مشاور وزیر در امور کودکان و نوجوانان و مسئول راهاندازی بنیاد ملی پویانمایی و محمدامین همدانی؛ تهیه کننده آثار پویانمایی در برنامه بالاتر شبکه خبر راههای حمایت از پویانمایی و دلایل راه اندازی بنیاد ملی پویانمایی را بررسی کردند.
اواخر سال گذشته رئیس جمهور یکی از قوانین و مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی را برای اجرا ابلاغ کرد که بر اساس آن قرار شده است یک مؤسسه غیردولتی و غیرخصوصی با عنوان بنیاد ملی پویانمایی برای حمایت از این هنر- صنعت تأسیس شود.
این بنیاد هشت عضو حقیقی- حقوقی و پنج عضو حقیقی دارد و هدف از راه اندازی آن، ارتقای کمی و کیفی هنر- صنعت پویانمایی، تولید محصولات پویانمایی فاخر و معرفی استعدادهای جدید به این عرصه عنوان شده است. با این حال برخیها معتقدند؛ راهاندازی یک ساختار جدید دولتی شاید برای بخش خصوصی موانعی را ایجاد کند. امروز ما این موضوع را به بحث خواهیم نشست که؛ ساختار دولتی در حمایت از صنعت پویانمایی میتواند به ارتقای این هنر- صنعت کمک کند یا نه؟
سؤال: خانم فخریان اصلاً چه ضرورتی ایجاد شد که یک چنین بنیاد ملی راه اندازی شود؟
فخریان: ضرورت تأسیس بنیاد ملی پویانمایی از سالها قبل در فضای دولت و حاکمیت احساس شده بود اما تلاشهای مختلف، هیچ کدام به ثمر ننشسته بود و ما البته خدا را شاکریم که در این دولت و فضای دقیق فرهنگی که به مسائل مهم فرهنگی میپردازد، این کار مهیا شد. سال گذشته بنیاد با تدوین اساسنامهای به شورای عالی انقلاب فرهنگی رفت و در آن جا تصویب شد و در یک زمان بسیار کوتاهی هم ابلاغ شد.
سؤال: ضرورتش را یک مقدار بیشتر توضیح دهید و اساساً قرار است چطور این بنیاد ملی فعالیت کند ؟
فخریان: ما در فضای حاکمیت و دولت تا امروز نهاد مستقل تنظیمگر و حامی ناظر در حوزه پویانمایی نداشتیم. در برنامه هفتم توسعه این دقت صورت گرفته که دولت نیاز است با یک تمرکزی بر حوزه پویانمایی آن طور که ابلاغ میشود طی پنج سال برنامه هفتم توسعه به میزان هفت هزار و ۳۰۰ ساعت تولید پویانمایی در کشور را افزایش دهد. این یک تلنگر و محرکی بود برای این که بنیاد پویانمایی با وظیفه مشخص حمایت و ایجاد موقعیت و شرایط تولید انبوه، حرفهای و گسترده پویانمایی در کل کشور بیاید فعالیت خود را شروع کند.
در سالهای گذشته در نهادهای مختلفی مجموعههای تولیدکننده و حمایتگری بودند، اما هیچکدام این مسئولیت را به طور خاص از سمت مجلس و از سمت برنامه و قانون نداشتند که بیایند و جایی را تأسیس کنند که بتواند به کسانی که در این حوزه فعال هستند یا کسانی که میخواهند در این حوزه فعالیت کنند هم کمک کند، هم راهبری انجام دهد، هم پاسخگوی مطالبات مردم در این زمینه باشد، چون مقداری از فضای متکثر که ما الان دچار آن هستیم، به علت نبودن نهاد متولی متمرکز در این حوزه بوده است.
سؤال: نقش نظارتی بیشتر دارید، حمایتی است یا خودتان هم میخواهید وارد عرصه تولید و ساخت فیلمهای پویانمایی شوید؟
فخریان: اصلاً قرار نیست که نهادی که در دولت تأسیس میشود چه به طور مستقیم چه غیرمستقیم در فضای رقابتی با بخش خصوصی قرار بگیرد. ما مشخصاً همان طور که مقام عالی وزارت در مصاحبهای با همکاران شما فرمودند، ما باید تنظیمگر، حامی و ناظر باشیم برای این که کمک کنیم کسانی که در این حوزه کار میکنند کار را پیش ببرند. طبیعتاً برای این که ما این راهبری را نشان دهیم، در برخی حوزهها هم ممکن است خودمان ورود پیدا کنیم، در حد الگوسازی و نمونهسازی، اما وظیفه مهم ما، همین است که راه را فراهم کنیم، راه بازتر شود.
سؤال: یعنی مثل بنیاد سینمایی فارابی نیستید که قرار است خود را وارد تولید کنید.
فخریان: خیر، ما وظیفه تولیدی مستقیم نداریم، اما باید کمک کنیم آن هفت هزار و ۳۰۰ ساعتی که عرض کردم محقق شود و آن از دست یک نهاد و یک بخش برنمیآید، همه باید بیایند کمک کنند.
(پخش گزارش)
سؤال: همان طور که در گزارش هم دیدید آقای همدانی خودشان یکی از تهیهکنندگان این عرصه هستند و فیلم پسر دلفینی از تولیدات ایشان است. آقای همدانی شما فکر میکنید راهاندازی این بنیاد ملی پویانمایی چقدر میتواند کمک کند و کارگشا باشد به عنوان کسی که در میدان هستید و فعالیت میکنید؟
همدانی: ما باید اول پیشینه ورود حاکمیت به حوزههای پویانمایی را نگاه کنیم، کجا نقاط ضعف بوده، کجا نقاط قوت بوده؟ از سازمان صدا و سیما شروع کنم؛ سال ۷۲ همزمان با سیمافیلم، مرکز پویانمایی صبا تأسیس شد و بنا بود که این دو نهاد؛ هر دو تولیدات الف ویژه داشته باشند؛ یعنی بودجه کافی داشته باشند برای تولیدات فاخر؛ صبا در حوزه پویانمایی و سیما فیلم در کارهای لایواکشن یعنی کارهای زنده. اما الان شاید یک بیستم یا یک سیام بودجهای که سیمافیلم دارد را مرکز صبا دارد. این آفت ممکن است اگر درست کارشناسی و آسیب شناسی نشود، مجدد گریبانگیر شود و تبدیل شود به یک بنیاد، مؤسسه و نهادی که به اندازه کافی کارآمدی نداشته باشد. ما معمولاً خوب انقلاب میکنیم، اما کنترل آن سختتر است.
در خصوص بنیاد ملی پویانمایی یک اتفاق بسیار مبارکی است، یعنی حتماً هر کسی که در حوزه پویانمایی دغدغه دارد، حوزه خانواده، حوزه کودک؛ همه میدانیم که یک اتفاق استراتژیک است، چون پرداختن به حوزه کودک میتواند آیندهسازی کند، اما همه اینها منوط به این است که بتوانیم درست از آن نگهداری کنیم و بتوانیم آن را خوب رشد دهیم.
نهادهای دیگری هم در حوزه انیمیشن فعال هستند مثل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی، مثل سازمان هنری- رسانهای اوج؛ اینها همه در حوزه کودک و پویانمایی فعال هستند، اما همانطور که خانم دکتر میفرمایند، صحبت در مورد هزار ساعت تولید است؛ چندین هزار ساعت تولیدی که باید این نهادها بتوانند انجام دهند برای چند هدف؛ یکی اهداف توسعه فرهنگ خانواده و فرهنگ اسلامی- ایرانی در حوزه کودک و نوجوان و دیگر این که ما از انیمیشن خیلی پارامترهای دیگری هم میتوانیم داشته باشیم، مثل معرفیها برای بزرگسالان، برای تولیدات فضای مجازی و اجتماعی و تعریف خیلی از مفاهیمی که میخواهیم برای بزرگسالان داشته باشیم، انیمیشن حیطه گستردهای را شامل میشود. امیدوارم خانم دکتر بتوانند با مُداقه و آسیبشناسی نهادهای گذشته بتوانند بهتر از قبل عمل کنند و نقطه روشنی باشد در این زمینه.
سؤال: خانم دکتر یکی از بحثهایی که مطرح است، همین هفت هزار و ۳۰۰ ساعت تولید در (پنج) سال است و این نگرانی را شاید ایجاد کند که شاید در پایان سال این هفت هزار و ۳۰۰ ساعت طی پنج سال، نشود تولید کنیم و بعد این زمان در حال تمام شدن است، برای این که به آن هدف برسید شروع کنید یا خودتان تولید کنید یا حمایت کنید از آثاری که شاید فاصله داشته باشد از آن استانداردهای اصلی شما و در نهایت ما یک سری آثار را ببینیم که فقط بخواهیم این عدد ۷۳۰۰ ساعت طی پنج سال را پر کنید.
فخریان: این نکته مهمی است که سالها در تولیدات مختلف درگیر آن بودیم و باید بیتعارف در مورد آن صحبت کنیم، اما تکلیف ۷۳۰۰ ساعت در برنامه پنج ساله توسعه که مجلس آن را در نظر گرفتند، تکلیف بسیار سنگینی است و خیلی وضعیت تولید پویانمایی ما مطابق با شرایط امروز نیست. اما چند اتفاق در کنار آن به صورت مستقیم و غیرمستقیم در نظر گرفتند، در همان بند الحاقی که اشاره شده به ۷۳۰۰ ساعت، برای نهادها و وزارتخانههای مختلف؛ وظیفه دیده شده که تکلیف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است که به این موضوع کمک کند، اما مثال میزنم؛ برای وزارت اقتصاد و دارایی و معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری و نهادهای مختلف که باید همکاری کنند در حوزههای مختلف زیرساختی، گمرک، سختافزار، نرمافزار، ایجاد پارکهای علم و فناوری مخصوص پویانمایی، برای آنها وظیفه دیده شده، پس این وظیفه یک وظیفهای است که نیاز به همکاری بین نهادی دارد.
اگر ما بتوانیم این همافزایی را به معنای واقعی کلمه نه آن که فقط در اسناد به عنوان همافزایی نوشته میشود، ایجاد کنیم و همه بیایند پای کار، همان طور که من بارها در این چند ماهه در فضای راهاندازی عرض کردم میتوانیم ۷۳۰۰ ساعت را محقق کنیم، اما با یک برنامه دقیق. به طور معمول من نمیتوانم بگویم ۷۳۰۰ ساعت را باید تقسیم بر پنج کنیم و بگوییم هر سال ما باید این قدر نتیجه داشته باشیم، نه به جز این همکاریها، یک سری کارهای زیربنایی دیگر مثل موضوع آموزش برای تربیت نیروی انسانی که هم به این فضا عُلقه داشته باشد، هم از این فضا احساس کند که میتواند رشد کند و در آن اثرگذار باشد و از آن احساس مناسبی به عنوان یک اثرگذار داشته باشد، باید فراهم بیاوریم. این یک چرخه است. در حالت عادی و وضعیت امروز ما باید برای ۷۳۰۰ ساعت برنامهریزی کنیم؛ طی پنج سال به آن برسیم.
سؤال: این ۷۳۰۰ ساعت در پنج سال؛ همه سینمایی است یا شامل دیگر تولیدات پویانمایی هم هست؟
فخریان: خیر، آن چیزی که مشخصاً هم در برنامه هفتم دیده شده، هم در برنامه مشخص بنیاد ملی پویانمایی است؛ این است که طبیعتاً فضای سینما و فضای محدود سینما، همه این ساعتها را نمیتواند پوشش دهد و مردم فقط مخاطب سینما نیستند، مخاطب مجموعههای تلویزیونی، مخاطب خیلی جاهای دیگر در فضای آموزش، درک عمومی نسبت به فرهنگ عمومی هستند که نیاز است ما از پویانمایی آن جا استفاده کنیم. تولیدات نمایشی پویانمایی حتماً بخش زیادی از این را بر عهده میگیرد، اما این که در سال با توجه به توانایی که الان داریم و توانایی که کمک میکند بخش خصوصی بیشتر داشته باشد و آن را توسعه دهد، چقدر میتوانیم فیلم سینمایی تولید کنیم؟ یک بخشی از کار است که حتماً تمرکز روی آن گذاشته میشود و میتواند ما را در بازارهای جهانی هم نشان دهد. اما بازار بسیار گستردهای هم برای محصولات دیگر داریم که چه برای محصولاتش، چه برای متخصصین آن، ما برنامه داریم.
سؤال: این ۷۳۰۰ ساعت در پنج سال از کجا آمده؟ چرا به این عدد رسیدیم؟
فخریان: فکر میکنم این سؤال را باید از مرکز پژوهشهای مجلس و از مجلس بپرسیم.
سؤال: یعنی تکلیفی بوده که مرکز پژوهشهای مجلس برای این...؟
فخریان: معمولاً وقتی برنامه نوشته میشود مجلس، کمیسیونها و مرکز پژوهشهای مجلس باهم هماندیشی میکنند و در این مورد تصمیم میگیرند. حتی من خاطرم هست که سال گذشته وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در مجلس حضور پیدا کردند و در مورد این که کمی تعداد ساعت کاهش پیدا کند، صحبت کردند، اما نمایندگان طبق حتماً یک پژوهش و یک اساسی اصرار داشتند که ما با همین تعداد ساعت میتوانیم طی برنامه پنجم بگوییم که توسعهای برای آن انجام دادیم. فکر میکنم اگر همه کمک کنند میتوانیم آن را محقق کنیم.
سؤال: آقای همدانی به نظر شما این موضوع محقق خواهد شد؟ به هر حال تولید پویانمایی، تولید هزینهبری است و شاید واقعا...، شما هم جزو فیلمهایی بوده که تولید پرفروشی بوده؛ بچه زرنگ، اما با این اوصاف با توجه به زمان....
همدانی: پسر دلفینی.
سؤال: نه میگویم به اضافه بچه زرنگ و فیلم ایشان؛ جزو فیلمهایی بودند که تقریباً فروش داشتند، اما من احساس میکنم با توجه به زمانی که برای تولید میگذاریم؛ چهار تا پنج سال زمان میبرد هر فیلم سینمایی پویانمایی و هزینههایی که میشود، نیروی انسانی که دخیل هستند شاید واقعاً با این فروش ۶۰ تا ۷۰ میلیارد تومان هم هزینه گذاشته شده برنگردد. نظر شما چیست؟
همدانی: بله، توجیه فیلم سینمایی که با فروش داخلی اتفاق نمیافتد، حتماً باید فروش بینالمللی داشته باشد و از این جهت شاید از سینما جلوتر هم هست برای این که خیلی راحت، بدون مرز میتواند در جاهای مختلف دنیا اکران شود و به عنوان یک فیلم خارجی به آن نگاه نشود.
چون انیمیشن ذاتاً وقتی تولید میشود، مشخص نیست کجای دنیا تولید شده و برای کدام مخاطب میخواهد عرضه شود، اما در مورد ۷۳۰۰ ساعت که میفرمایید، نکاتی را باید عرض کنم. در ابتدای تأسیس شبکه پویا، یک دغدغه این شکلی وجود داشت که شاید چیزی حدود کمتر از ۱۰ درصد از انیمیشنهایی که میتوانستند شبکه پویا پخش کنند؛ ایرانی بود و ۹۰ درصد انیمیشنهای خارجی میشد، خصوصاً ما اینها را در خردسال و کودک؛ این مشکل را کمتر داریم برای تأمین حتی انیمیشنهایی که با فرهنگ ما جور دربیاید. ولی ما وقتی یک مقدار سن را بالاتر ببریم یعنی مخاطب ۹ تا ۱۲ سال شود، مثلاً برای خصوصاً دختران سرزمینمان، آن یک دوران مهم بلوغ است، ما نمیتوانیم از تولیدات خارج از کشور استفاده کنیم، پس حتماً احتیاج است که ما حجم زیادی از تولیدات را داشته باشیم که با فرهنگ بومی ما منطبق باشد. اما این که فرمودید از کیفیت پایین بیاید چه میشود؟ خیلی سؤال خوبی است.
یکی از مشکلات ما که بعضی وقتها داریم این است که ما سفارش دهنده میشویم و سفارش دهنده انحصاری؛ این در اقتصاد معمولاً دیدید، وقتی که یک فروشنده انحصاری میشود به او میگویند مونوپولی میکند، اما در اقتصاد به سفارش دهنده منحصر میگویند؛ مونوسونی. وقتی یک سفارشدهنده منحصر وجود داشته باشد، چند مشکل ممکن است به وجود بیاید؛ یکی این که در ارتباطها دچار فساد شویم، دوم این که در تأییدهای کیفیتها دچار سراسیمگی شویم، یا این که سلیقهای بخواهد تأییدها و سفارشها اتفاق بیفتد و لزوماً این تولیدات؛ تولیدات باکیفیتی نباشند که یک کودک ایرانی راضی باشد از این که یک انیمیشن ایرانی میبیند، یک خانواده خوشحال باشد و با رضایت بگذارد یک انیمیشن پخش شود. اینها را در دنیا چه کار میکنند برای این که این اتفاق حل شود، برای این که منِ ۴۰ ساله، منِ ۳۰ و چند ساله که مدیر یک مجموعه پویانمایی هستم و دارم سفارش میدهم، من یک سلایقی، علایق و روحیاتی دارم و یک انیمیشنهایی را ممکن است بپسندم، ولی لزوماً ممکن است که متناسب با ذهنیت کودک ایرانی، من نتوانم تولید انجام دهم. کاری که باید اتفاق بیفتد این است که حتماً باید این صنعت به بازار متصل باشد، یعنی چیزی که مخاطب انتخاب میکند، باید تولید شود. این خیلی پیچیده است، یعنی شما هم دولتی باشید، هم به تهیه کنندهها اجازه دهید که در بازار حضور فعال داشته باشند....
سؤال: هم بخواهید سلیقه مخاطب را جهتدهی کنید.
همدانی: دقیقاً، یعنی مثلاً سازمان صدا و سیما من الان میگویم، چون بیشتر خودی میدانم این طور انتقاد میکنم. سازمان صدا و سیما مرکز صبا را دارد که وقتی سفارش تولید میدهد، خودش هم دستش بسته است، وقتی سفارش تولید میدهد، نمیتواند حقوقی را باز بگذارد که آن تهیه کننده برود و محصولات تجاریاش را تولید کند، برود فیلم سینمایی اش را تولید کند، برود سریال بعدیاش را تولید کند.
سؤال: اتفاقی که در همه جای دنیا در تمام سینماها میافتد.
همدانی: یک مثالی بزنم؛ درست است که انیمیشن گردش مالی خودش خیلی زیاد نیست، اما محصولات جانبی و خود آن شخصیت پردازی که اتفاق میافتد، بسیار پرارزش میشود. کمپانی دیزنی که تعداد زیادی از کمپانیها را دارد و یک هلدینگ حساب میشود، در سال ۲۰۲۲ اعلام کرد ۸۲ میلیارد دلار درآمد داشته، از ۸۲ میلیارد دلار چیزی حدود ۱۰ درصد از فروش خود ویدئو است، یعنی ۹۰ درصد از درآمد آن، همه متناسب با آن ویدئو هستند، اما محصولات دیگری هستند مثل تمپارکها و محصولات جانبی و غیره. یکی از چیزهایی که ما باید حتماً سرلوحه کارمان قرار دهیم این است که حتماً بخش خصوصی و اقتصاد باید به هم گره بخورند تا یک اکوسیستم ایجاد شود. اگر ما بخواهیم همیشه ورودیمان؛ ورودی سفارش باشد و از آن سمت؛ چرخه ایجاد نشود، حتماً یک سیستم و چرخه معیوب ایجاد میشود.
سؤال: صحبتهای شما را جمع بندی کنم؛ آن چه که من دریافت کردم این است که به هر حال هم استعداد، هم ظرفیت و هم توانمندیهای فنی وجود دارد، فقط این وسط تأمین مالی و پول است که...؟
همدانی: تأمین مالی فقط مستقیماً تزریق شود، اصلاً کارگشا نیست. ما باید حتماً پروسه منابع انسانی را باید پیش بگیریم. چرا؟ چون هر کدام از تولیدات ما که به نتیجه میرسد، چیزی بیش از نیمی از منابع انسانیمان را از دست میدهیم و از کشور مهاجرت میکنند، این خیلی دردآور است.
سؤال: یعنی وقتی یک فیلمی مطرح میشود، آدمهایی که در آن دخیل بودند، جذب کمپانیهای خارجی میشوند؟
همدانی: این خود یک مسأله است، الان اگر از من بپرسید؛ بگویید شما حالا این مقیاس خوب است که بدانند که یک انیمیشن سینمایی اگر در ایران با نیم میلیون دلار، یک میلیون دلار تولید شود با همه جوانب و دوبلههای خارجی آن، این در مثلاً دیزنی و کمپانیهای بزرگ ۱۵۰ میلیون دلار است، یعنی ۱۵۰ برابر، اما الان اگر به من بگویید ۱۵۰ میلیون دلار به شما میدهم، میتوانی کار پیکسار را تولید کنی، میگویم نه، چرا؟ چون چیزی بیش از همین عدد در منابع انسانی است که ما نداریم. یعنی یک کمپانی در ایران وقتی میخواهد یک اثر گرانقیمت و با کیفیتی تولید کند، مشکل منابع انسانی متخصص پیدا میکند که آن زیرساخت که در آن اخلاق حرفهای هم هست که خیلی طول میکشد ایجاد شود، آن زیرساخت سالهای سال طول میکشد تا تبدیل شود به یک زیرساختی که بتواند حاصلخیز باشد برای....
سؤال: خانم دکتر برای این مشکلاتی که آقای همدانی اشاره کردند، چه برنامههایی دارید؟
فخریان: اشاره بسیار دقیقی بود. وقتی ما از نیاز و افزایش ۷۳۰۰ ساعت حرف میزنیم، منظور سفارش مستقیم آن نیست، چه این نهاد، چه نهادهای دیگری قرار نیست که سفارش دهنده صرف باشد برای زمینی که کسی نیست به حد کافی در آن کار کند.
این موضوع اخلاق حرفهای که گفتند و شناخت فضا، من به عنوان علقه به فضا و درک نیاز فضا از آن یاد میکنم؛ موضوع مهمی است، پس وقتی میگوییم ما وظیفه داریم که ۷۳۰۰ ساعت را افزایش دهیم، یعنی کل این چرخه و فرایندی که میتواند به این کمک کند که بخش خصوصی این کار را انجام دهد. به هیچ وجه هیچ نهادی نمیتواند بیاید و بگوید من پول میگذارم روی میز و یک دفعه این اتفاق بیفتد.
طی این پنج سال ما باید موضوع آموزش، کمک به استودیوها و شرکتهایی که این کار را انجام میدهند، جلب نظر نیروی جوانی که میتواند بیاید و در این حوزه کار کند و در این حوزه بماند و وقتی از او میپرسیم چه کار میکنی و در چه حوزهای فعال هستی؟ مشخصاً بگوید در حوزه پویانمایی کار میکنم، در عین حال که موضوعات حقوقی، مالیاتی و فعالیتی این حوزه را بتوانیم رفع کنیم؛ در این صورت ما میتوانیم امید داشته باشیم که این اتفاق حتی بیشتر از اینها بیفتد یا شرایط آن فراهم شود که اگر کسی خواست در این حوزه کار کند، کار کند. بنیاد ملی پویانمایی؛ تولیدکننده نخواهد بود، حتماً بحث راهبری، تنظیمگری و نظارتی که عرض کردم....
سؤال: سفارش دهنده چطور؟
فخریان: سفارش دهنده در حد الگو و نمونه، سفارش دهنده هم خودش فقط باید آن چیزی که میگوید نشان دهد.
سؤال: هزینههای تولید همین سفارشهایی که میفرمایید در حد الگو و نمونه است را چگونه میخواهید تأمین کنید؟
فخریان: یک اتفاق مهم در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی افتاده، این که بنیاد ملی پویانمایی را یک نهاد غیرخصوصی و غیردولتی دیدند، این به ما چه کمکی میکند؟ مثل بسیاری از نهادهای دیگر که فقط معطل بودجه باشند، نخواهیم بود انشاءالله. آن مقدار بودجهای که دولت میتواند تأمین کند، به عنوان سرمایه اولیه و چیزی که برای راهاندازی میشود از آن استفاده کرد، استفاده میشود،اما نهادی که مستقل دیده شده، در کنار مجموعههای خصوصی کمک میکند که خودش هم بتواند ارزشآفرینی و ثروتآفرینی کند. ما نیاز به این داریم که به جای این که به تکمحصولها فکر کنیم، به جهانداستانها و جهانایدهها فکر کنیم.
در کنار هر محصولی که امروز میبینید؛ ۵۲ محصول دیگر میتواند وجود داشته باشد. اگر یک چنین بنیادی سراغ این فضا برود که خودش هم بتواند در فضای سرمایه گذاری، بازارسازی و بازارپردازی فعالیت کند، این چرخه مالی را میتواند وارد فضای خصوصی هم کند، معطل بودجه هم نماند. ما در فضاهای دولتی خیلی جاها این سیستم را ایجاد میکنیم، این نظام را ایجاد میکنیم و از آن استفاده نمیکنیم، کلید در وزارت ارشاد این است که وقتی ما در یک ساختاری وابسته، اما مستقل به همه لحاظ در کشورمان به این شکل تصویب کردیم و داریم راه اندازی میکنیم بتواند خودش هم وارد این بازی بزرگ و مهم بشود.
سوال: ۸ عضو حقوقی و ۵ عضو حقیقی دارد، درست است؟
فخریان: در هیات امنای این بنیاد که اساسا شکل اصلی بنیاد با همین ارکان تشکیل میشود، ۸ عضو حقوقی هستند، رئیس هیات امنا، مقام عالی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هستند و ۷ عضو دیگری که از دست اندرکاران مختلف در این حوزه مانند رئیس فرهنگستان هنر، مدیر عامل کانون پرورش فکری هستند که بتوانند این هم افزایی را داشته باشند. ۵ عضو حقیقی در هیات امنا دیده شده از اساتید و صاحبنظران حوزه پویانمایی و کودک نوجوان که اینها انتخاب شدند، به شورای عالی انقلاب فرهنگی معرفی شدند، در آنجا تصویب میشود و هیات امنا تشکیل میشود.
سوال: خود فعالان این عرصه چطور؟ مثلا خود آقای همدانی میتواند عضو حقیقی این بنیاد باشد؟
فخریان: سعی شده در انتخاب اعضای حقیقی این هیات امنا که کارهای مصوبات اصلی مسیر را انجام میدهند، از پیشکسوتها بیشتر استفاده بشود و فضای کار را ایجاد بکنند برای ...
سوال: خود فعالان این حوزه حق رای دارند میتوانند نظر بدهند، در انتخاب حداقل این ۵ عضوی که بعنوان افراد. مثلا در سینما معمولا در خانه سینما، خود صنفها رای گیری میکنند، یک نفر را انتخاب میکنند آن را هیات مدیره ...
فخریان: بله البته این خود تعریف صنف است، در فضای صنف یعنی اعضای صنف جمع شدند این جا در فضای دولتی ...
سوال: میخواهم ببینم آیا صنف تولید کنندگان پویانمایی جایی در این بنیاد دارند یا نه؟
فخریان: اتفاقی که در این چند ماه در فضای راه اندازی رخ داده این است که من شخصا با همه عزیزان صحبت کردم و نظرات شان را که به چه سمت و سویی هست را گرفتم و ما در فضای تاسیس از آن استفاده کردیم.
سوال: ولی این که حق رای داشته باشند یا حضورشان تصمیم ساز یا در تصمیم گیریها؟
فخریان: بله، آن هیات امنا، هیات امنای مشخصی است که البته برنامههایی که به هیات امنا ارائه میشود از طریق مسئولین بنیاد و من هم حضور دارم و سعادت دارم که این کار را انجام بدهم، حتما نظر فعالین این حوزه هست که قرار است آنها اصل کار را انجام بدهند، بدون صنف و بدون کسانیکه در این حوزه دارند کار میکنند یا کار خواهند کرد، چیزی پیش نمیرود.
سوال: آقای همدانی، چطور بنیاد ملی میتواند به شما کمک کند؟
همدانی: من اول از یک نگاه کلی بگویم ما وقتی یک صنعت را وقتی میخواهیم به راه اندازی آن کمک کنیم، ممکن است که صنایع مختلفی را درگیر بکنیم، برای این که به نتیجه برسد بعنوان مثال صنعت خودرو وقتی میخواهد راه بیفتد، جدای از صنایع تخصصی مثل فولاد و ... که باید همگی دست به دست هم بدهند، حتی مشارکت عمومی اتفاق میافتد و همه مردم را به یک درکی میرسانیم که باید از این خودرو استفاده کنند تا صنعت راه بیفتد، اما در حوزه پویانمایی ما الان یک مطالبههایی داریم بعنوان مثال، اگر که شما یک شبکه پخش آنلاین داشته باشید و اشتراک بخرید و داخل آن بروید، میبینید که عنوانهای مختلفی، ژانرهای مختلفی برای فیلمهای سینمایی وجود دارد، اکشن، درام، رومانس و ... و فیلم ایرانی، فیلم ایرانی تبدیل شده به یک ژانر، یعنی عده زیادی از مخاطبین دوست دارند فیلم ایرانی ببینند.
وقتی که وارد دنیای انیمیشن میشویم دیگر انیمیشن ایرانی یا خارجی معنی ندارد، دیگر وارد دنیای کودک میشوید و اصلا کودک نمیداند که این کجا دارد تولید میشود، چون ممکن است که اصلا کاراکترها و شخصیتها اصلا موجوداتی باشند، به همین خاطر میخواهم بگویم که ما آن وقت میآییم به شبکه نمایش خانگی کنار فیلمهایی قرار میگیریم که آنها با یک دانلود ساده آمدند در آن شبکه نمایش خانگی قرار گرفتند، در حالی که آنها صد برابر، دویست برابر هزینه تولیدشان شده است و ما میآییم یک انیمیشن ایرانی میسازیم قرار است با این رقابت کنیم، قطعا شکست میخوریم، چرا؟ چون موضوع کپی رایت وجود ندارد.
سوال: چه باید بکنیم؟
همدانی: میخواهم بگویم یکی از مسائل یا حمایت از صنعت ایرانی است یعنی شما شکلی حمایت کنید که این قابل رقابت بشود یا کپی رایت جوری باشد که مثل همه جای دنیا آن شبکه نمایش خانگی مجبور باشد که با یک هزینه بالایی آن انیمیشن خارجی را تهیه بکند.
سوال: یعنی مثل کاری که در حمایت از تولید داخل کردیم که اگر تولید داخلی داریم مثلا واردات آن ممنوع بشود شما میفرمایید که این هم یک مقدار محدود بشود عرضه کارهای خارجی بواسطه حمایت از کارهای داخلی.
همدانی: یکی این است که ما بتوانیم وارد اقتصاد بشویم، وارد چرخه بازار تولید و توزیع بشویم، این اگر که منطقی باشد؛ حتی سرمایه گذار خصوصی هم حاضر است بیاید و سرمایه گذاری کند و بعد در شبکه نمایش خانگی پول در بیاورد، کما این که گردش مالی بالایی دارد. موضوع دوم؛ بخش تولیدات جانبی است، در حوزه عروسک، به شما بگویم که چندین هزار میلیارد تومانی همیشه واردات عروسک داریم و بیش از ۹۰ درصد معمولا قاچاق دارد اتفاق میافتد.
سوال: و کالاهای تبلیغاتی که استفاده میکنند از این شخصیتهای کارتونی.
همدانی: اگر که این اتفاق بتواند به صورت رسمی و برای شخصیتهای ایرانی و توجیه آن اتفاق بیفتد که ما داریم یک کار استراتژیک انجام میدهیم و داریم جهان داستانی ایرانی – اسلامی ایجاد میکنیم، خیلی میتواند موثر باشد و میتوانیم رقابت کنیم با عروسکهای با کیفیتی که دارد به صورت قاچاق وارد میشود.
موضوع بعدی این است که ما بتوانیم به بازار جهانی وصل بشویم که بسیار به نظر من ارز آور است، دانش بنیان است، قابل اموزش است، میتواند حتی فرهنگ ایران را بتواند معرفی کند به دنیا، پس تسهیل گری برای ورود به عرصههای بین المللی یعنی مثلا ما بازارهای مهمی در دنیا داریم که عرضه محصولات تلویزیونی و سریالی در آن اتفاق میافتد، ما سالهای سال همیشه این حسرت را میخوردیم؛ وقتی در بازارهای بین المللی حضور داشتیم که چترهای کشورها وجود داشت و در آن یک دفعه مثلا ۳۰ تا شرکت حضور پیدا میکردند مثلا چتر چین، چتر کره جنوبی، چتر. اینها در بازارهای بین المللی خیلی موثرند، یعنی تولید کننده بداند که میتواند با یک هزینه مناسب، چون خیلی هزینهها گران است، میدانید در بحثهای تحریمی و بحثهای اختلاف نرخ ارز برای ما خیلی سخت است، شرکتهای کوچک را عرض میکنم، خیلی سخت است که این جا حضور پیدا کنند و بتوانند ... ما اگر این تسهیل گری را برای خروجی در نظر بگیریم قطعا آن تهیه کننده خودش دنبال کیفیت هم خواهد رفت، یعنی اگر...
سوال: یعنی شما انتظار دارید که بنیاد ملی پویانمایی این انتظارات را برای شما فراهم کند؟
همدانی: من قبلا خدمت خانم دکتر گفتم، شرکتهایی که بزرگ میشوند، انتظار دارند که هیچ کسی هیچ کاری به آنها نداشته باشد، یعنی ما خودمان چرخه خودمان را پیش ببریم، من از یک ساحت دیگری عرض میکنم، به این علت که من چند سالی مسئولیت خانه انیمیشن را داشتم و کار ما توانمندسازی در کشور بود و آنجا یک شعاری داشتیم که توانمندسازی اگر میتواند برساند به استقلال یعنی آن تیم را به نقطهای برساند که خودش بتواند برود در بازار بچرخد، یعنی یک اکوسیستم بتواند ایجاد کند، بدرد خور است، اما اگر ما بخواهیم سطح زیادی از شرکتهای نوپا را فقط راه بیاندازیم و بعد آنها را رها کنیم و به بازار نرسند، حتما از بین میروند و دچار سرخوردگی میشوند، به همین خاطر شرکتهای بزرگ شاید مطالبههای دیگری داشته باشند، یعنی نهایتا مثلا این چند تا شرکتی که بزرگ هستند اینها در این حد هستند که مثلا مشکل بیمه تامین اجتماعی نفس گیر نشود.
سوال: بحثهای مالیاتی و اینها ..
همدانی: در این حد است یعنی ما حمایتی احتیاج نداریم ولی خیلی از شرکتها هستند که ممکن است حمایت بخواهند.
سوال: یعنی این حمایت، حمایت مالی است؟
همدانی: عرض کردم، حمایت متنوعی ...
سوال: اصل آن مالی است؟ میخواهم بگویم که بنیاد اصلا بودجهای ندارد که بخواهد تخصیص بدهد، خانم فخریان پس در این حوزه میتوانید حمایت کنید؟
فخریان: آقای همدانی به دقت در مورد بحث غیرمالی صحبت کردند، جایی که ما نیاز دارد که حتی وقتی بودجه مشخصی داریم برای تولید نگذاریم، برای این که کسی تولید کننده بشود بگذاریم، برای این که کسی بتواند بازار خودش را ایجاد بکند بگذاریم و این جایی است که یک جایی مثل بنیاد ملی پویانمایی را متفاوت میکند با یک مجموعه تولید کننده و سفارش دهنده که برای او مهم نیست بعدا چه اتفاقی برای آن شرکتی که شکل گرفته، برای آن محصول میافتد، باید محصول را جایی ارائه دهد و فقط یک سفارشی میدهد، ما وظیفه داریم چرخه آموزش را، چرخه حضور در بازارهای هم منطقهای و هم بین المللی را ایجاد کنیم و به کسانی که در این حوزه دارند کار میکنند، کمک بکنیم که خودشان در این حوزه همانطور که گفتند مستقل شوند، بتوانند خودشان اثرگذار باشند سال اول باید ۷۰ درصد کمک کنیم، سال دوم ۵۰ درصد و همین طور کمتر و کمتر.
سوال: جنس این کمکها چگونه است؟
فخریان: این کمکها هم کمکهای مستقیم مالی خواهد بود و هم کمکهای غیر مستقیم است یعنی وقتی من دورهای مشخص بکنم که بعنوان مثال یک مجموعهای بیاید بدون ...
سوال: میخواهم بدانم آن بخشی که میگویید مالی است با توجه به این که بنیاد اساسا بودجهای ندارد و قرار نیست تولیدی هم بکند، چطور میتواند؟
فخریان: این جملهای که بنیاد بودجه را ندارد را نمیدانم البته...
سوال: شما گفتید که چشم انتظاریم که دیگر موسسات و دیگر وزارتخانهها هم افزایی بکنند و ما هم حمایت بکنیم.
فخریان: در هم افزایی این که کار درست پیش برود که همه باید کمک کنند، بودجه مشخصی حتما در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای بحث پویانمایی و برای قسمت بنیاد ملی پویانمایی در نظر گرفته میشود، عرض من این است که ما نباید محدود به این باشیم، چون بودجهها در فضای دولتی و در فضای فرهنگی همه میدانیم که محدود هستند و این بودجه باید در جایی سرمایه گذاری شود که بتواند آوردههای چندین برابری داشته باشد به جای این که مستقیم در تولید شکل بگیرد و کار خودش را شروع کند باید بیاید در فضای آموزش.
سوال: بیشتر زیرساختها را شما قرار است فراهم کنید.
همدانی: من چند نمونه مثال بزنم شاید این بتواند بهتر پیش برود، بعنوان مثال خیلی وقتها شرکتها اگر بخواهند که تولیدات بین المللی انجام بدهند، احتیاج به ضمانتنامه بانکی دارد یعنی باید یک ضمانتنامه بانکی شما به صورت معتبر قرار بدهید تا این که بتوانید وارد یک قرارداد بین المللی بشوید یا در مقولههای حضور در بازارهای بین المللی شما وقتی که یک چتر میگیرید، تخفیفات خیلی خوبی را یعنی ممکن است همان تخفیفات خیلی بتواند کمک بکند حتی اینها پرداخت شان را درست انجام بدهند یا یک مثال دیگر مشارکت در تولید است، سازمان صدا و سیما الان اجازه مشارکت بین المللی در تولید را نداشته معمولا، یعنی ما وقتی که پیشنهادی میدادیم، میگفتیم که ما یک طرحی را آوردیم بخش مهمی از هزینه تولید را فلان شرکت یا به صورت تولید مشترک انجام میدهد یا دارد سرمایه گذاری میکند.
ما این قدر ضعف سرمایه داریم که وقتی که حتی مشارکت تولید اتفاق میافتد معمولا بازار آن هم بازار موفق تری خواهد بود، چون اگر یک کمپانی و یک شرکتی از یک کشور دیگر میآید حتما آن بازارش را دارد درست پیش میبرد به همین خاطر حتی بنیاد پویانمایی در این زمینه نمیدانم بودجه اش چقدر است، اما در این زمینه ممکن است وارد مشارکت بشود، ممکن است تسهیل گری کند، بواسطه تقنینی که سازمان صدا و سیما بتواند این کار را بکند ممکن است بتواند در حوزه مثلا گمرک کارهایی را بکند که مثلا ما در محصولات جانبی بتوانیم تولیداتی را انجام بدهیم آنهایی که مثلا در کشورهای دیگر میتواند انجام بشود، در ایران تکمیل بشود، اینها مشکلات قانونگذاری است، در بحثهای مالیاتی، در بحثهای بیمه تامین اجتماعی، در بحثهای اماکن، شهرداری و هزار و یک تسهیل گری
سوال: من از این بابت بیشتر بحث مالی را میگویم، چون بهرحال هنر صنعت گرانی است، پویانمایی یک صنعت نوپا هم هست و فکر میکنم اولین فیلم پویانمایی ما آقای احمدی سال ۳۶ ساخته است اگر اشتباه نکنم، صنعتی است که شاید مثلا حدود ۶۰-۷۰ سال است و هنری است که وارد کشور ما شده است و تازه اخیرا هم ما داریم میرویم در حوزه تولیدات سینمایی یعنی یک دهه است که ورود کردیم به این حوزه و بهرحال نوپا است و نیازمند هم برنامه ریزی است هم حمایت است و از این بابت میگویم که روی مالی دارم تاکید میکنم، چون بهرحال حس میکنم یکی از مشکلات اصلی تامین مالی است یعنی شما شاید ایدههای خیلی خوب داشته باشید، همسو با اهداف نظام جمهوری اسلامی ولی تامین مالی نشوید و نشود تولیدش کرد.
برگردیم اساسا به بحث الان وضعیت پویانمایی امروز ما که این شرایط ایجاد شده که شما به این نتیجه برسید که یک مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی را هم بگیرید که یک بنیادی تاسیس بشود، مانند بنیاد ملی پویانمایی، خانم دکتر فخریان الان وضعیت پویانمایی را در کشورمان چطور میبینید و چه چشم اندازی برای آن متصور هستید؟
فخریان: از دو بخش باید این موضوع را بررسی بکنیم یکی بخش تولید پویانمایی است، همانطور که دوستان فرمودند و در فضای رسانهای هم گفته شده، باید این واقعیت را قبول کنیم که کمتر از ۵ درصد فضای تولید پویانمایی ما به آن سطح اعلایی که باعث خرسندی و باعث یک طبع عمومی میشود که چقدر ما رشد کردیم رسیده و واقعا ۹۵ درصدی دارند در سطحهای دیگر فعالیت میکنند، ما در حوزه تولید باید این سهم فضای بسیار حرفهای و فضای ممتاز و درجه یک را بیشتر کنیم.
در فضای سطح پایینتر در سطحهایی که دارند کارهای اولیه را انجام میدهند، به آنها کمک کنیم که سهم بیشتری بگیرند و از آن نقطه نزدیک به صفر دورتر بشوند، از سمت مخاطب هم اگر بخواهم عرض بکنم واقعیت این است که الان بچههای ما دارند با پویانمایی غیرایرانی بزرگ میشوند، آن چیزی که میشناسند از شخصیتها و جهان داستانها، جهان داستانهای غیرایرانی هستند و ما در این زمینه کار زیادی در پیش داریم، این گفته خیلی باب شده که اگر از بچهها بپرسید که ۱۰ تا شخصیت محبوب یا حتی ۱۰ تا شخصیتی که میشناسند از تولیدات پویانمایی را به آن اشاره کنند آن ۱۰ تا هیچکدام ایرانی نیستند و تولیداتی که الان دارد انجام میشود، پاسخگوی نیاز گسترده بچهها بخصوص با این ارتباط شان با فضای مجازی نیست ما نیاز داریم که به فضایی برسیم که این تولیدات بعنوان تولید ایرانی – اسلامی اول از همه خانوادهها و بچهها آنها را بشناسند و بعد بعنوان پویانمایی ایرانی بتوانیم در سطح جهان مطرح کنیم.
ما الان به این نقطه نرسیدیم که وقتی شما یک محصولی را میبینید متوجه بشوید که یک پویانمایی ایرانی است با ذهن ایرانی، با دست ایرانی و البته با فن روز دنیا ساخته شده است، در این زمینه کاری باید به صورت اساسی انجام بشود ما در بنیاد ملی پویانمایی این وظیفه را داریم که سند ملی پویانمایی ایران را تهیه کنیم که حتما در این زمینه از عقلا و صاحبنظران و دست اندرکاران نظر گرفته میشود و بر اساس پژوهشهای دقیقی همین امسال انشاالله انجام میشود که بدانیم وقتی در مورد پویانمایی ایرانی صحبت میکنیم داریم از چه چیزی صحبت میکنیم.
سوال: خانم دکتر این سوال را ناظر بر مسئولیت شما در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی میپرسم، ما یک بنیاد ملی بازیهای رایانهای هم داریم که چند سالی است که دارد فعالیت میکند، آسیب شناسی کردید؟ آیا به آن اهدافی که ... فکر میکنم خیلی هم شبیه شما است، هم یک بخشی از مخاطب آن کودک و نوجوان هستند و هم فکر میکنم همین مسئولیتها را هم بر عهده دارد، چقدر موفق بوده؟ و آیا از تجربیات این بنیاد استفاده میکند؟
فخریان: بنیاد ملی بازیهای رایانهای که انشاالله بزودی با خبری که آقای وزیر دادند، تبدیل به بنیاد بازی و سرگرمی میشود و همه مواردی که مربوط به حوزه سرگرمی میشود، ذیل این بنیاد پیگیری میشود، سالیان زیادی را گذرانده، اوج و فرودهای بسیاری هم داشته، ما این را بررسی کردیم که کجا میتواند نقطه اوج آن باشد که در این یکی دو سال هم با همت ویژه پیش رفته است؟ آنجایی که دارد مستقل عمل میکند و به جای این که خودش در فضای رقابت قرار بگیرد و معطل کارهایی باشد که نیاز به بودجه و رقابت دارند، به همین فضای تنظیم گری و حمایتی و نظارتی بپردازد، الان این اتفاق در بنیاد ملی پویانمایی هم میتواند راهگشا باشد، این دو بنیاد جایی میتوانند با هم همکاری کنند که در فضای بازارپردازی بتوانند یک مسیر را پیش بگیرند و این هم جزو مجموعههایی هست که ما داریم با آنها فضا را پیش میبریم.
سوال: ضمانت اجرایی این بنیاد چه خواهد بود؟ چون میخواهید از حمایتهای دیگر دستگاهها، وزارتخانهها هم استفاده بکنید و آنها هم هم افزایی بکنند، اگر نکردند شما چه میکنید؟
فخریان: در برنامه هفتم توسعه طبق قانونی که مجلس تصویب میکند؛ همه موظفند که آن فعلی که برایشان مشخص شده را پیگیری کنند، این دیگر قوانین بالادستی است که کسی در مورد آن فکر نمیکنم نکتهای داشته باشد.
سوال: اقای همدانی، صحبت پایانی بفرمایید:
همدانی: نکاتی که باید بگویم یکی این است که تولید محوری، تمرکز خوبی است که الان در اساسنامه هست، یعنی این که یک تولیدی را گذاشتند وسط، اگر این تولید هم نبود، ممکن بود خیلی سراغ خرج و برجهایی برویم که هدفمند نباشد، کلا آموزش در حوزه انیمیشن باید به صورت آموزش سلولی اتفاق بیفتد یعنی باید به شکلی باشد که حول یک محور آن گسترش پیدا بکند و نیروی انسانی بتواند متناسب با حوزه آموزش و تولید بتواند این دو تا با همدیگر پیوند بخورد و رشد بکند، ما هم عرصههای مختلفی را مثلا در حوزه بین المللی داریم که میشود همکاریهای خیلی جدی کرد که اینها از عهده نهادهای مردمی و عمومی بر میآید نه نهادهای خصوصی، بنیاد ملی به نظرم باید حتما به این سمت برود، مثلا یکی مشارکت در موسسات آموزشی است و اتصال اینها به بدنه تولید یعنی مثلا خیلی از موسساتی که دانشگاههایی که حوزه انیمیشن، حوزه گرافیک و ... دارند پیش میروند از ترم دوم با استودیوهایی که قرار است بعد از آن بروند کار بکنند آشنا میشوند و بورسیه میشوند، میخواهم بگویم اینها حجم زیادی از کارهایی است که نمیدانم چقدر دست خانم دکتر باز است و چقدر میتوانند با مبسوط الید دراین زمینه پیش بروند که بتوانند در حوزه آموزش ورود کنند، من مثالی در خصوص گمرک بزنم، پسر دلفینی بالاخره یک جنجالی را آغاز کرده بود، اما محصولات جانبی آن چندین ماه در گمرک گیر کرد و به اکران ما نرسید، اینها چیزهایی است که ما حتما یک چنین نهادی را احتیاج داریم.
سوال: انشاالله یک شرایطی پیش بیاید که محصولات جانبی آن هم در کشور تولید بشود که نیاز به واردات اینها نداشته باشیم و مشکل گمرک هم پیش نیاید.
همدانی: قطعا، گام به گام باید اینها بشود. یکی از نکاتی که باز دوباره من، چون یک زمانی در خانه انیمیشن بودم در حوزه توانمندسازی بگویم، ما یک عرصه فنی داریم، تسلط به نرم افزارها است، چون شاید این برای خانوادهها خیلی مهم باشد، تسلط به نرم افزارها گام اول توانمندی است، بعد از آن تسلط به هنر و در اختیارگیری آن نرم افزارها برای هنر، بعد از آن دسترسی به فیلمنامه است یعنی فیلمنامه یکی از چیزهایی است که خیلی پیچیده است و سخت میشود به آن رسید و حتما باید فکری برای آن بشود در بنیاد پویانمایی و بعد از آن رسیدن به بازار است، بازار در یک جمله بخواهم به شما بگویم که از خود تولید اهمیتش بالاتر است.
|