نشست تخصصی «حکمرانی آینده و آینده حکمرانی» از پیشنشستهای همایش ملی الگوی حکمرانی تمدنی علم و فناوری به همت هیأت اندیشهورز ستاد علم و فناوری شورای عالی انقلاب فرهنگی استان قم، برگزار شد.
در این نشست که دوشنبه 23 مهر 1403 در سالن حکمت دانشگاه قم برگزار شد، دکتر مصطفی زمانیان عضو هیئت علمی دانشکده حکمرانی دانشگاه تهران و رئیس سابق مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری با موضوع «حکمرانی آینده و آینده حکمرانی» سخنرانی کرد و در ادامه اساتید حاضر در سالن به بحث و تبادل نظر پیرامون موضوع نشست پرداختند.
در ابتدای این جلسه حجتالاسلام دکتر مهدی گرامیپور عضو هیئت علمی گروه فقه و مبانی حقوق اسلامی دانشگاه قم و رئیس پژوهشکده علوم انسانی اسلامی با توضیحی مفصل درخصوص مفهوم حکمرانی گفت: واژه حکمرانی بیش از یک دهه است که در ادبیات علمی جای خود را باز کرده است و در این موضوع پژوهشکدههای مختلفی هم تاکنون بهوجود آمده است.
وی در ادامه با اشاره به برگزاری همایش ملی الگوی حکمرانی تمدنی علم و فناوری از سوی ستاد علم و فناوری شورای عالی انقلاب فرهنگی، از اساتید دانشگاه خواست که در ارسال مقاله و آثار خود به این همایش اهتمام ویژه داشته باشند.
دکتر مصطفی زمانیان سخنران اصلی این نشست در ابتدای سخنان خود با بیان اینکه امروز نظامهای حکمرانی و فناوری به یکی از پیچیدهترین فناوریهای اولویتدار در کشورهای مختلف تبدیل شده است، گفت: این مسئله خصوصاً با توسعه فناوری هوش مصنوعی و اشراف بر مقوله مهمی به نام «داده» و احصاء دانش از داده، اهمیت ویژهای پیدا کرده است.
عضو هیئت علمی دانشکده حکمرانی دانشگاه تهران با بیان مثالی از حکمرانی داده محور گفت: یکی از مجموعههای خصوصی کشور پلتفرمی را به نام کارزار راهاندازی کرده است که برای پیگیری مطالبات مردمی تاکنون رکوردهای عجیبی را رقم زده است؛ بیش از 38 میلیون امضا برای پیگیری خواستههای مردم که برخی از آنها نیز به نتیجه رسیده است.
وی افزود: بررسی ما نشان میدهد که نظام حکمرانی در حال گذار از مفهوم اولیه خود از سه وجه است. وجه اول گذار از دولت خدمتگزار به دولت تنظیمگر است. هر چه جلو میرویم به دلایل مختلف از جمله محدودیت منابع و قدرت بخش خصوصی در ارائه خدمات با کیفیت و افزایش شاخصهای کیفیت در سنجش عملکرد حکمرانی، دولتها متقاعد یا مجبور میشوند که پای خودشان را از زمین ارائه خدمت بیرون بکشند. تجربه ما در این خصوص با ابلاغ سیاستهای اصل 44 قانون اساسی آغاز شد.
دکتر زمانیان در ادامه با بیان چند مثال از تجربههای خصوصیسازی در کشور از جمله پتروشیمیها و تصور داشتن وزارت علومی بدون دانشگاه و هیئت علمی یا وزارت بهداشتی بدون دانشگاه و پزشک گفت: در زمانی نه چندان دور، تاکسیرانی تمام تاکسیهای موجود در شهرها را کنترل میکرد و اگر فردی قصد خرید تاکسی داشت باید از چندین مرحله و گزینش تاکسیرانی از جمله داشتن ظرفیت در منطقه مورد نظر عبور میکرد اما با ظهور اسنپ تمام معادلات آنها بهم خورد؛ شرکتی که نه نیاز به کارمند دارد و نه ماشین و نه ارائه لیست به بیمه. در حال حاضر نیز 4 میلیون شغل مرتبط با تاکسیهای اینترنتی در کشور ایجاد شده است.
وی افزود: این خدمات قطعا به سایر حوزهها نیز سرایت خواهد کرد. به عنوان نمونه میتوان پلیس به اضافه ده را مثال زد. ما چیزی مهمتر و حساستر از صدور گذرنامه نداشتیم ولی با یک اتفاق مهم و جهش نگاه، بخش زیادی از این خدمات را به بخش خصوصی واگذار کردهایم و مردم با دادن پول، خدمات با کیفیت دریافت میکنند. ما چه بخواهیم چه نخواهیم در حال گذار از یک دولت خدمتگزار ـ به معنای ارائه خدمت نه به معنای معنوی آن ـ به دولت تنظیمگر هستیم.
دکتر زمانیان در ادامه با اشاره به تصویر بسیار مشهور پسر بچهای که با یک چوب کوچک گله بزرگی از گاومیشها را به چرا میبرد، گفت: در مفهوم حکمرانی ما با کنترل رفتار توسط خود مردم طرف هستیم. به طور مثال در ماجرای اسنپ هم راننده و هم مسافر به یکدیگر امتیاز میدهند و بر رفتار هم نظارت دارند. این امتیاز هم در مسافرگیری راننده تأثیر دارد و هم باعث میشود که اسنپ به مسافر نیز امتیازاتی از قبیل کدتخیف بدهد.
عضو ستاد راهبردی تحول دولت سیزدهم افزود: در گذشته بیمهها با موارد متعدد تصادفهای ساختگی طرف بودند که دو طرف تصادفی ساختگی ایجاد و بعد برای گرفتن خسارت به بیمه مراجعه میکردند. بیمه دو تا راهکار برای حل این معضل داشت؛ یکی اینکه شروع به کنترل و نظارت سختگیرانه یا گرفتن امضا از شاهدان کند یا اینکه راه بهتری را انتخاب کند. بیمه رفتار رانندگان را با ایجاد امتیاز استفاده نکردن از بیمه برای تخفیف پلکانی ایجاد کرد. امروز اگر دو نفر هم تصادف واقعی کنند، با هم مصالحه میکنند که از کوپن بیمه خود استفاده نکنند. مکانیزم باعث تغییر رفتار میشود. دولتی قدرتمند است که با مکانزیم بتواند حکمرانی کند.
رئیس سابق مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری در بیان وجه دوم گذار از مفهوم اولیه حکمرانی گفت: وجه دوم، گذار از عاملیت دولتمحور به عاملیت مردمنهاد است. هرچه میگذرد نهاد دولت به عنوان کارگزار انجام خدمت، نقش خود را به نهادهای غیردولتی میدهد. در ساختار نهاد حکمرانی ما سه عاملیت داریم: عاملیت دولت، عاملیت مردم یا بخش خصوصی، عاملیت سازمانهای مردمنهاد یا بخش عمومی غیردولتی. هر چه میگذرد نه تنها دولت در نقش خودش تغییر ایجاد میکند بلکه در عاملیت خودش نیز در حال ایجاد تغییر است. دولتهای توسعهیافته و بالغ واگذاری نقشها را به سمت نهادهای غیر دولتی میبرند. زیرا دولتها برای راهبری درست خودشان نیازمند مجموعهای از دادهها، دانشها، مشروعیت، مقبولیت، نفوذ بالادستی و نفوذ پاییندستی دارند که حتماً نمیتوانند در همة حوزهها این کار را انجام بدهند. برای مثال در این بخش هم میتوان به نقش شوراهای شهر در اداره و مدیریت شهرها یا سازمان نظام مهندسی یا سازمان نظام پزشکی اشاره کرد.
دکتر زمانیان در بیان وجه سوم گفت: دولتها از دولتهای تحت مدیریت داده به دولتهای بهرهمند از دانش تبدیل میشوند. سابق بر این، دولتها مهمترین دارایی خودشان را اشراف بر داده میگذاشتند و نکته مهم آن است که این دادهها در بیشتر بخشهای کشور، واقعی نیستند! اکثر دادهها به صورت کیفی و خروجی جلساتی است که با قدرت چانهزنی و مذاکره بهوجود آمدهاند یعنی تصمیمات ما هم کیفی است. مهمترین تصمیمات دولت و حاکمیت کاملاً با مدلهای تصمیمگیری کیفی یا چانهزنی اتخاذ میشود.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در بخش دوم از سخنان خود با اشاره به اینکه نسبت بین حکمرانی و آینده چیست، گفت: نهاد حکمرانی که اساساً مستقل از دولتها و مجلسها بخش قابل توجهی از وقتش به امور جاری میگذرد، چه سهمی از پرداختن به آینده دارد؟ پاسخ به این سؤال را از تجربه کوتاهی که در دولت سیزدهم داشتم به دست آوردم. یک وزیر در طول ماه حدوداً 175 ساعت از وقت خود را در جلسات ثابتی میگذراند که معمولاً هم بیرون از وزارتخانه تشکیل میشوند. از این نمونههای متعدد بسیار است که نشان میدهد عموم وزرای ما در پایان دوران وزارت با یک انباشتی از آرزوهای محقق نشده وزراتخانه را ترک میکنند. این نشان از تلاش نکردن آنها نیست، سازوکار اداره دولت اینگونه است و اجازهای برای پرداختن به موضوع آینده فراهم نمیکند.
مشاور اسبق وزیر علوم، تحقیقات و فن آوری با اشاره به اینکه سه ساحت برای پرداختن به مسئله حکمرانی و سیاستگذاری آینده وجود دارد، گفت: ساحت اول، ساحت اقدام است. یعنی ما برای اقدامات آینده دست به برنامهریزی میزنیم. این کار را در ابزاری به نام برنامه و بودجه انجام میدهیم که هر مقدار شفافتر و دقیقتر باشد، امکان ارزیابی و قضاوت آن راحتتر است. در سطح ملی این میشود قانون بودجه و در دانشگاه قم میشود برنامه بودجه مصوب سالیانه.
وی افزود: ساحت دوم، یک لایه بالاتر و ساحت تصمیمگیری است. جای تصمیمگیری در ساحت اول نیست بلکه در برنامههای راهبردی است. در سطح ملی میشود برنامههای توسعه مثل برنامههای توسعه پنجساله. اما هیچ کدام از این ساحتها حرف از آینده نمیزند. در یک لایه بالاتر که ساحت سوم میشود، ما تصویر و چشمانداز را داریم. آن چیزی که امروز در کشور با آن مواجه هستیم و فهم دقیق و باورمندی به آن وجود ندارد، همین مسئله است. بهطور مثال وقتی رهبری میفرمایند که ما به قله نزدیک هستیم، عده زیادی باور نمیکنند و تصور میکنند که رهبری در حال امیددادن به مردم است.
دکتر زمانیان در بخش دیگری از سخنان خود گفت: امروز ما با سه واقعیت جدی روبرو هستیم. جنگ شناختی که علیه جمهوری اسلامی ایران راه افتاده است، یک جمله بیشتر نیست: «جامعه ایرانی باید از گذشته پشیمان باشد، در حال پریشان باشد و نسبت به آینده ناامید باشد.» مسئله جنگ شناختی این نیست که در واقعیت چه میگذرد بلکه مهم این است که روایتی که مردم از پدیدههای واقعی در ذهن خودشان مینشانند باید بذر ناامیدی باشد.
وی با مثالهایی از کشور عربستان افزود: امروز وقتی حاجیان ما از عربستان برمیگردند، میگویند عربستانی که ما دیدیم خیلی متفاوت از قبل شده است. چند نکته مهم در مورد این کشور وجود دارد. مثلاً در قرارداد نیمار نوشته است به ازای هر گلی که برای تیم عربستان بزنی A دلار به تو میدهیم و به ازای هر توئیتی که در تصویرسازی عربستان بزنی 10 A به تو خواهیم داد. این یعنی مسئله عربستان فوتبال نیست، نیمار را نیاورده که فوتبال را توسعه بدهد بلکه میخواهد تصویر بیرونی عربستان را درست کند.
دکتر زمانیان تصریح کرد: مثال دیگر در مورد سفر دکتر قالیباف به لبنان. این یعنی جنگ ترکیبی با یک کار بسیار قدرتمند. این کار، تصویر خلق میکند! هر کسی از سفر رئیس مجلس ایران در وسط جنگ و بمباران یک چیز برداشت میکند که خیلی مهم نیست، مهم این است که توانستیم تصویر قدرتمندی خلق کنیم.
وی افزود: در حال حاضر با فقدان یک تصویر امیدآفرین و وجدآفرین از آینده در کشور خودمان روبرو هستیم. این مشکل در دهلران و ایلام مساوی با افزایش نرخ خودکشی است و در الهیه تهران میشود مهاجرت به خارج از ایران؛ خیلی تفاوتی هم با هم ندارند. به همین دلیل است که رهبری حکم جهاد تبیین میدهند.
دکتر زمانیان با اشاره به اینکه نهاد حکمران باید یک تصویر صحیح از آینده به مردم نشان دهد گفت: تصویری که خلق میشود یک تکلیف ملی نیست بلکه یک تعهد و عهد ملی است. تکلیف ملی از جنس ابلاغیه است، مثلا حاج آقای شریفی ابلاغ کنند که برنامه ما برای سال جاری این است که جزو 5 دانشگاه برتر کشور باشیم. استادی که روز بعد این ابلاغیه را میبیند، چه تلقیای از این نامه و چشمانداز دارد؟ مردم سه نوع مواجهه با این چشمانداز دارند. یا میگویند توهم است، با توجه به گذشتهای که در ذهن خودشان دارند و این اشتیاقی در آنها ایجاد نمیکند؛ یا میگویند حاج آقا خیلی بدبینانه ما را قضاوت کرده، ما همین الان هم هفتم هستیم، یک تکان به خودمان بدهیم پنجم شدهایم. این هم وجدآفرین نیست. یک عده دیگری هم میگویند اگر ما یک دنده عوض کنیم و کمی حرکت کنیم، پنجم خواهیم شد. این هم وجدآفرین نیست. این مدل ابلاغیه از جنس همان تکلیف ملی مثل سند چشمانداز بیست ساله و مواجهه مردم ایران با آن است.
وی با بیان مثالی از حجتالاسلام احمد رهدار در سفر به مالزی افزود: در این سفر سوار تاکسی شده بودم و دیدم راننده جملهای زیر آینه ماشین چسبانده است. از او در مورد معنای جمله پرسیدم و گفت این بخشی از سند چشمانداز آینده مالزی است. منِ راننده این جمله از سند را برداشتم و این تعهد من به آینده مالزی است. ببینید چه قدرتی برای کشور به همین صورت ایجاد میشود. مثل یک آینده شکسته که هر تکه از آن ویژگی آینه بودن خود را دارد. اساساً چشمانداز یا تصویر آینده ابلاغ یک تکلیف ملی نیست، فراخوان یک اراده و یک تعهد ملی است.
دکتر زمانیان با بیان مثالهایی از نذرهای ماه محرم گفت: نمونه بارز آن برنامه باشکوه حسینیه زنجانیهاست. همه تعهد دارند که نذر خودشان را ادا کنند. کاری که ما در مدل اربعین شاهد آن هستیم. پدیده حکمرانی اربعین یک پدیده بسیار قابل مطالعه است. مردم در اربعین تعهد برمیدارند نه اینکه بروند سهمشان را از وزارت کشور و مرزداری و ناجا بگیرند و بروند آنجا ادا کنند. مدل چشماندازپردازی ما اینگونه نیست. نمیتوانیم تعهد ملی ایجاد کنیم. مدل جنگ هشتساله اینگونه بود. امام تکلیف ملی ایجاد نمیکرد. امام وجدی ایجاد میکرد و مردم تعهد خودشان را از این وجد برمیداشتند. مادر شهید سه بچه شهیدش را از جبهه میآوردند اما او میگفت هنوز چهارمی مانده است، من هنوز ادای تکلیف نکردهام. تعهد من به حرف امام هنوز باقی مانده است. مردم ما الان نسبت به عسلویه چه احساسی دارند؟ چه تعهدی به آن دارند؟ در زلزله ورزقان وقتی نیروهای هلال احمر پتو و غذا میآوردند، همه برای گرفتن آن هجوم میآوردند اما وقتی مردم میآوردند، میگفتند نه من نیاز ندارم، به همسایهام بدهید. مردم نسبت به حاکمیت حس کندن دارند ولی بین خودشان اینگونه نیستند. بین خودشان حس ادای عهد دارند. چشماندازپردازی با این مدلها به جواب نمیرسد. وقتی شما در نقشه جامع علمی کشور مینویسید که این ده فناوری اولویت کشور ماست، کسی که فناوری یازدهم را بلد است میگوید پس خیال من راحت است و تا 20 سال آینده تکلیفی ندارم. اساساً چشمانداز و تصویر ملی یک تکلیف ملی نیست که ابلاغ و اجرا شود، بلکه یک فراخوان ملی برای جمع تعهدات است.
|