به گزارش مرکز رسانه و روابط عمومی شورای عالی انقلاب فرهنگی، دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی در جمع دانشگاهیان دانشگاه نیشابور اظهار کرد: ابتدا شهادت سید مقاومت را تسلیت و عملیات موفق حزب الله را نیز تبریک می گویم و هفته گفتوگوی فرهنگهای آسیایی را گرامی میدارم. لازم میدانم به تلاشهای صورتگرفته در برگزاری اجلاس مراکز علمی زبان فارسی و کشورهای اسلامی از سوی سازمان فرهنگ و ارتباطات و دانشگاه نیشابور اشاره کنم و به همه دستاندرکاران این رویداد خداقوت بگویم.
وی ادامه داد: نیشابور، این شهر فرهنگ و تمدن، که بزرگان علمی و ادبی چون خیام و عطار را در دامان خود پرورش داده است، جایگاه ویژهای در تاریخ ایران زمین دارد. نیشابور از زمان هخامنشیان تا ساسانیان و دوران اسلامی، همیشه به عنوان مرکز علم و ادب شکوفا بوده و در دوره اسلامی دوران اوج تمدنی آن بوده است به دلیل همین پیشینه، مسئولیت نهادهایی همچون بنیاد سعدی برای گسترش و پاسداشت زبان فارسی، سنگینتر از پیش است.
استاد خسروپناه بیان کرد: تاریخ پرسش مهمی را پیش روی ما گشوده است؛ اینکه چرا استعمار، از قرن 19 تاکنون، با زبان فارسی در چالش بوده است؟ از هند تا افغانستان، ایران و ترکیه، استعمارگران تلاش کردند که با تغییر خط و سیاستهای فرهنگی، مردم را از این میراث عظیم جدا کنند و تا حدی در برخی کشورها موفق شدند؛ چنانکه امروز زبان فارسی در هند، که یکی از هفت زبان سنتی این کشور به شمار میرود و تنها به عنوان میراث ناملموس شناخته میشود اما ارتباط زبانی مردم با آن قطع شده است.
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی در پاسخ به اینکه چرا استعمار با زبان فارسی دشمنی داشت؟ گفت: راز این مسأله در پیوند عمیق زبان فارسی با فرهنگ حکمی و معرفتی آن نهفته است. زبان فارسی فقط یک وسیله ارتباطی نیست؛ بلکه حامل فرهنگ حکمی است که در عمق آن خرد و حکمت نهفته است. این حکمت بهخصوص در ادبیات کلاسیک فارسی، از شاهنامه گرفته تا مثنوی، موج میزند. شاهنامه که خود گنجینهای از حکمت و خرد است، نماد پیوند حکمت نظری و عملی با زبان فارسی است.
وی افزود: حکمت نظری که در ادبیات فارسی نمود دارد، سه مسئله مهم را بیان میکند، ربط متغیر به متغیر که زمان است؛ ربط متغیر به ثابت که دهر است؛ و ربط ثابت به ثابت که به سرمد یاد میشود. این سه موضوع از مهمترین مباحث حکمت نظری هستند که ادبای فارسی در آثارشان به آن پرداختهاند. اما در کنار این، حکمت عملی که شامل صفات اخلاقی همچون خموشی، عزت نفس، بردباری، کرامت نفس، عاقبتنگری، سخاوت و شجاعت است، نیز در مجموعه زبان فارسی بهوضوح دیده میشود.
استاد خسروپناه با بیان اینکه پیوند حکمت و شریعت در ادبیات فارسی یکی از ویژگیهای بارز آن است، ادامه داد:حکمت در این ادبیات همواره با شریعت همراه بوده و هر دو بهطور توأمان مورد توجه بودهاند. متأسفانه برخی افراد، با تأکید بیش از حد بر تصوف و عرفان، تلاش کردهاند که ادبیات فارسی را خردستیز و ضدمعرفتی نشان دهند؛ در حالی که چنین تفسیرهایی به دور از واقعیت است. این افراد نادیده میگیرند که حتی ادیبان صوفیمسلک نیز در آثارشان به پیوند میان عقل، شریعت و حکمت تأکید کردهاند.
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی عنوان کرد: در دنیای مدرن امروز که حقیقتش را در هیومنیسم جستوجو میکند، چیزی به نام «عقل کل» یا حکمت جامع وجود ندارد. استعمار، با حذف زبان فارسی، تلاش میکرد این فرهنگ حکمی که در ادبیات فارسی ریشه دارد را از میان بردارد؛ فرهنگی که بر پایه آموزههای قرآنی استوار است. همانگونه که در آیه ۲۶۹ سوره بقره آمده است: «يُؤْتِي الْحِكْمَةَ مَنْ يَشَاءُ وَمَنْ يُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْرًا كَثِيرًا»؛ خداوند حکمت را به هرکه بخواهد میدهد، و آنکس که حکمت یافت، خیر کثیری یافته است.
وی افزود: این حکمت همان گنجینهای است که ادبای ما در آثار خود پاس داشتهاند و وظیفه ما در حفظ و گسترش آن، بهویژه در دوران کنونی که رهبر معظم انقلاب بر زبان فارسی به عنوان زبان علمی جهان تأکید دارند، بیش از هر زمان دیگری است. باید در این مسیر با عزم و جدیت بیشتری گام برداریم و تلاش کنیم تا این میراث گرانبها را به نسلهای بعدی منتقل کنیم.
|