واقعیت این است روزی نیست که در دنیای خبرهای علم وفناوری حرفی ازهوشمصنوعی وکاربردهای جدیدش نباشد؛ از کاربردهای دمدستی و عمومی مثل رباتهای مکالمه و نرمافزارهای تغییر صدای خوانندگان تا کاربردهای تخصصیتر مانند استفاده از آن برای شناسایی بیماریها، برآوردمنابع وآمایش سرزمین و...بههمیندلیل کشورهای پیشرو درعرصه فناوری نیز برنامهها و هدفگذاریهای جدیای را برای توسعه این فناوری آیندهساز در نظر گرفتهاند.
در کشور ما نیز در این راستا اقدامات مختلفی چه از سوی سازمانها و نهادهای مرتبط با حوزه فناوری چه از سوی بخش خصوصی و متخصصان این حوزه شکل گرفته است اما با توجه به سرعت پیشرفت این فناوری در دنیا، بدون شک اگر به سرعت سازوکار و نقشه راه دقیق و مشخصی برای محدوده فعالیتها در این خصوص شکل نگیرد، خیلی زود فرصتهای موجود از دست میرود و فاصله ما از پیشرفت جهانی هوش مصنوعی به شکافی غیرقابل جبران تبدیل میشود.
از جمله اقداماتی که در این راستا در دولت سیزدهم شکل گرفته است، راهاندازی سازمان ملی هوشمصنوعی با حکم رئیسجمهور شهید بود که مسئولیت آن به معاون علمی، فناوری و اقتصاد دانشبنیان رئیسجمهور واگذار شد.
سازمانی که ۱۹تیر۱۴۰۳ با حضور محمد مخبر، معاون اول رئیسجمهور، به صورت رسمی افتتاح شد و قراراست نقش موثری را در بسترسازی توسعه هوشمصنوعی در کشور ایفا کند. به همین جهت به پلاک ۲۰ کوچه لادن خیابان شیخبهایی رفتیم تا در گفتوگویی مفصل با دکتر روحا... دهقانی فیروزآبادی، اهمیت این سازمان و برنامههای پیش رویش را جویا شویم. شرح این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
آقای دکتر دهقانی، ضمن تبریک بابت به ثمر نشستن یکی از مهمترین طرحهای حوزه فناوری در دولت سیزدهم، ایده شکلگیری سازمان و شورای راهبری هوشمصنوعی چه بود و با چه هدفی تشکیل شدهاند؟
هوشمصنوعی از موضوعات جدی مطالعاتی تحقیقاتی در حوزه فناوری است و تاکنون نسلهای متعددی از هوشمصنوعی عرضه شده؛ از نسل اول که هوشهای مصنوعی تکبعدی و ساده بود تا آن چیزی که در حال حاضر عموم مردم با آن آشنا هستند. واقعیت این است که همواره انسان دوست داشته ابزارهایی درست کند که بتواند به جای بشر کار کند. همه فناوریهایی که در طول این سالها به دست آمده، نقش مهمی در توسعه و پیشرفت زندگی نوع بشر ایفا کرده است. مهمترین برتری انسان در مقایسه با سایر موجودات عالم، قدرت فکر، تصمیمگیری یا اصطلاحا هوش است. اینکه چگونه میتوان با تقلید از عملکرد مغز و سیستم عصبی هوشی متعالی ساخت، آرزوی بلندپروازانهای بود که بشر بهدنبالش رفت تا بتواند به جایش فکر کند، تصمیم بگیرد و عملکرد هوش را داشته باشد. این فناوری در دنیا خیلی جدی پیگیری شده و الان بسیار پیشرفته شده است. امروز بشر با معرفی هوشمصنوعی تعاملی و هوشمصنوعی مولد مواردی را تجربه میکند که حتی ۱۰ یا ۲۰ سال پیش به آن فکر هم نمیکرد. این فناوری بهزودی و بسیار سریعتر از فناوریهای دیگر تمام عرصههای زندگی انسانها را درخواهد نوردید. اصطلاحا گفته میشود دوره تناوب موجهای معرفی فناوریهای جدید یا در واقع مدتزمان میان معرفی یک فناوری تا فناوری جدیدتر هر روز کوتاهتر میشود.هوشمصنوعی کمتر از پنج سال آینده در همه دنیا بسیار قویتر از آنچه که فضای مجازی عمل کرد، وارد زندگی انسانها خواهد شد. لذا اقدام سریع در این زمینه بسیار حائز اهمیت است. بیش از ۷۰ کشور دنیا که زودتر از ما در این حوزه اقدام کردند و پیشتاز هستند، متناسب با شرایط و وضعیت اقتصادی کشور اسناد خیلی قویای درمورد برنامههایشان برای هوشمصنوعی تدوین کردهاند و متناظر با همین اسناد بعضا سازمانهای ملی تخصصی و وزارتخانههایی ایجاد کردهاند؛ لذا در این زمینه واقعیت این است که از دنیا عقب هستیم. خاطرم هست که حدود ۱۰ ماه پیش بود که در جلسهای به صورت مفصل با رئیسجمهور شهید این موضوع را مطرح کردم و فرصتهای بالقوه و تهدیدات منتج از عدم اقدام به موقع در این حوزه را به صورت کامل تشریح کردم. ایشان درخواست کردند ظرف دو هفته همه اسناد و مدارک لازم برای اینکه مرکزی ملی برای هوشمصنوعی ایجاد شود تدوین شود. پس از آن براساس حکم رئیسجمهور بهعنوان رئیس مرکز ملی هوشمصنوعی، وظیفه تشکیل مرکز هوشمصنوعی و شورای راهبری که بتواند کلان مسأله هوشمصنوعی در کشور را راهبری کند به من محول شد. خوشبختانه همزمان با دستور رئیسجمهور سازوکارهای قانونی تدوین شد و اسناد آن شکل گرفت و به یاری خدا تشکیل سازمان ملی هوشمصنوعی و شورای راهبری هوشمصنوعی ذیل رئیسجمهور در شورای عالی انقلاب فرهنگی تصویب شد و حالا هم سند چشمانداز خوبی برای آن تدوین شده و هم حدود ۸۰۰۰ صفحه اسناد پشتیبان حاصل از مطالعات بیش از ۳۰۰۰ نفر ساعت کار کارشناسی در دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی و همینطور ستاد هوشمصنوعی معاونت علمی و قریب به ۱۷ نهاد حاکمیتی و خصوصی گردآوری شده و امروز نقطه محکمی برای شروع جدی داریم که امیدوار هستیم کمتر از سه سال آینده آثار ایجاد این سازمان در زندگی مردم مشخص شود.
اساسا شرح فعالیتهای این سازمان چه خواهد بود و ما قرار است شاهد چه جنبههایی از توسعه هوشمصنوعی بهواسطه فعالیتهای این سازمان در کشور باشیم؟
ما در کشور تجربههای متعدد اقتصادی داریم که عموما در دو دسته قرار میگیرند؛ تجربههای متمرکز که طی آن نهاد حاکمیتی بهصورت کامل بر موضوعی متمرکز شده است؛ تجربه نشان داده که به خاطر مسائل و کندیهایی که سیستم دولتی دارد، این روش چندان موفق نیست. روش دوم سیستمهای کاملا پراکنده است که در بسیاری موارد موفق نیست و به خاطر نبودن زیرساختهای کافی و متمرکز نتوانستند پیشرفتی داشته باشند. ما در برنامهریزی سازمان بهدنبال این بودیم که هم بتوان از محسنات برنامهریزی و ساختارسازی نظاممند و متمرکز بهره برد و هم بتوان کاملا نقش مردم، شرکتها و بهرهبرداران خصوصی در بازی تعریف شود تا بتوان از مزیتهای اقتصاد غیرمتمرکز استفاده کرد. هوشمصنوعی در همه دنیا در لایه اول، سه زیرساخت بسیار مهم دارد؛ اولین زیرساخت ضروری، داده است. هوشمصنوعی برمبنای داده ایجاد شده و میتوان گفت هوشمصنوعی یک موج تکمیلکننده اقتصاد دیجیتال است؛ اطلاعات زیادی که بهوفور در طی این سالها بهواسطه اقتصاد دیجیتال ایجاد شده آنقدر زیاد است که کاوشی خوب در این دادهها میتواند اطلاعات بسیار مفیدی را فراهم کند. داده وقتی متمرکز باشد تازه معنا پیدا میکند. پس اولین کاری که سازمان میخواهد بهعنوان نهاد حاکمیتی انجام دهد این است که بتواند ساختار دادهای تمیز و دستهبندی شده، محرمانهشده یا اصطلاحا بدون نام شده ایجاد کند که همه بهرهبرداران بتوانند از آن دادهها استفاده کنند.
دومین موضوع، ابزار پردازش است. در دنیا پردازندههای گرافیکی یا جیپییوها مهمترین زیرساخت توسعه هوشمصنوعی هستند. از دیگر کارهایی که این مرکز یا سازمان باید انجام دهد این است که مجموعهای متمرکز و توانمند از پردازندههای گرافیکی تهیه کند تا بتواند به عنوان مزرعه جیپییو با ظرفیت قابلقبول به مصرفکنندگان، ارائه خدمات دهد. زیرساخت مورد نیاز دیگر در لایه اول هوشمصنوعی کتابخانههای بزرگ است. مثلا الالامها یا همان مدلهای پردازش زبانی یا مدلهای بزرگ پردازش تصویر همگی ابزارهایی مشابه پیامرسانها هستند؛ نمیشود از آنها دهها و صدها نمونه ایجاد کرد یا هرکسی برای خودش یکی ایجاد کند. زیرا بسیار هزینهبر است و لازم است برای آموزش آنها شبکهای اصطلاحا برمبنای هوشمصنوعی طراحی شده هزینههای زیادی متحمل شد. به این موارد اصطلاحا زیرساختهای نرم لایه اول هوشمصنوعی گفته میشود. شرکتها و بنگاههای کوچک و متوسط قادر به تأمین هیچیک از این سه زیرساخت نیستند؛ چه به لحاظ مسائل حاکمیتی و امنیتی و چه به لحاظ مسائل سرمایهای و اقتصادی. بزرگترین کاری که سازمان ملی هوشمصنوعی قرار است انجام دهد این است که یک اپراتور هوشمصنوعی که این سه ابزار را در حد قابل قبول داشته باشد در کشور با استفاده از توان بخش خصوصی، سرمایهگذاری بانکها و نهادهای بزرگی مثل صندوق توسعه ملی و... تشکیل دهد. لایه دوم فعالیت سازمان هوش مصنوعی این است که ذیل این اپراتور بزرگ یا اپراتور زیرساختی، اپراتورهای تخصصی متعددی بر اساس ظرفیت بخش خصوصی تشکیل میشود. برای مثال اپراتور تخصصی حوزه سلامت و بهداشت، اپراتور تخصصی حوزه مالی و حکمرانی و... این اپراتورها از لایه اول که سازمان ایجاد کرده سرویس و خدمت میگیرند و ذیل این اپراتورها کسبوکارها شکل میگیرد. یعنی کسبوکارها و شرکتها و استارتاپها و شرکتهای دانشبنیان و مجموعههای خصوصی و دولتی که مردم میتوانند از این زیرساخت استفاده کنند و اقتصاد را توسعه دهند. در این مدل چابکی و کوچکی سازمان حفظ میشود و سطح آن در حد حکمرانی و تنظیمگری باقی میماند و مردم و شرکتهای خصوصی بازیگران و بهرهوران این اقتصاد خواهند بود. این بزرگترین ماموریت سازمان است.
با توجه به این که موضوع اخلاق هوش مصنوعی و ایجاد چهارچوب مشخص برای فعالیتهای این فناوری در دنیا بسیار داغ است، سازمان ملی هوش مصنوعی چه برنامهای در این خصوص خواهد داشت؟
همانطور که مستحضرید مساله هوشمصنوعی بسیار پیچیدهتر از اقتصاد دیجیتال است ومسائل جانبی مختلفی دارد. ازاخلاق و امنیت درنظر بگیرید تا ایجاد قواعد فعالیت؛ لذا لازم است همانطورکه سازمان تنظیم مقررات رادیویی داریم که تنظیمگری کاربرها یا اپراتورهای همراه را انجام میدهد، این سازمان نقش یک تنظیمگر حاکمیتی را برای مسائل و نکاتی که اپراتورهای هوشمصنوعی خواهند داشت، بر عهده خواهد گرفت. این یک وظیفه جدی دیگر است.
یعنی در واقع این سازمان اختیاراتی در قانونگذاری هوش مصنوعی را خواهد داشت یا با مجلس و سایر نهادهای قانونگذار در تعامل خواهد بود؟
ذیل اختیاراتی که در مصوبه سازمان ملی هوشمصنوعی آمده و در اساسنامه سازمان و سند ملی هوش مصنوعی ذکر شده، این سازمان در برخی موضوعات میتواند نقش تنظیمکننده مقررات داشته باشد. قطعا در طول مسیر برخی زمینهها ممکن است نیاز داشته باشیم به قوانینی که از سوی مجلس تصویب میشود اما نکته اینجاست که در مسابقه جهانی هوشمصنوعی اینکه منتظر بایستیم که همه قواعد و زیرساختها آماده شود و همه قوانین نوشته شود دو تا سه سال طول میکشد و دیگر آن موقع ما قطعا به سرعت جهانی پیشرفت این فناوری نخواهیم رسید. لذا باید همزمان با شروع کار و پیشرفت آن تنظیمگری و ایجاد قواعد را هم شروع کرد.
همانطور که اشاره کردید بحث داده اولین ابزار مورد نیاز برای توسعه هوشمصنوعی است؛ این در حالیست که اساسا تجمیع دادهها و دسترسی به آنها در کشور ما از موضوعات بسیار پرچالش است. در این لحظه که سازمان ملی هوشمصنوعی فعالیت خود را آغاز کرده است چقدر دسترسی به این دادهها امکانپذیر خواهد بود؟
نکته دقیقی را اشاره کردید. من همیشه یک نکته را مطرح میکنم؛ وقتی موج فناوری جدیدی وارد جامعهای میشود گاهی وقتها آن موج کامل وارد جامعه نمیشود و از بخشهایی از آن غفلت میشود که بعدا آسیبزا میشود. کاربرد اقتصاد دیجیتال با سرعت خیلی خوبی وارد کشور ما شد اما در نظام و آمادهسازی دادهها متاسفانه ساختار بسیار بسیار بههمریختهای داریم. دادههای پراکنده، در قالبهای مختلف و متعدد که بعضا نیاز به راستیآزمایی و صحتسنجی دارد و در بیشتر موارد سطح دسترسیشان مشخص نیست. دادههایی که اصطلاحا بینام نشدهاند و اطلاعات اشخاص در آن است. واقعیت این است که دنیای بسیار پیچیده و پراکندهای از دادهها با حجم بسیار زیاد و ارزشمند در دستگاههای کشور وجود دارد. باتوجه به اینکه ساختار کشور ما عموما دولتی است، این دادهها عموما در دستگاههای دولتی وجود دارد.با توجه به این که موج اقتصاد دیجیتال از ابتدا بهصورت کامل وارد کشور نشد که این نظام و یکپارچگی را از اول درست کند، کار سختی خواهد بود. در بسیاری از کشورهای دنیا که هوش مصنوعی بهسرعت توسعه پیدا کرد، زیرساختهای اقتصاد دیجیتال طوری بود که همهچیز برای این موضوع آماده بود؛ هم از لحاظ قانونگذاری، دسترسی و امنیت و هم از لحاظ قالب و ساختار دادهها. خیلی فکر کردیم که واقعا چطور میشود این دادهها را تجمیع کرد؛ قطعا حاکمیت اجازه نمیدهد بخش خصوصی به دادههای اشخاص که ممکن است بسیار هم محرمانه باشد، دسترسی آزاد پیدا کند؛ پس این کار باید از سوی بخش دولتی انجام شود. از طرفی نیاز داریم دستگاهی وجود داشته باشد که بتواند فرادستگاهی عمل کند؛ یعنی بتواند از وزارت بهداشت، صنعت و معدن و گردشگری و همه دستگاههای مختلف دادهها را بگیرد. علت اینکه اساسا سازمان هوشمصنوعی در سطح بالا و ذیل رئیسجمهور تعریف شد، همین بود که شأنی از رئیسجمهور را داشته باشد که بتواند از همه دستگاهها این پیگیری را انجام دهد. از کارهایی که سازمان قرار است انجام دهد این است که بهعنوان نماینده امین حکمرانی و حاکمیت، خودش این وظیفه را در دستگاههای مختلف برعهده بگیرد. به نظر شخصی من و جمعی از متخصصان، اجرا شدن این مدل میتواند ما را به دادههایی یکپارچه برساند.
چقدر حاکمیت الان این احساس نیاز را دارد و چقدر پذیرای ورود یک فناوری جدید است؟
واقعیت این است که بدنه حاکمیتی ما بدنه قدیمی و سنتی است و هنوز مدیرانی که در بدنه دولتی ما و بدنه حاکمیتی ما تصمیم میگیرند متوسط سن بالایی دارند. لذا واقعیت این است که من هنوز در بدنه حاکمیت به غیر از نخبگانش و مدیران جوانی که در سالهای اخیر وارد دستگاهها شدهاند چندان احساس اینکه چقدر این مسأله ممکن است مهم باشد را دریافت نمیکنم ولی نگرانش نیستم. همانطور که موج اقتصاد دیجیتال خیلی سریع وارد شد و حتی افراد سالمند را همراه کرد، موج هوشمصنوعی هم قطعا این کار را انجام خواهد داد. موضوع دیگری که میتواند خطرناک باشد و باید به آن توجه شود، اشتباه شناختن یک فناوری یا ناقص شناختن آن است. این تصور که هوشمصنوعی یک ابزار سرگرمی و پرسش و پاسخ است بسیار میتواند خطرناک باشد و لازم است مردم و مسئولان کشور ما آشناتر بشوند. فکر میکنم از دیگر وظایفی که سازمان ملی هوش مصنوعی باید دنبال کند، بحث فرهنگسازی در این حوزه است.
هوش مصنوعی با سرعت بسیار شگفتآوری در حال پیشروی است؛ چقدر این سازوکاری که طراحی شده چابکی مورد نیاز برای این سرعت فناوری را دارد؟ اینکه میگویید از چند سال آینده تقریبا تاثیرات توسعه هوش مصنوعی را در کشور خواهیم دید، با آنچه تا آن زمان در دنیا پیش رفته قابل مقایسه خواهد بود؟
این نظر شخصی من بهعنوان یک کارشناس است؛ اینکه فکر کنیم میتوانیم در هوش مصنوعی از لحاظ کاربرد و اقتصاد کارهایی را انجام دهیم که بعضی از شرکتهای بزرگ آمریکایی در حال انجام آن هستند، قطعا اشتباه است. آن چیزی که عقلانی بهنظر میرسد این است که نمیتوانیم زیرساخت چنددههزار جیپییویی راحداقلطی۱۰سالآینده مشابهکشوری که خودشسازنده جیپییوست بهدست بیاوریم و بخواهیم با آن رقابت کنیم. هوش مصنوعی هم مانند دیگر فناوریها، هم عرصههای تقابل و رقابت بینالمللی خواهد داشت و هم عرصههای استفاده داخلی.به نظر من اینطور میرسد که آنچه ما باید دنبال آن بگردیم، این است که با توجه به بوم، نیازها و مسائل این کشور و محدودیتها، سرمایه، داراییها و قیدهایی که در کشور داریم، چطور میتوانیم هوشمصنوعی را به بهترین نحو برای کشور خودمان توسعه بدهیم. در دنیا اولبودن لزوما در مقدار و محتوا اولبودن نیست، این است که بتوانیم متناسب با جمعیت و منابعی که داریم، بگوییم که در کاربری هوش مصنوعی برای رفاه و بهبود زندگی مردم حرف برای گفتن داریم و در کنار آن در رقابتهای علمی بینالمللی نیز از جایگاه مناسبی برخورداریم. یعنی میزان پیشرفت را در حوزههای علمی، فناوری و اقتصادی تفکیک کنیم؛ در حوزههای علمی هوشمصنوعی بتوانیم با همه دنیا رقابت کنیم و رتبه زیر۱۰را کسب کنیم اما از نظر اقتصاد و کاربرد بر اساس شرایط کشور انتظار داشته باشیم.
با توجه به اینکه بهزودی شاهد فعالیت دولت چهاردهم خواهیم بود، چه توصیهای برای دولت چهاردهم در راستای فعالیت بدون توقف و چابک این سازمان دارید؟
من شخصا در دورههایی که مسئولیت مدیریتی بر عهده داشتهام، از مدیریت شرکتی کوچک گرفته تا دستگاهی بزرگ، همواره به این موضوع اعتقاد داشتهام که ما زمان زیادی برای کلکل نداریم. اگر قرار باشد زمان را به بحث بین اینکه این دولت درست عمل کرد و آن دولت درست عمل نکرد، بگذرانیم، چشممان را باز میکنیم و میبینیم که از دنیا جا ماندهایم و دیگر به آن نمیرسیم. بدون شک رقابت دولت چهاردهم با دولت سیزدهم باید بر سر این باشد که چقدر بیشتر، چقدر جدیتر و محکمتر این مسیر را حمایت خواهد کرد. اگر این اتفاق بیفتد، شاهد خواهیم بود که توپ در زمین به شکل درست پاس داده میشود تا در نهایت در دروازه جای بگیرد. اما اگر قرار باشد به جای تداوم کار، کار را از جای دیگری دوباره شروع کنیم و پس از آن دوباره افراد دیگری اقدام دیگری برای آن کنند، این حوزه شوخیبردار نخواهد بود و مشابه فناوریهای دیگر نیست که دوره تناوب توسعه آنها ۲۰ سال، ۳۰ سال یا بعضا ۵۰ سال بود تا بتوانیم بهسادگی عقبماندگی چندساله را جبران کنیم.در بحث هوش مصنوعی بهطور خاص زمان بسیار کوتاهی در اختیار داریم، اگر این دو سه سال اول را بهدرستی درنیابیم و محکم و قاطع پای کار نایستیم، نمیگویم بعدا سخت میتوانیم آن را جبران کنیم؛ میگویم دیگر نمیشود جبرانش کرد. هوش مصنوعی بهزودی دنیا را به دو بلوک تقسیم خواهد کرد؛ بلوک صاحبان ابزارهای هوش مصنوعی که اربابان دنیا خواهند شد و بلوک استفادهکنندگان محض که رعیتهای دنیا خواهند شد. شکافی که هوشمصنوعی ایجاد خواهد کرد بسیار عمیقتر از تمام شکافهایی خواهد بود که به واسطه توسعه فناوریهای مختلف طی این سالها میان کشورها به وجود آمده است؛ بنابراین امیدوارم همه ما در هر جایگاهی که در این حوزه هستیم، در دو سال پیش رو برای توسعه هوش مصنوعی با جدیت تلاش کنیم، وگرنه قطعا فرزندانمان در آینده ما را نخواهند بخشید.
|