کد خبر:22010   تاریخ انتشار: سـه شنبه ، 25 بهمن سال 1401 ساعت 9:11:0

نشانه‌های خروج از رکود اقتصادی دهه نود قابل‌مشاهده است

دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای در گفتگو با عادل پیغامی استاد اقتصاد و عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی به بررسی راهکار‌های رشد اقتصادی پایدار و سریع پرداخته است.


حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در دیدار کارآفرینان، تولیدکنندگان و دانش بنیان‌ها از عقب‌افتادگی و تعطیل نسبی مسائل اقتصادی در دهه‌ی ۹۰ گفتند و جبران این عقب‌ماندگی را نیز در گرو یک رشد مستمرّ پی‌درپی اقتصادی در میان‌مدّت دانستند.
رسانه KHAMENEI.IR به همین مناسبت در گفت‌وگو با دکتر عادل پیغامی استاد اقتصاد و عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی، در گفت‌وگوی پیش‌رو به بررسی راهکارهای رشد اقتصادی پایدار و سریع پرداخته است.
 
 در دیدار رهبر معظم انقلاب با تولیدکنندگان، ایشان تأکید کردند با توجه به عقب‌ماندگی که در دهه نود در حوزه اقتصادی به وجود آمده، به یک رشد سریع و مستمر اقتصادی نیاز داریم. ضرورت این رشد اقتصادی از نظر شما چیست؟
 در اقتصاد معمولاً بین دوگانه کوتاه‌مدت و بلندمدت تفکیک می‌شود و رشد اقتصادی بلندمدت چیزی است که برحسب معنایی که رشد اقتصادی دارد، بر همه ابعاد زندگی افراد جامعه تأثیرگذار است؛ یعنی برخورداری و بهره‌مندی مادی ما از همه امکاناتی که باید باشد، مانند سلامت، درمان، غذا، بهداشت، مسکن، پیشرفت‌های مادی و امکان تأمین مالی. همه برنامه‌های پیشرفت کشور، منوط به رشد اقتصادی محسوب می‌شود. در دنیا معمولاً با شاخص رشد اقتصادی، شاخص پیشبرد اهداف یک کشور را می‌توان بررسی کرد و درباره آن نظر داد. از این جهت شاخص رشد اقتصادی مهم‌ترین شاخصی است که ضرورت دارد دولت‌ها به آن توجه کنند و نسبت ‌به هرگونه کندی یا عقب‌ماندگی حساس باشند.

پس از اتمام دفاع‌مقدس و پس از جریان سازندگی با زیرساخت‌هایی که در دوره سازندگی به وجود آمده بود، علی‌رغم همه مشکلات اقتصادی، نوعی از جهش اقتصادی را با شتاب و نرخ رشد مناسب در اقتصاد ایران داشتیم. متوسط حرکت‌هایی که در دولت‌های بعدی داشتیم تا انتهای دولت اول آقای احمدی‌نژاد کمتر از مقدار هدف‌گذاری شده بود اما مطلوب محسوب می‌شد. در دوره دوم آقای احمدی‌نژاد یعنی در سال‌های پایانی دهه هشتاد هرچند با تحریم‌های ظالمانه، خصمانه و هوشمند دشمن مواجه شدیم ولی گردش و چرخش اقتصاد ایران را در رشد اقتصادی درون‌زا شاهد بودیم؛ یعنی اقتصاد ایران داشت به سمت فضایی تغییر مسیر می‌داد که رشد اقتصادی آن تا حد امکان درون‌زا باشد.

در آغاز دهه نود و در سال‌های پایانی دولت آقای احمدی‌نژاد و در زمان دولت اول آقای روحانی، اقتصاد ایران به دلایل متعددی ازجمله مهم‌ترین آن، شرطی کردن و شرطی شدن اقتصاد در مقابل تحولات برون‌زا و با متغیری مثل برجام که مدیریتشان در اختیار ما نیست، باعث شد اقتصاد ایران رشد لازم خود را نشان ندهد. اغلب متغیرهای درون‌زای اقتصادی که معمولاً رشد اقتصادی از آن‌ها سرچشمه می‌گیرد، در این دوره مدیریت نادیده انگاشته شدند. هیچ اقتصاددانی نیست که تأثیر مثبت عوامل بیرونی و برون‌زا را به‌ویژه در تعاملات بین‌المللی جهانی نسبت‌ به رشد اقتصادی کشور نادیده بگیرد. استفاده از انواع فرصت‌های بین‌المللی و جهانی در عرصه‌های مختلف کار، سرمایه، بازار نهاده‌ها و قرار گرفتن در زنجیره‌های ارزش جهانی همگی برای رشد اقتصادی لازم هستند اما در مقام اولویت باید بگوییم متغیرهای درونی و درون‌زای اقتصاد اولویت بیشتری دارند. اقتصادهایی می‌توانند به رشد اقتصادی توجه کنند که ابتدا ساختارها، متغیرها و مؤلفه‌های درون‌زای آن‌ها به استحکام و صحت و سلامت لازم رسیده باشند.

 در دهه نود، توجه بیش‌ازحد به متغیرهای بیرونی و غفلت از برخی متغیرهای درون‌زای اقتصاد ایران باعث شد که این دهه یکی از ضعیف‌ترین برهه‌های اقتصاد ایران نام‌برده ‌شود و این برآورد را که کارشناسان اقتصادی عملاً به آن قائل بودند؛ رهبر انقلاب در این سخنرانی اخیر به زبان آوردند.

 الزامات این رشد مستمر را در چه می‌بینید و راهکار تحقق آن به‌صورت سریع و مستمر چیست؟
 هرچند متغیرهای بیرونی و استفاده از فرصت‌های بین‌المللی و اقتصادهای خارج از نظم جهانی و سازگار کردن متغیرهای سیاسی بین‌المللی لازمه رشد اقتصادی است؛ اما اولویت اول نیست.

کشورهای زیادی در دنیا وجود دارند که هیچ مشکل سیاسی با آمریکا و نظم استکباری دنیا ندارند؛ کشورهایی که حتی عضو اتحادیه اروپا هستند ولی مشکلات اقتصادی‌شان از ما بیشتر است. به همین دلیل هرچند استفاده از فرصت‌های بین‌المللی برای اقتصاد ایران لازم است اما ساخت درونی اقتصاد ایران و متغیرهای درون‌زای آن شرط لازم تحقق رشد اقتصادی است.

مهم‌ترین عامل رشد اقتصادی، سرمایه‌گذاری است. متأسفانه در اغلب سال‌های دهه نود با منفی بودن متغیر انباشت سرمایه مواجه بودیم؛ یعنی حتی به‌اندازه میزان استهلاک هم در کشور سرمایه‌گذاری لازم انجام نمی‌شد. وقتی نرخ تغییرات متغیر انباشت سرمایه منفی شود؛ یعنی در حال ازدست‌دادن ظرفیت‌های مولد اقتصاد هستید و این ظرفیت‌ها کمتر می‌شوند.

متغیر انباشت سرمایه مهم‌ترین شاخصی است که دولت قبلی به آن توجه نکرد. دولت در حوزه درآمدزایی و مشخصاً مالیات گرفتن ضعف‌های اساسی داشت و عزمی‌ برای آن نداشت.

آن دولت در بعد بین‌المللی هم علی‌رغم ادعایی که برای مهارت و تخصص داشتن می‌کرد در مراودات بین‌المللی به علت ناآشنایی با اقتصادهای جهانی در فروش نفت و آوردن درآمد نفتی به کشور بسیار ضعیف عمل کرد؛ به‌نحوی‌که حتی در مقایسه با دولت آقای رئیسی که شعاری درباره مهارت‌ها و قابلیت‌های مذاکرات بین‌المللی هم نداشت، می‌بینیم عملکرد این دولت بهتر بوده است. در آن دوره به دلیل عدم استفاده از درآمدهای داخلی و عدم تحقق درآمدهای خارجی سرمایه‌گذاری در ایران دچار نوعی تعلل و توقف شد.

عامل دوم که بسیار مهم ‌بوده مسئله بهره‌وری است. در دهه نود شاهد بودیم که ساختارهای دولتی از آن مسیر تحولی که نسبت به بوروکراسی و دیوان‌سالاری کشور در دهه هشتاد در پیش‌گرفته بودیم، دور شد و سازمان ملی بهره‌وری، سازمانی تعطیل و معطل بود. دولت‌ها به آنچه در برنامه‌های توسعه پنجم و ششم برای رشد بهره‌وری کشور هدف‌گذاری شده بود توجه لازم را نکردند و از بهره‌وری مجموع عوامل تولید غفلت‌های عجیبی شد. این دو مؤلفه اساسی از الزامات رشد اقتصادی بلندمدت است.

 در صورت تحقق چنین رشدی، اثرات آن چه می‌تواند باشد و در چه بازه زمانی خود را نشان می‌دهد؟
ممکن است رشد اقتصادی در کوتاه‌مدت با خروج ما از رکود اتفاق بیفتد ولی رشدهای اقتصادی کوتاه‌مدت چندان دوای درد ایران نخواهد شد؛ به همین دلیل باید به رشدهای داخلی بلندمدت فکر کرد.

رشد اقتصادی بلندمدت از نظر اقتصاددانان حداقل بالای ۱۰ سال محسوب می‌شود و باید در یک بازه زمانی بیش از ۱۰ سال به دنبال تحقق یک نرخ مطلوب در رشد اقتصادی باشیم. سال‌هاست که برای رشد اقتصادی ۸ درصد هدف‌گذاری شده اما در عمل در اکثر دولت‌ها نتوانستیم این هشت درصد را تحقق ببخشیم؛ اما باتجربه رشد اقتصادی سه یا چهار درصد که در اواخر دهه ۷۰ و دهه ۸۰ داشتیم و الآن هم عملکرد دولت در کوتاه‌مدت چنین رشدی را نشان می‌دهد، می‌توانیم آغاز روند خروج از رکود را اعلام کرده و امیدواریم در سال آینده که خروج از رکود نتایج خود را نشان دهد به‌نوعی بهبود نسبی در زندگی افراد را مشاهده کنیم ولی برای پیشرفت اقتصاد و درآمدن از تله‌هایی که اقتصاد ایران در آن افتاده حداقل باید یک دوره بیش از ۱۰ سال، متوسط رشد اقتصادی حدود پنج درصد و بیشتر را نشان دهد؛ یعنی به‌طور مستمر و پایدار باید رشد اقتصادی پنج درصد نشان داده شود.

اگر در کوتاه‌مدت رشد اقتصادی بالای ۸ درصد هم نشان دهیم اما نتوانیم آن را مستمر و پایدار نگه داریم، طبیعتاً نتیجه و اثر لازم را روی اقتصاد ایران نشان نخواهد داد. آنچه در راهبری و رهبری کلان اقتصاد ایران رقم خورده، بسیار ارزشمند بوده و متأسفانه دولت‌ها به این سرمایه توجه نمی‌کنند. اقتصاد ایران در راهبری کلان خود هم برنامه‌های توسعه پنج‌ساله بسیار خوبی داشته و هم سیاست‌های کلی مناسبی از سوی رهبر انقلاب در این سال‌ها ابلاغ‌شده و ایشان به‌عنوان کسی که از برآیند نظرات و تحلیل‌های کارشناسان استفاده کرده و در کلان کشور راهبری می‌کند، تأکیدات و هشدارهای لازم را ابلاغ فرمودند.

 ایشان در تمام سال‌های دهه نود با قرار دادن شعارهای سال اقتصادی بر همین نقیصه تأکید داشتند؛ یعنی این مطلب که امروز می‌فرمایند دهه نود فرصت‌های اقتصادی را از دست دادیم و مسیر درستی طی نکردیم، یک نوع غفلت نبوده که امروزه از سوی ایشان به علم رسیده است. ایشان در ده سال گذشته همیشه این تأکید و گوشزد را داشتند.

اقتصاد ایران از یک راهبری کلان مناسب در بیاناتی رهبر انقلاب و نظرات کارشناسان و اسناد بالادستی برخوردار است. این راهبری کلان رهبری یکی از سرمایه‌ها برای اقتصاد است که متأسفانه دولت‌ها از آن به‌خوبی استفاده نکرده‌اند. امیدوارم از این سرمایه‌ها به‌خوبی استفاده شود و اشتباهی که در دهه نود با روی کار آمدن دکترین و تفکری که در اقتصاد ایران سال‌های سال هر وقت توانسته و فرصت کرده لطمه زده برنگردیم و بتوانیم اقتصاد ایران را در مسیری که اسناد بالادستی تعیین کردند و رهبر انقلاب بر آن تأکید داشتند، برگردانیم و ادامه دهیم.