند که قصه بگویند. سعی کنیم با کتابها و قلممان، قانونها و عرفهای غلط را بشکنیم. من ۷۵ ساله هستم. ۸ سال و نیم از عمرش آتش گرفت؛ به خاطر یک قانون غلط. ۵ شنبه حوزه تعطیل است. خب سعی کنیم با قلممان قانونهای غلط را بشکنیم اما این کار جگر میخواهد یعنی باید با قلم کاری کنیم که انجام نشده است. آخوندهای ما خوب روضه میخوانند خوب جای روضه در عزاداری است اما مگر ما گاز اشک آوریم؟ باید خنده و شادی همه همیشه باشد. البته خنده نباید لغو و بیهوده باشد بلکه باید جنس حکیمانه داشته باشد. ما از فضای خنده خیلی غافل شده ایم.
حجت الاسلام قرائتی در پایان گفت: بنابراین شما دوستان ناشر و نویسنده را به استفاده از قصه، مثل، خندههای حکیمانه، خلاصه گویی، روان گویی، شیرین گویی همراه با استمداد از خدا دعوت میکنم.
منبع: مهر
|