کد خبر:22168   تاریخ انتشار: شــنـبـه ، 20 اسفند سال 1401 ساعت 13:4:0

نسبت‌های سه گانه دین، فرهنگ و فناوری

عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در یادداشتی نسبت دین، فرهنگ و فناوری را با یکدیگر تبیین کرد.


حجت‌الاسلام والمسلمین حمید پارسانیا، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در یادداشتی درباره اینکه دین، فرهنگ و فناوری چه نسبتی با یکدیگر دارند، نوشت: در این پرسش هر یک از نسبت‌های دوگانه دین و فرهنگ، فرهنگ و فناوری و دین و فناوری محل سؤال قرار می‌گیرند. حضور دین در سطح حیات و زندگی انسان‌ها، منحصر به زیست فردی و انسان‌ها نمی‌شود. هر کس در قلمرو حیات فردی و اجتماعی خود، روش، مسیر و شیو‌ه‌ای دارد و این روش، مسیر و شیوه، دین اوست.
وی با به اشتراک گذاشتن مقاله ۱۸ صفحه‌ای در این زمینه نوشته است: فرهنگ با نوع و سطح عقلانیتی که در آن حضور دارد و با ارزش‌ها و آرمان‌هایی که دارد، از دو طریق – بیرونی و درونی – در فناوری اثرگذار است. نسبت فرهنگ و فناوری، به ما در شناخت نسبت بین دین و فناوری یاری می‌رساند و این کمک به سبب نوع نسبتی است که بین دین و فرهنگ وجود دارد؛ بنابراین در تبیین نسبت دین و فناوری، از نسبتی که دین با فرهنگ و نیز فرهنگ با فناوری دارد، می‌توان استفاده کرد؛ یعنی نسبت دین و فناوری به وساطت فرهنگ روشن و آشکار می‌شود. وساطت فرهنگ برای تبیین نسبت دین و فناوری در صورتی به انجام می‌رسد که نسبت بین دین و فرهنگ نیز روشن شده باشد، به همین دلیل در این گفتار ابتدا از نسبت دین و فرهنگ سخن گفته می‌شود.
در بخش دیگری از این گفتار آمده است: دین و آیین در این تعریف، اولاً معنای بسیار عام دارد و ثانیاً این معنا، نشان می‌دهد که جایگاه تحقق دین، عالم طبیعت، عالم ذهن یا عالم فوق طبیعت نیست، بلکه جایگاه تحقق دین، متن، معرفت، اراده و عمل آدمیان است. در اصطلاح منطقی، دین به حمل شایع، در متن زیست و زندگی انسان موجود می‌شود، همان گونه که پدیده‌های طبیعی و جغرافیایی مثل کوه‌ها و دریا‌ها در عالم طبیعت، محقق می‌شوند و یا توهمات و پندار‌ها در موطن ذهن آدمیان موجود می‌شوند یا آن فرشتگان و عقول فراتر از طبیعت، واقعیت پیدا می‌کنند.
پارسانیا درباره نسبت دین و فرهنگ نیز معتقد است؛ فرهنگ هر جامعه مشتمل بر باور‌ها و اعتقادات آن جامعه است و شامل دین به معنای اعم می‌شود و در هر حال هویتی دارد و دین در حکم روح، روان و جان هر جامعه است. اغلب دین در معنای خاص خود به کار می‌رود و در این صورت، فرهنگ‌های دنیوی که فاقد اعتقاد به امر قدسی و معنوی باشد، فرهنگ‌های غیردینی شمرده می‌شوند و اگر در معنای اخص به کار روند، فرهنگ‌هایی که بر باور‌ها و رفتار‌های غیرتوحیدی باشند، فرهنگ غیردینی یا مشترک – مشرکانه – و مانند آن شمرده می‌شوند.