هاشم داداشپور را از زمانی به یاد دارند که مدیرکل روابط عمومی وزارت علوم تحقیقات و فناوری بود، هر چند که وی عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس است و مدیرکل دفتر وزارتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و معاون فرهنگی دانشگاه تربیت مدرس را هم در پرونده اجرایی خود دارد.
داداشپور جزو اولین افرادی بود که محمدعلی زلفی گل وزیر علوم تحقیقات و فناوری او را برای فعالیت در نظام آموزش عالی کشور فراخواند و به وی حکم ریاست سازمان امور دانشجویان را داد و حال از حکمی که آبان ماه ۱۴۰۰ به وی داده شده، حدود ۹ ماه میگذرد.
در آستانه روز خبرنگار داداشپور با حضور در خبرگزاری فارس در جمع خبرنگاران این خبرگزاری به سوالات آنها پاسخ داد و از کم و کیف اتفاقاتی که در سازمان امور دانشجویان میافتد، گفت.
وی در نشست با خبرنگاران گروه دانشگاه خبرگزاری فارس از اقدامات ویژهای گفت که در راستای فرمان رهبر معظم انقلاب مبنی بر مرجعیت علمی ایران در سازمان امور دانشجویان در حال اجراست.
داداشپور در این نشست از جایگاه جهانی ایران در پذیرش دانشجوی بینالمللی و برنامههای ویژهای که وزارت علوم برای جذب آنها دارد، گفت.
وی از مهاجرت دانشجوهای ایرانی هم گفت و حتی اینکه مهاجرت دانشجویان ایرانی زیاد است و به اصطلاح فرار مغزها صورت میگیرد را هم به نوعی تایید کرد اما تاکید کرد که این موضوع یک واقعیت مسلم است که ما در تمام کشورهای دنیا مهاجرت دانشجویان را میبینیم و دنیا این روند را به نام تبادل دانشجو میشناسد.
داداشپور حتی از تعداد واقعی دانشجویان ایرانی که پس از تحصیل به کشور برنمیگردند، صحبت کرد و از آییننامههای در حال تغییری گفت که صدای تغییرشان به زودی به گوش میرسد، همانهایی که ممکن است زندگی دانشجویی خیلی از دانشجویان را تحت تاثیر قرار دهد.
از تخلفات موسسات اعزام دانشجو به خارج از کشور هم گفت، برایشان خط و نشان کشید و بر برنامههایی که برایشان دارد، تاکید کرد.
فارس: برای مرجعیت علمی دانشگاههای ایران چه تدابیری سازمان امور دانشجویان درنظر گرفته است؟
داداشپور: در حال حاضر ما از دانشگاههایی که آموزش محور بودند به سمت دانشگاههای پژوهش محور حرکت کردهایم، این تغییر نسل همزمان با سخنرانی تاریخی رهبر حکیم انقلاب اسلامی درباره جنبش نرم افزاری علم در دهه ۱۳۸۰ همزمان بود. سپس دانشگاههای ما وارد موج سوم نسل های دانشگاهی شدند که در آن کاربردی کردن پژوهش جزو محورهای اصلی دانشگاه های کشور شناخته شد و فناوری به گفتمان دانشگاهی تبدیل شد، به گونهای که بحث این شد که حالا وقت این است که دانشگاه های ما نقشی در ارتقاء جایگاه اقتصادی کشور داشته باشند و به اصطلاح، پژوهش های دانشگاهی اثری در زندگی اقتصادی و اجتماعی مردم گذاشته و اقتصاد خانوار را از خودش متاثر کند.
نمیتوانم بگویم که الان از فناوری تولید ثروت کردهایم ولی تلاش های زیادی از دهه گذشته شکل گرفته و تا الان ادامه پیدا کرده است و حاکمیت سرمایه گذاری در تمهید زیر ساخت ها انجام داده است. الان در دانشگاهها، تولید دانش بنیان در حال تبدیل شدن به جریان قوی است و فضا و زمان در حال حرکت به سمتی است که علم در خدمت بهبود شرایط اقتصای کشور باشد، هر چند اتفاق های زیادی باید رخ دهد تا این روند طی شده در کشور نهادینه شود و چرخه علم تا بازار شکل بگیرد.
وقتی از مرجعیت علمی صحبت میشود یعنی اینکه ایران باید مرکز ثقل و مکان اصلی مراجعه دانشجویان بین الملل قرار بگیرد.
در این روند آغاز شده، یکی از مطالبات اساسی مقام معظم رهبری مرجعیت علمی ایران در دنیاست که در اسناد بالادستی مورد توجه قرار گرفته است و قرار است کشور ما در چشم انداز آینده بعنوان مرجع علمی جهانی شود. البته طبیعی است که این مرجعیت الزاماتی دارد که یکی از آن بینالمللی شدن دانشگا ههای کشور است.
* مهاجرت بینالمللی ۶ میلیون دانشجو در دنیا
در بین المللی شدن دانشگاههای کشور نیز موضوع جذب دانشجویان بین المللی اهمیت زیادی دارد. وقتی از مرجعیت علمی صحبت میشود یعنی اینکه ایران باید مرکز ثقل و مکان اصلی مراجعه دانشجویان بین الملل قرار بگیرد. در حال حاضر، حدود ۶ میلیون دانشجو در سطح جهانی دارند از کشوری به کشور دیگر مهاجرت می کنند. البته ممکن است این مهاجرت موقت یا دایمی باشد. برآوردها نشان میدهد که در سال ۲۰۳۰ این آمار به ۹ تا ۱۰ میلیون نفر افزایش خواهد یافت. این امر بیانگر این است که در ۸ سال حجم عظیمی از جمعیت دانشجویی از کشوری به کشوری دیگر به قصد تحصیل و ارتقای جایگاه علمی خود در حرکت هستند که در دنیا تحت عنوان تبادل دانشجویی از آن نام میبرند.
فارس: جایگاه دانشگاههای ایران در این تبادل دانشجویی کجاست؟
داداشپور: در دهه گذشته تاکید بر این بود که دانشگاهها به سمت جذب دانشجوی خارجی بروند اما تا چندسال پیش تعداد دانشجوی خارجی که داشتیم تعداد قابل اعتنایی نبود، ولی در سه سال گذشته، این روند در حال تغییر است. شاید یکی از دلایل این تغییرات به دوره کرونا بر میگردد که شانس ایران را در پذیرش دانشجوی خارجی بیشتر کرده است.
در حال حاضر حدود ۹۴ هزار دانشجوی بینالمللی در دانشگاههای کشور در حال تحصیل هستند که روند به سمت افزایش این عدد در سال تحصیلی آینده است. ۹۹ درصد از این دانشجویان شهریه پرداز هستند و قاعدتا افزایش این عدد می تواند اقتصاد آموزش عالی را تحت تاثیر خودش قرار دهد.
* ایران جزء ۲۰ دانشگاه مطرح دنیا در پذیرش دانشجوی بینالمللی
فارس: این آمار مطلوب است؟
داداشپور: خیر مطلوب نیست هر چند عدد مناسبی محسوب می شود. ما الان با این عدد جزء ۲۰ کشور اول دنیا در پذیرش دانشجوی بینالمللی هستیم.
با وجود اینکه از نظر کیفیت، دانشگاههای کشور ما جزو دانشگاه های بسیار خوب دنیا محسوب می شوند و هزینه تحصیل در ایران مناسبتر از رقبای منطقه ای است اما هنوز خیلی از دانشگاه های بزرگ ما خودشان را درگیر جذب دانشجویان بین المللی نکرده اند که اگر این دانشگاه ها با برنامه های روشن وارد فرایند جذب دانشجو شوند قطعا هم سهم آموزش عالی از کیک اقتصادی کشور بیشتر خواهد شد و هم سهم ما از جذب دانشجویان بین الملل بزرگ تر میشود. این یک امر محتوم برای دانشگاه های کشور است و دلیل آن، چشم اندازی است که برای ایران در حوزه مرجعیت علمی ترسیم شده است و بدیهی است که مرجعیت علمی کشور بدون مرکز ثقل قرار گرفتن دانشگاه های کشور در جذب دانشجو محقق نخواهد شد.
به همین دلیل ما برنامه های متعددی برای شناساندن و معرفی دانشگاههای ایران به سایر کشورها تدوین کردیم و در حال اجرایی سازی آن هستیم که با تعامل و همکاری سایر دستگاهها سرعت و گستره آن افزایش هم خواهد یافت.
برای اینکه ما بتوانیم جایگاه کشور را تغییر بدیم و در بین ۱۰ کشور اول دنیا در جذب دانشجوی بینالمللی قرار بگیریم نیازمند تلاش های زیادی هستیم تا این امر صورت تحقق به خودش بگیرد. هر چند می دانید که ۱۰ کشور اول دنیا کشورهایی هستند که به صورت سنتی کشورهای جذاب برای تبادل دانشجو محسوب می شوند و تغییر در این جایگاه نیازمند همکاری بین دستگاهی، حل مشکلات زیرساختی و رفاهی در سطح حاکمیت و دانشگاه های کشور است.
فارس: منظور از سنتی چیست؟
داداشپور: ببینید، سنتی یعنی کشورهایی مثل آمریکا، انگلیس، استرالیا، کانادا، المان، فرانسه و ایتالیا به صورت سنتی جزء کشورهای جاذب دانشجویی محسوب میشوند، هر چند در یک دهه گذشته یک سری تغییرات در این حوزه اتفاق افتاد، یعنی برخی کشورها جایگاه خودشان را در فضای بین المللی تقویت کردند و به رتبه های اول دنیا رسیدند مثل کشورهای کانادا و استرالیا. البته دو سه تا کشور در دهه اخیر از این جمع خارج شدند و جای آنها را برخی کشورهای دیگر گرفتند. مثل کشورهایی مثل روسیه، چین و ترکیه که الان بین ۱۰ کشور اول دنیا در جذب جمعیت دانشجویی قرار گرفتهاند.
البته این کشورها سرمایه گذاری سنگینی در این حوزه کرده اند و با ارائه بورسیه های زیاد و گسترده به کشورهای هدف توانسته اند در این حوزه موفق شوند.
فارس: ایران میتواند جز ۱۰ کشور اول دنیا در جذب دانشجوی بین المللی قرار بگیرد؟
داداشپور: قطعا میتوانیم، اما برای رسیدن به این جایگاه باید الزاماتی را رعایت کنیم، یکی از این الزامات فراهم کردن زیر ساخت های لازم برای جذب دانشجوی بینالمللی است. این زیرساختها رفاهی و فیزیکی هستند، فضای مثبتی است که باید ایجاد شود تا دانشجوها احساس راحتی و آرامش کنند تا کیفیت آموزش بهتری داشته باشیم.
با اطمینان عرض میکنم دانشگاههای ایران از جهت کیفیت آموزش در دنیا جایگاه خوبی دارند اما این کافی نیست و باید تصویر سازی لازم را درباره دانشگاههای کشور انجام دهیم تا دانشگاه های ایران جایگاه بینالمللی خود را پیدا کنند.
با اطمینان عرض میکنم دانشگاههای ایران از جهت کیفیت آموزش در دنیا جایگاه خوبی دارند اما این کافی نیست و باید تصویر سازی لازم را درباره دانشگاههای کشور انجام دهیم تا دانشگاه های ایران جایگاه بینالمللی خود را پیدا کنند. ما در این زمینهها کمبود داریم، یکی از این کمبودها این است که دانشگاههای ما در منطقه معرفی شده نیستند و همین میتواند مانع ایجاد کند یا تصویرسازیهای منفی که از جمهوری اسلامی ایران میشود هم جزو همین موانع ذهنی است.
از جمله لوازم دیگر جذب دانشجوی بین المللی همکاری بین دستگاه های مرتبط با برخی فرایندهای جذب و پذیرش، انتقال و اقامت است که در تسهیل و تسریع و نهایتا ارتقای عوامل کششی بسیار موثر است. برای افزایش سطح این تعامل و همکاریها ما کارهای خوب و موثر و نتیجه بخشی انجام داده ایم. مواجهه صحیح افراد مرتبط با دانشجویان بین المللی در دانشگاهها و بیرون آن، از قبل از ورود تا بعد از خروج دانشجویان از ایران نیز بسیار مهم است. سازمان امور دانشجویان از این جهت نیز برای خود مسولیت قایل است و اقداماتی را انجام داده و دنبال میکند.
به جهت اهمیت موضوع تکرار میکنم که از نظر ظرفیت ها معتقدم ایران می تواند در بین ۱۰ کشور اول دنیا در جذب دانشجو قرار بگیرد مشروط بر اینکه همه دست به دست هم بدهند تا بتوانیم در یک زمان کوتاه جزو کشورهای برتر در این زمینه قرار بگیریم.
برنامهریزی شده تا دانشگاههای بزرگ خودشان را برای جذب دانشجوی بینالمللی یا افزایش چند برابری آماده کنند، بازه زمانی مشخصی هم برای آن درنظر گرفته شده است، ما باید مرجعیت علمی بینالمللی را کسب کنیم که یکی از الزامات آن جذب دانشجوی بینالمللی است.
فارس: در عین حال جذب دانشجو به خارج از کشور توسط موسسات خصوصی را هم داریم، تدبیر سازمان امور دانشجویان درباره این موسسات چیست؟
داداش پور: ما از قدیم موسسات اعزام دانشجو را داشتیم که این موسسات به صورت یک طرفه به پمپاژ متقاضیان تحصیل در خارج از کشور کمک می کنند اما اخیرا و برای اولین بار آیین نامه و شیوه نامه های موسسه های جذب دانشجو با کمک نهادهای مرتبط طراحی و تدوین شد.
در حال حاضر، فراخوان صدور مجوز جذب موسسه های جذب اعلام شده است تا بتوانیم تا آخر سال برای حداقل ۱۰۰ موسسه جذب دانشجو مجوز صادر کنیم تا بتوانند به افزایش جذب دانشجویان بین المللی کمک کنند. برآوردهای ما نیز نشان می دهد که در دنیا بخش مهمی از جذب دانشجویان توسط موسسه های جذب دانشجو انجام میگیرد و قاعدتا اگر جایگاه شون نهادینه شود و به صورت قانونمند فعالیت کنند به جذب حداکثری کمک موثری خواهند کرد.
* دانشجویان از ۱۱۹ کشور جهان در ایران تحصیل میکنند
فارس: عمده دانشجویان خارجی که در کشور تحصیل میکنند از کدام کشورها هستند؟
داداش پور: در حال حاضر از ۱۱۹ کشور جهان در ایران تحصیل می کنند اما وقتی به سهم کشورها از جمعیت دانشجویان بین الملل نگاه می کنیم، می بینیم که سهم دو کشور خیلی بالاست. الان عمده دانشجویان بین الملل ما از کشورهای عراق و افغانستان هستند و دانشجویان برخی کشورهای دیگر مثل سوریه، لبنان، پاکستان، ترکیه و هند نیز در دانشگاه های ایران مشغول به تحصیل هستند اما سهم آنها در ایران کم است. محدود شدن جذب دانشجو به کشور طبیعتا شکننده است و هر رخدادی در کشور هدف می تواند کشور ما را تحت الشعاع خود قرار دهد. برای این کار، سیاست متنوع سازی جذب دانشجو بسیار حائز اهمیت است و نیاز است سهم کشورها در عدد ۹۴ هزار بیشتر شود تا بتوانیم به پایداری در این زمینه دست پیدا کنیم.
فارس: برای ساماندهی موسساتی که دانشجوی ایرانی را به خارج از کشور ارسال میکنند چه تدبیری درنظر گرفته اید؟
داداش پور: سیاست اعزام دانشجو در سازمان امور دانشجویان با توجه به وجود ظرفیت کافی در اکثر رشته ها در داخل کشور، محدود شده است و تمرکز و سیاست خودمان را در جذب دانشجوی بین الملل قرار داده ایم. در حال حاضر ۱۷۴ موسسه اعزام دانشجو از سازمان امور دانشجویان مجوز دریافت کردند و طبیعتا تحت نظارت سازمان امور دانشجویان هستند و بسته به ارزیابی و بازرسی ها زمینه تداوم فعالیت آنها امضا میشود. موسساتی که تخلف میکنند تذکر دریافت کرده و و بر اساس میزان تخلفات تعلیق یا لغو مجوز می شوند.
فارس: تخلف بیشتر در چه موسساتی است؟
داداشپور: در واقع موسساتی هستند که به صورت غیر قانونی فعالیت میکنند، اکثر تخلفها هم در این موسسات است، درباره ساماندهی این موسسات با دستگاه های مختلف مذاکره کرده ایم که اجازه ندهیم این موسسات جولان دهند و تخلف کنند، نباید این موسسات در فضای عمومی کشور و در مقابل موسسات مجوزدار قدرت عمل داشته باشند.
فارس: تعداد دانشجویان ایرانی که خارج از کشور درس میخوانند چقدر است؟
داداش پور: سازمان امور دانشجویان ادارهای تحت عنوان اداره اعزام دانشجو با هزینه شخصی دارد. تعداد دانشجوهایی که به صورت رسمی به این اداره یا به سفارتخانه های ما مراجعه کردند حدود ۹۵ هزار نفر است.
فارس: بیشتر در چه مقطعی؟
داداشپور: ۷۵ درصد از این دانشجویان، دانشجویان مقاطع تحصیلات تکمیلی هستند که بیش از ۵۰ درصد آنها دانشجوی دکتری هستند و حدود ۳۰ در صد از آنها نیز در مقطع کارشناسی ارشد تحصیل میکنند.
* دانشجویان ایرانی خارج از کشور بیشتر در رشتههای علوم پزشکی، دندان پزشکی و دارو سازی تحصیل میکنند
فارس: بیشتر در چه رشتههایی تحصیل میکنند؟
داداشپور: عموما دانشجویانی که به خارج از کشور میروند دانشجویان رشتههای علوم پزشکی، دندان پزشکی و دارو سازی هستند که البته معنایش این نیست که در حوزه های دیگر دانشجو به خارج نمی رود اما با توجه به جو موجود در جامعه و مطالبات خانواده ها از فرزندان خود سهم این رشته ها بیشتر از حوزه های دیگر است.
مهاجرت دانشجویان در ایران زیاد است و به اصطلاح فرار مغزها صورت می گیرد. اما این یک واقعیت مسلم است که ما در تمام کشورهای دنیا مهاجرت دانشجویان را شاهد هستیم ، در دنیا به نام تبادل دانشجو از این روند نام میبرند.
نکتهای که وجود دارد و برجسته هم میشود این است که مهاجرت دانشجویان در ایران زیاد است و به اصطلاح فرار مغزها صورت می گیرد. این تا حدی درست است. اما این یک واقعیت مسلم است که ما در تمام کشورهای دنیا مهاجرت دانشجویان را شاهد هستیم که، در دنیا به نام تبادل دانشجو از این روند نام میبرند.
هر چند عمده این دانشجویان به کشورهای غربی مثل آمریکا، انگلستان، کانادا و استرالیا و نهایتا برخی کشورهای اروپایی مانند آلمان، ایتالیا و مانند آن میروند. اما جالب اینجاست که بر اساس آمارهای جهانی در این زمینه این کشورها بیشترین مهاجرفرست دانشجویی را هم دارند. این را از این جهت عرض می کنم که رفتن دانشجو فی نفسه بد نیست اما مهاجرت دایم و فقدان کشش در کشور مبدا قاعدتا در دراز مدت خسارت ایجاد می کند و باعث خالی شدن نخبگان از آن کشور می شود.
سازمان امور دانشجویان از قدیم مدارک دانش آموختگان خارجی را مورد ارزشیابی قرار می دهد و هم رفتن دانشجویان و برگشتن آنها را بیش از هر کس دیگری متوجه می شود. سالیانه دانشجویانی از کشور خارج می شوند و دانشجویان رفته به کشور بر می گردند و این مسیر نشان میدهد که هر رفتنی یک آمدنی هم دارد.
در کل تبادل دانشجو امری طبیعی در دنیا است. منتها در دنیا، سیاست هایی تدارک دیده اند که در قبال خروج نخبگان، با ارایه تابعیت به دانشجویانی که علاقه مند هستند بهر دلیلی در کشور مقصد باقی بمانند، خروجی ها را جبران کنند. البته این به معنای این نیست که بنده با خروج نیروهای علمی به طور کلی که سبب مهاجرت ژن ها شود و برگشتی اتفاق نیفتد موافق باشم بلکه خواستم یک روند تحلیلی از سیاستهای موجود در دنیا ارایه دهم.
فارس: چند درصد از دانشجوهایی که برای تحصیل از کشور خارج میشوند، دیگر برنمیگردند؟
داداشپور: در این زمینه داده های دقیقی وجود ندارد و داده های مطرح شده در محافل عمومی کشور به نظرم واقعی نیست اما طبیعی است که برخی ازافراد بهر دلیلی تمایلی به برگشت به کشور از خود نشان نمی دهند، ممکن است دلایل زیادی داشته باشد که بخشی از آنها به زمینه اشتغال آنها در کشور مقصد بر میگردد.
* تعداد واقعی دانشجویانی که پس از تحصیل به کشور برنمیگردند، مشخص نیست
فارس: چرا؟
داداشپور: داده واقعی نداریم، ببینید الان من گفتم ۹۵ هزار نفر دانشجو خارج از کشور داریم. اما در ادامه عرض کردم بر اساس آمارهای موجود. ممکن است فردی اصلا به سفارتخانههای ما در خارج از کشور مراجعه نکند اما مهاجرت کرده و به عنوان یک شهروند به کشور دیگری رفته باشد و در یک دانشگاه دیگر مشغول به کار یا تحصیل شده باشند.
در دنیا هم داده دقیقی برای این موضوع وجود ندارد اما به طور کلی عرض کردم که هر چقدر ما بتوانیم دانش آموختگان بیشتری از مهاجرت کرده ها را به کشور دعوت کنیم و از ظرفیت آنها استفاده کرده و مهاجرت معکوس صورت دهیم و برگشت مغزها را تشویق کنیم به نفع کشورماست و به بازتولید قدرت علمی و فناوری بیشتر کشور منجر می شود. اما این امر زمانی محقق می شود که فرصت های لازم در این طرف هم فراهم شود تا مهاجرت موقت دانشجویان به مهاجرت دایم تبدیل نشود.
فارس: امسال تغییراتی در انتخاب رشتههای کنکور شاهد بودیم، شما در نشست روسای دانشگاهها به آن اشاره کردید و تاکید کردید که این تغییرات هشداری است که باید به آن توجه کرد.
داداشپور: صحبت بنده در جمع روسای دانشگاه های کشور به یک روند حداقل ده ساله برمیگردد. من بر اساس تغییرات در تقاضای داوطلبان حضور در دانشگاه ها این مساله را مطرح کردم. صحبت من این بود که از حدود یک میلیون و پانصد هزار نفر متقاضی ورود به دانشگاه های کشور، ۶۰۰ هزار نفر متقاضی ورود به رشته های مرتبط با علوم تجربی هستند که حدود ۴۰ درصد از کل متقاضیان را تشکیل می دهد در حالی که دانشگاه های وابسته به وزارت بهداشت فقط به حدود ۸ درصد این دانشجویان پاسخگو هستند.
یعنی بخش قابل توجهی از دانشجویان از ورود به دانشگاه به دلیل علاقه به رشته های خاصی مانند پزشکی باز می مانند. این در حالی است که طی سالهای اخیر تعداد داوطلبان گروه آزمایشی علوم پایه کاهش یافته و تنها حدود ۱۴۵ هزار نفر علاقه مند هستند که در گروههای آزمایشی علوم ریاضی و فنی مهندسی حضور پیدا کنند در حالی که دولت در دهه ۱۳۸۰ سرمایه گذاری در دانشگاه های فنی و مهندسی انجام داده است تا این دانشگاه ها بتوانند عامل پیش برنده کشور به سمت تولید محوری باشند و نه به سمت حوزه های خدماتی که الان در حال رخ دادن است.
جالب است که خدمت شما عرض کنم در گروه آزمایشی هنر و زبان و ادبیات خارجی نیز این تغییر تقاضا رخ داده است در حالی که در ۱۰ سال گذاشته حدود ۵۰ هزار نفر متقاضی ورود به دانشگاه های کشور بودند این عدد در سال به ۱۶۱ هزار نفر تغییر پیدا کرده است در حالی که دانشگاه ها آمادگی پاسخ به این حجم از تقاضا را ندارند. این دقیقا در گروه زبان نیز رخ داده و بیش از ۱۹۴ هزار نفر متقاضی ورود به رشته های مرتبط با زبان هستند. من با توجه به تحولات عرضم این بود که ما باید این تغییرات در بدنه اجتماعی را جدی بگیریم و پاسخ متناسبی برای این تغییرات داشته باشیم.
* دانشگاهها نباید از حضور دانشجویان علوم پایه خالی شوند
فارس : بیشتر توضیح میدهید؟
داداشپور: رشتههای علوم پایه دانش بنیادی هستند، در تمام دنیا این حاکمیت است که به رشتههای علوم پایه توجه و سرمایه گذاری میکند تا دانشگاهها از حضور دانشجویان نخبه در این حوزه خالی نشود. رشتههای فنی مهندسی به سمت کاربرد حرکت میکند و صنعت را تغذیه می کند. علوم پایه تغذیه کننده علوم کاربردی فنی و مهندسی است و طبیعی است اگر علوم پایه به مثابه سرچشمه خشک شود یا دچار مشکل شود سرشاخه دچار مشکل خواهد شد و وابستگی علوم مهندسی به علوم بنیادین جهانی بیشتر خواهد شد.
در این حالت، اگر کشور در این زمینهها دچار خلا بشود، اولین ضربات به رویکرد استقلال حاکمیت در حوزه صنعت و فناوری وارد خواهد شد. از این جهت، من معتقدم باید رشتههای علوم پایه با هر روش ممکنی تقویت شوند و نقش حاکمیت در این زمینه جدی است و زندگی و حیات علمی کشور تحت تاثیر قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در یک دهه گذشته وزن برخی از رشتههای دانشگاهی نسبت به رشتههای دیگر بیشتر شده و نباید اجازه داد که جایگاه نخبههای ما در تعدادی از علوم خالی بماند، نخبهها وظیفه تولید دانش بنیان را دارند. باید برای این مشکل چارهای اندیشید.
من نگران خدماتی شدن و کلینیکی شدن رشتههای دانشگاهی برای کشور هستم که در آن نیازهای خدماتی کشور به نیازهای فناورانه و تولیدی کشور ترجیح پیدا کند، همانگونه که الان در حال رخ دادن است. خوشبختانه برنامه های خوبی توسط وزیر علوم در حال انجام است اما این کار به تنهایی از عهده وزارت علوم بیرون است و نیاز است تا همه دستگاه ها به کمک وزارت علوم بیایند تا جلوی این مخاطره گرفته شود و بین جهت گیری های حاکمیت و تجربه های عینی همسویی بیشتری رخ دهد.
معتقدم هر چه قدر توازن بین رشته های مختلف و نیازهای کشور رعایت شود به همین اندازه کشور به سمت پایداری بیشتر سوق پیدا خواهد کرد اما متاسفانه در یک دهه گذشته وزن برخی از رشته های دانشگاهی نسبت به رشته های دیگر بیشتر شده و نباید اجازه داد که جایگاه نخبه های ما در تعدادی از علوم خالی بماند، نخبهها وظیفه تولید دانش بنیان را دارند. باید برای این مشکل چارهای اندیشید.
فارس: بیشترین مشکلاتی که دانشجوها بابت آن به مراکز مشاوره و سلامت مراجعه میکنند، چه مواردی است؟
داداشپور: در دانشگاهها یک بخش بحث سلامت جسم دانشجویان است و بخش دیگر به بحث سلامت روان دانشجویان بر میگردد که توجه به آن جزو ماموریتهای مهم سازمان امور دانشجویان است.
در بخش اول، این واقعیتی است که تعطیلی ناشی از کرونا، به سلامت جسمی و شاخصهای تندرستی دانشجویان آسیب وارد کرد، در عین حال موجب استهلاک زیرساختها و فضاهای ورزشی شد. ما در سازمان امور دانشجویان سعی کردیم در زمان کوتاه بعد از کرونا برنامههای متنوعی ارائه کنیم تا دانشگاهها از رخوت کرونایی خارج شوند و در یک فضای پرشور و نشاط قرار بگیرند. اما احیای برخی زیرساخت ها و فضاهای ورزشی نیاز به زمان بیشتری است تا دوباره همه بخشها و زیرساخت ها به فعالیت کامل برگردند.
* مهمترین مسائل مراجعه دانشجویان به مراکز مشاوره به فقدان مهارتهای اساسی زندگی برمیگردد
در بخش سلامت روان، مهمترین مسائل مراجعه دانشجویان معمولا به فقدان مهارت های اساسی زندگی بر میگردد که چالش های گوناگون ارتباطی- خانوادگی، تحصیلی، استرس و بعضا اختلالات و آسیب های روانی- اجتماعی ایجاد کرده است.
هر چند این عدد درصد بسیار کمی از دانشجویان را در بر می گیرد اما برای ما مهم است. در دوران قبل از کرونا رتبه اول مراجعه به مراکز مشاوره مشکلات ارتباطی و خانوادگی بود ولی در دوره کرونا این موضوع به رتبه دوم منتقل شده و رتبه اول مسائل و مشکلات تحصیلی بوده است.
در دوره جدید فعالیت، عمده تاکید ما در سلامت روان دانشجویان؛ تغییر نگرش از درمانگری صرف به سوی پیشگیری است و به جای اینکه منتظر حضور دانشجویان در مراکز مشاوره باشیم، خودمان به صورت فعال در جمعهای دانشجویی حضور می یابیم. مثل طرح خیرمقدم که از ۱۴ فروردین امسال با ازسرگیری مجدد فعالیت های دانشگاه ها، مشاوران در اتاق های خوابگاه ها حاضر شده و جویای سلامتی و مشکلات دانشجویان شده و راهنمایی های لازم را به عمل آوردند.
برگزاری کارگاه ها و دورههای مختلف آموزشی؛ رویدادهای مبتنی بر سلامت؛ جشنواره ملی سلامت؛ اردوهای آموزشی - مهارتی و طرح "تاد" ارائه تجارب ارزشمند دانشجویانی که توانسته اند بر مسائل خود غلبه کنند برای الگودهی به سایر دانشجویان از جمله مهمترین فعالیتهای پیشگیرانه در دانشگاه هاست.
فارس: از آییننامههای در دست تغییر سازمان امور دانشجویان برایمان بگویید.
داداش پور: آیین نامه ها عموما تا یک بازه زمانی مشخصی پاسخگو هستند و بعد از مدتی آیین نامه مربوطه کارکرد خودش را از دست میدهد و طبیعی است که تغییر پیدا کنه تا نیاز روز را پاسخ دهد. این مساله در نفس آیین نامه نیز هست چرا که آیین نامه تفسیر و شکل اجرایی یک سیاست یا یک قانون کلی است. لذا هر از چند گاهی می بایست با نظر به سیاست اصلی یا قانون بالا دستی کارآمدی آیین نامه فعلی سنجیده شود. بر اساس این قاعده کلی، سازمان امور دانشجویان بررسی آیین نامه های موجود را شروع کرده است تا بسته به شرایط زمانی و سیاست های بالا دستی آن را تغییر یا اصلاح کند.
از جمله این موارد آیین نامه انتخاب دانشجویان نمونه است، با توسعه نگاه خانواده آموزش عالی به مقوله نخبگی و باز شدن عرصه های جدید پیش روی علم آموزان و همچنین مولفه های مرتبط دیگر، نیاز به بازنگری در این آیین نامه و به روز رسانی سنجههای آن امری ضروری است.
همچنین با افزایش تعداد دانشجویان بین الملل و البته اراده کشور در جهت تقویت و بهینه سازی جذب، می بایست این حوزه نیز مورد توجه قرار گیرد. لذا لازم است آیین نامه های متناسب با آن، از جمله بخش دانشجوی نمونه بین الملل تهیه و به آیین نامه انتخاب دانشجویان نمونه اضافه شود.
در آییننامه فرصت مطالعات خارجی و داخلی نیاز بود تا تغییراتی ایجاد شود که این کار اتفاق افتاده است. در این میان، برخی آیین نامههای جدید نیز در حال طراحی و تدوین نهایی است که در موقع خودش اطلاع رسانی خواهد شد.
آیین نامه تاسیس مراکز مشاوره براساس تغییر نگاه از درمان به پیشگیری و نیز ماده ۳۶ قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت نیز اصلاح شده و در حال طی مراحل نهایی است و بزودی با عنوان مراکز مشاوره، سلامت و سبک زندگی به دانشگاه ها ابلاغ خواهد شد.