کد خبر:22452   تاریخ انتشار: یـک شنبه ، 7 خرداد سال 1402 ساعت 8:23:0

سند آمایش آموزش عالی شاهراه اصلی حل مشکلات آموزش عالی است

معاون نظارت و راهبری ستاد تعلیم و تربیت شورای عالی انقلاب فرهنگی، کلیات سند آمایش آموزش عالی را تشریح و بر توجه به تمام مواد این سند از سوی مسؤولان آموزش عالی تأکید کرد.


«ما نمیدانیم توزیع دانشجو بر حسب رشته‌های علمی بر چه اساسی صورت میگیرد. این رشته‌های علمی باید مورد نیاز کشور باشد،‌ باید به درد کشور بخورد. چه تعداد دانشجو در فلان رشته لازم داریم؟ اینها باید فکر بشود،‌ باید کار بشود. اینها را من از وزیر محترم علوم میخواهم که دنبال کنند و این یکی از مهم‌ترین کارهای شما است که باید انجام بگیرد. بعضی از رشته‌های علمی در ایران هست که مورد نیاز نیست، شغلش هم وجود ندارد؛ خب‌ چه فایده‌ای دارد؟ بعضی از کارهای دانشگاهی و رشته‌های دانشگاهی هست که اصلاً وجودش ضرورتی ندارد. ما الان شاید چند صد هزار دیپلمِ آماده‌ی به کار داریم که میتوانند در بخشهای مختلف مشغول به کار بشوند؛ اینها را می‌آوریم داخل دانشگاه، بعد از مدّتی چند صد هزار کارشناس یا کارشناس ارشدِ بیکارِ متوقّعِ عصبانی تحویل کشور میدهیم! فکر کنیم ببینیم چه چیزی لازم داریم، بر حسب نیازمان حرکت بکنیم. اگر ما فارغ‌التّحصیلی داریم که شغل ندارد، باید بدانید نظام تعلیم و تربیت ما اشکال دارد. اگر کسی برای فایده‌ی کشور تحصیل می‌کند، باید شغلش آماده باشد. اگر فارغ‌التّحصیل داریم امّا شغل ندارد، پیدا است که این دانشجو گرفتن با نظام و با محاسبه‌ی درست انجام نگرفته.»
این جملات، گزیده بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با دانشجویان در روز ۲۹ فروردین ماه امسال است که بر آمایش آموزش عالی تأکید فرمودند و از وزیر علوم خواستند تا این مسأله در دستور کار آموزش عالی قرار گیرد.
بلافاصله پس از سخنان مقام معظم رهبری، براساس گفته علی شمسی‌پور سخنگوی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری،  این وزارتخانه آمایش آموزش عالی را به عنوان اولویت اصلی خود با دقت و فوریت در دستور کار قرار داد و برای تکمیل اقدامات گذشته برنامه‌ریزی کرد.
اما اینکه چرا آمایش آموزش عالی تا این اندازه مورد توجه مقام معظم رهبری قرار گرفته است و در زمینه اجرای سند آمایش آموزش عالی چه کارهایی انجام شده و چه کارهایی بر زمین مانده است سوالی است که پاسخ آن شاید بتواند حتی برای مسؤولان این حوزه نیز راهگشا باشد.
درباره کلیات سند آمایش آموزش عالی با سیدجلال موسوی معاون نظارت و راهبری ستاد تعلیم و تربیت شورای عالی انقلاب فرهنگی گفت‌وگو کردیم.
* سند آمایش آموزش عالی شاهراه اصلی حل مشکلات آموزش عالی است
فارس: از کلیات سند آمایش آموزش عالی بگویید.
موسوی: درباره آمایش آموزش عالی سیاست ها و ضوابط اجرایی حاکم بر این موضوع از سال ۱۳۹۵ توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی ابلاغ شده است، البته مصوبه مربوط به اواخر سال ۱۳۹۴ است اما ابلاغ آن در سال ۱۳۹۵ صورت گرفت.
واقعیت این است که نظام آموزش عالی ما دارای مشکلات و مسائل عدیده است، اما گلوگاه اصلی آن به نظر بنده به آمایش آموزش عالی برمی گردد و به نظر من سیاست های ابلاغی شورا در مورد آمایش آموزش عالی می تواند نقشه راهی برای حل مشکلات کلی آموزش عالی باشد.
زیرا سیاست‌های آمایش دارای ۱۰ ماده است که هر ماده‌ای بخشی از مسائل و مشکلات حوزه آموزش عالی را حل می کند و این سند می تواند شاهراه حل مشکلات این حوزه باشد.

فارس: از چه نظر این سند می‌تواند شاهراه حل مشکلات باشد؟
موسوی: از این نظر می‌گویم که این سند شاهراه حل مشکلات و مسائل حوزه آموزش عالی کشور است که اگر ما میخواهیم در ارزیابی و ارزشیابی خوبی از نظام آموزش عالی کشورمان داشته باشیم، اگر می‌خواهیم رشد کمی و کیفی خوبی در آموزش عالی داشته باشیم، اگر بخواهیم مسأله اشتغال فارغ‌التحصیلان دانشگاه‌ها را حل کنیم، اگر بخواهیم هزینه آموزش عالی که برعهده دولت است را کاهش دهیم، همه اینها به آمایش سرزمین برمی‌گردد.
فارس: چطور؟
موسوی: دلیل این حرفم این است که وقتی آمایش سرزمین اتفاق می افتد و آموزش عالی مبتنی بر نیاز کشور و هر منطقه و استان گسترش یابد براساس همان هم اشتغال آن منطقه بهبود می یابد، نیازهای آن منطقه و استان برطرف می‌شود.

فارس: اگر ممکن است در این مورد یک مثال هم بزنید تا بهتر متوجه شویم.
موسوی: بله، اگر بخواهم یک مثال در این باره بزنم باید بگویم که به طور مثال در حال حاضر قطب شیلات در آموزش عالی، دانشگاه تهران است در حالی که قطعا باید جنوب کشور یا شمال کشور به عنوان قطب شیلات مطرح باشد چون بیشترین میزان آب و دریا در این دو منطقه است، اما می‌بینیم که قطب شیلات دانشگاه تهران است.
حتی قطب کشاورزی هم دانشگاه تهران است، اما شهر ایلام یا شهرهای شمالی کشور باید به عنوان قطب کشاورزی مطرح باشند.
قطعا آموزش عالی در این شهرها باید قطب سازی کند، هر حوزه‌ای باید در منطقه مخصوص خود قطب داشته باشد اما اینطور نیست.
مستحضر هستید که دانشجوی ما برای اینکه در دانشگاه‌ها قبول شود از سهمیه بومی استفاده می‌کند، از سهمیه مناطق یک و دو و سه استفاده می‌کند یعنی کسی که در تهران زندگی می‌کند احتمال بیشتری برای قبولی در دانشگاه‌های تهران دارد تا کسی که مثلا در بندرعباس زندگی می‌کند زیرا در کنکور سهمیه‌ای با عنوان سهمیه مناطق داریم؛ برعکس این موضوع هم صدق می‌کند یعنی کسی که داوطلب بندرعباس است بهتر می‌تواند در دانشگاه‌های بندرعباس قبول شود تا داوطلبان تهرانی.
یعنی داوطلب تهرانی بیشتر در تهران درس می‌خواند و قطعا پس از فارغ التحصیلی هم ترجیح می‌دهد در شهر خودش زندگی کند، وقتی به طور مثال دانشگاه تهران قطب شیلات کشور باشد و ما در بندرعباس نیاز به فارغ التحصیل رشته شیلات داریم، این فردی که فارغ التحصیل این رشته است به آنجا نمی‌رود، یعنی فرد تخصصش در رشته شیلات است اما در تهران درس خوانده و پس از فارغ التحصیلی هم در تهران به دنبال کار است اما کار مبتنی بر رشته وی در تهران یافت نمی‌شود.
بنابراین لازم است آموزش عالی براساس نیاز و استعدادهای هر منطقه توسعه یابد و این یکی از معضلات اساسی آموزش عالی است؛ حتی اشتغال و بیکاری هم از همین جا سرچشمه می‌‌گیرد به همین دلیل می‌گویم شاهراه تحول در آموزش عالی به آمایش سرزمین مربوط می‌شود.
مثال‌های متعددی می‌شود برای این موضوع مطرح کرد که اگر گسترش آموزش عالی و حتی مجوز دادن به رشته‌ها، گروه‌ها و تاسیس مراکز آموزش عالی و دانشکده‌ها باید مبتنی بر ویژگی و نیاز هر منطقه و استان باشد، قطعا براین اساس کیفیت آموزش عالی هم بیشتر شود.

* جزئیات سند آمایش آموزش عالی برمبنای مواد ۱۰ گانه
فارس: گفتید سند آمایش آموزش عالی دارای ۱۰ ماده است، درباره این مواد توضیح بفرمایید که در چه حوزه‌هایی طراحی شده است.
موسوی: ماده ۱ سیاست های آمایش آموزش عالی که شورای عالی انقلاب فرهنگی آن را ابلاغ کرده است کشور را به مناطقی تبدیل کرده و ماده ۲ تقسیم بندی منطقه ای و ساختارهای منطقه‌ای را مطرح کرده، ماده ۳ سند آمایش آموزش عالی نیز ساماندهی آموزش عالی را انجام داده و ماده‌های بعدی هم به نظر من بسیار مهم است اما اتفاق اصلی که تاکنون رخ داده و برای آن برنامه ریزی شده است در ماده ۳ یعنی ساماندهی آموزش عالی رخ داده است.
اما آنچه به نظر من شاید آنچه از سه ماده اول سند آمایش آموزش عالی هم مهم‌تر است ماده چهار به بعد است اما متاسفانه ما در ماده‌های دیگر کار دقیق و اساسی انجام نداده ایم، به طور مثال ماده چهار به بحث اعتبار سنجی مربوط می‌شود اما ما عملا اعتبار سنجی را انجام نمی‌دهیم بلکه رتبه‌بندی داریم و رتبه‌بندی انجام می‌دهیم که آن هم بیشتر سطح بندی مراکز است و براساس نیازسنجی ها نیست و مشخص نمی شود دانشگاهی که بیشتر نیاز منطقه خودش را برطرف کرده سطح بالاتری دارد یا خیر.
ماده پنج نیز مربوط به مأموریت‌گرایی مؤسسات است، آیین نامه کلی برای همه موسسات عموما در هیچ کجای جهان وجود ندارد، ما یک آیین نامه داریم که برای تمام زیرنظام‌ها اعم از دانشگاه پیام نور، دانشگاه آزاد، مؤسسات غیرانتفاعی، دانشگاه جامع علمی کاربردی، دانشگاه‌های نظامی، دانشگاه فرهنگیان دانشگاه فنی و حرفه‌ای و غیره همه استفاده می‌شود، یعنی همه از یک آیین نامه تبعیت می‌کنند و به طور مستقل آیین نامه و دستورالعمل مأموریت‌گرایی ندارند.

فارس: درباره مأموریت گرایی بیشتر توضیح دهید، اصلا چرا هر دانشگاه باید مأموریت خاصی داشته باشد؟
موسوی: برای توضیح این موضوع بهتر است در این زمینه مثالی بزنم، به طور مثال ما به دانشگاه فرهنگیان این ماموریت را دادیم که اساتید این دانشگاه دانشجویان را معلم تربیت کنند و برای ارتقا باید مقاله بنویسند یعنی ارتقا به ماموریت مربوط نمی شود، براین اساس استادی که مقاله بنویسد و به تربیت دانشجومعلم توجه کافی نداشته باشد ارتقا پیدا می کند اما استادی که مبتنی بر هدف و مأموریت این دانشگاه کار کند و دانشجو معلم تربیت کند اما مقاله ننویسد ارتقا پیدا نمی‌کند.
همین طور ارتقای اساتید در دانشگاه‌های فنی و حرفه‌ای و دانشگاه‌ جامع علمی کاربردی نیز مبتنی بر مقاله نویسی اساتید است در حالیکه مأموریت این دانشگاه‌ها مهارت محوری است و اساتید این دانشگاه‌ها باید دانشجوی مهارت محور تربیت کنند.
این مسائل مباحث مهمی در سند آمایش آموزش عالی است، همین بحث ماموریت گرا کردن آموزش عالی هم از موارد مهم مربوط به سند آمایش است که تاکنون تحقق پیدا نکرده است.

* هنوز طرح جامعی درباره سنجش و پذیرش دانشجویان نداریم
فارس: بحث سنجش و پذیرش دانشجویان هم به موضوع روز جامعه تبدیل شده است.
موسوی: بحث طرح جامع نظام سنجش و پذیرش دانشجو هم یکی از موارد مربوط به سند آمایش آموزش عالی است که این بحث هم هنوز به شکل ایده‌آل مورد بررسی قرار نگرفته است، ما هنوز  طرح جامعی برای نظام سنجش و پذیرش دانشجویان نداریم؛ شما نحوه برگزاری کنکور را ببینید که بسیار به نظام آموزش عالی ما آسیب زده است، در زمینه آزمون‌های متمرکز و نیمه متمرکز سطح تحصیلات تکمیلی هم ساماندهی ایده آلی وجود ندارد.

* حوزه مهارتی در کشور ما حرف زیادی برای گفتن ندارد
ماده ۷ و ۸ سند آمایش آموزش عالی هم که بسیار مهم است مربوط به نیازهای شغلی و حوزه آموزش‌های مهارتی دانشجویان در دانشگاه‌های مهارت محور است که متاسفانه آموزش عالی ما در تمام زیرنظام‌ها با این حوزه بسیار فاصله دارد، عموما در جهان قشر عظیمی از دانش آموزان و دانشجویان در حوزه مهارتی آموزش می‌بینند اما در کشور ما حوزه آموزش در حوزه مهارتی حرف زیادی برای گفتن ندارند.

* قرار نیست تمام دانشجویان دکتر و مهندس شوند
فارس: در کشورهای دیگر این مسأله به چه صورت است؟
موسوی: به طور مثال در کشور آلمان بیش از ۷۰ درصد و در کشور اتریش بیش از ۷۵ درصد دانش آموزان در حوزه فنی و مهارتی درس می‌خوانند و کمتر از ۳۰ درصد در حوزه تئوری تحصیل می‌کنند، بیشتر کشورهای اروپایی به همین صورت است اما در نظام آموزشی ما دقیقا برعکس این موضوع حاکم است یعنی در کشور ما ۳۰ درصد تئوری تحصیل می‌کنند و نزدیک به ۷۰ درصد مهارتی درس می‌خوانند.
ما باید بدانیم که قرار نیست همه دانش آموزان و دانشجویان ما دانشمند شوند، مرجعیت علمی مهم است اما در کنار آن رشته‌های مهارت محور هم بسیار مهم است، ما باید به هر ۲ ضلع توجه کنیم یعنی آموزش عالی ما هم باید مشکل اشتغال و نیازهای کشور را حل کند و هم بحث مرجعیت علمی را مدنظر قرار دهد، اگر آموزش عالی ما این ۲ بال را در کنار هم نداشته باشد با یک بال نمی‌تواند به وضع مطلوب دست یابد
در مجموع اگر بخواهم در بحث سند آمایش آموزش عالی مطلب را عرض کنم این است که بیشترین تمرکز وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در این زمینه در بحث ماده ۳ بوده است و در زمینه ماده‌های دیگر بخصوص ماده‌های ۴،۵،۶،۷و۸ وضعیت خیلی خوبی نداریم و جا دارد وزارت علوم در این زمینه‌ها تلاش بیشتری انجام دهد.
باید این مسأله فرهنگ سازی شود که قرار نیست تمام دانشجویان عزیز ما دکتر یا دانشمند شوند، در کشورهای دیگر جهان هم به این صورت نیست، بسیاری از کشورهای جهان به مهارت محوری بیشتر اهمیت می‌دهند.
به طور کلی یکی از اهداف مهم آموزش عالی ما تربیت نیروی انسانی ماهر برای رفع نیازهای جامعه است و ما از این مسأله بسیار دور شدیم و بسیاری از آموزش‌های ما، دروس ما، برنامه‌های آموزشی ما و سرفصل‌های دروس ما مبتنی بر نیاز کشور نیست.
ما باید سرفصل‌های دروس را مبتنی بر نیاز کشور، منطقه و شهرها تدوین کنیم، کشورها و شهرهای تراز در حوزه آموزش عالی سرفصل کتب را هر دو یا سه سال بازنگری می‌کنند، بازنگری سرفصل دروس نیز به این صورت است که به آن شهر و استان رفته و با مردم بومی ارتباط برقرار می‌کنند تا نیازهای منطقه‌ای را شناسایی و استخراج کرده و بر اساس رفع نیازها سرفصل دروس را بازنگری و تدوین می‌کنند.
اما در کشور ما اینگونه نیست، در بسیاری از رشته‌های دانشگاهی ما سرفصل دروس سال‌هاست تغییر نکرده است و آن سرفصل‌هایی که تغییر کرده هم براساس نیاز کشور و منطقه خاصی نبوده است.