|
کد خبر:19085 تاریخ انتشار: چهارشنبه ، 17 آذر سال 1400 ساعت 14:13:0
|
فرآیند تدریجی و تحولی باید سرلوحه فعالیتهای شورای عالی انقلاب فرهنگی قرار گیرد/ ریلگذاری 40 ساله دوم انقلاب از سوی شورای عالی انقلاب فرهنگی |
دکتر ابراهیم سوزنچی فرآیند تدریجی و تحولی را سرلوحه اصلی فعالیتهای شورای عالی انقلاب فرهنگی بیان کرد و اظهار داشت: در این فرصت کمنظیر شورای عالی انقلاب فرهنگی باید نقشهایش را چابکتر و کارشناسیتر در کشور ایفا کند و نیز خارج از دعواهای اجرایی و روزمرگیهای دستگاهها و... با نگاه بلند مدت راهبردی، مسیر آینده را شورای عالی انقلاب فرهنگی جهتدهی کند. درحقیقیت ما باید در شورای عالی انقلاب فرهنگی بتوانیم مسیر 40 ساله گام دوم انقلاب را ریلگذاری کنیم که این امکان کاملا فراهم است. |
به گزارش خبر شورای عالی انقلاب فرهنگی؛ با دکتر ابراهیم سوزنچی، عضو حقیقی شورای عالی انقلاب فرهنگی به مناسبت سی و هفتمین سالگرد تاسیس این شورا گفتگوی کوتاهی کردهایم که از نظر میگذرانید.
شورا با قدمتی 37 ساله، دستاوردهای مختلفی در حوزه علمی و فرهنگی کشور به ثبت رسانده است؛ نگاه شما به پیشینه و دستاوردهای شورای عالی انقلاب فرهنگی چگونه است؟
فعالیتهای شورای عالی انقلاب فرهنگی در طول 37 سال را میتوان به سه دوره تاریخی تقسیم بندی کرد. سه دوره جدی شورای عالی فعالیت جدی و مستمری داشته است. دوره اول؛ انقلاب فرهنگی بود که از زمان وقوع انقلاب اسلامی مقارن با انقلاب فرهنگی بود. انقلاب فرهنگی باید تحولات جدی در سیستم آموزشی کشور از جمله آموزش عالی ایجاد میکرد. تحولات گستردهای درباره اساتید، دانشجویان و نحوه جذب استاد و دانشجو و... محقق شد.
دوره دوم؛ حرکت از انقلاب فرهنگی به سمت ایجاد نظامهایی در آموزش عالی که به آن میتوانیم نظام سازی فرهنگی اطلاق کنیم. بسیاری از شوراها و کمیتههای شورای عالی انقلاب فرهنگی، به سازمانها تفویض شد. شورای گسترش به وزارت علوم تفویض شد، آموزشهای مهارتی و فنی حرفهای به وزارت کار داده شد و دورهای بود که کم کم سازمانها شکل گرفت و اختیارات کم کم انتقال داده شد. برخی سازمانها و نهادهای مهم دیگر نیز تاسیس شد، مثلا دانشگاه تربیت مدرس که برای آموزش و تربیت مدرسان دانشگاهی تاسیس شد.
البته با در نظر گرفتن هم پوشانی دورهها، در دوره سوم نظامسازی متوقف نشد ولی اهمیت آن کمتر شد. در دوره سوم؛ شورای عالی انقلاب فرهنگی به سمت جهت گیریهای استراتژیک و راهبردیهای آینده حرکت کرد. در این دوره شاهد نوشتن سه نقشه اصلی؛ نقشه جامع علمی کشور، نقشه مهندسی فرهنگی، سند تحول بنیادین آموزش و پرورش هستیم و نیز سند دانشگاه اسلامی به روز رسانی میشود؛ این موارد جهت گیریهای راهبردی کشور بود که در این حوزهها مشخص گردید.
اگر بخواهیم کم و بیش این دورهها را با دورههای تمدنی رهبری( انقلاب اسلامی، نظام اسلامی و دولت اسلامی) تشبیه کنیم، شورای عالی انقلاب فرهنگی این سه دوره را طی کرده است. در دور اول مشغول انقلاب فرهنگی، دور دوم نظام سازی و دور سوم جهت گیری راهبردی بود که کم و بیش در شورای عالی پیگیری شد. البته اینکه در هرکدام از اینها چه میزان موفقیت کسب کرده است، مقوله دیگری است که نیازمند ارزیابی دقیق خود را دارد.
سال 1397 بیانیه گام دوم انقلاب از سوی رهبری، افقهای جدیدی برای کشور مشخص کرد، سهم شورای عالی انقلاب فرهنگی در این بیانیه را چگونه ارزیابی میکنید؟
در بیانیه گام دوم بیان شده که چهلواره اول انقلاب را طی کردهایم و به دنبال شکل دهی چله دوم انقلابیم، باید گفت یک مفهوم جامع و پیشرفتهای است که معنای چرخه عمر سیستمهای اجتماعی در آن نهفته است. این چرخه رشد دوم قاعدتا با گام نهادن در مسیرهای قبلی اتفاق نمیافتد. در دوره دوم اگر بخوهیم مسیر گذشته را ادامه دهیم، به سر منزل مقصود نخواهیم رسید. ناچاریم تغییرات اساسی و گستردهای را در سیستم ایجاد کنیم که یک چرخه رشد مجددی طی شود.
ما مرحله انقلاب اسلامی و نظام اسلامی را پشت سر گذاشتهایم (دومی به صورت تقریبی) اما مرحله دولت اسلامی شکل نگرفته است لذا تحولات بسیار جدی باید در نگرشها، ساختارها و ساز و کارهای اداری کشور اتفاق بیفتد تا بتوانیم در هفت عرصه مطروحه در بیانه گام دوم، حرکت کنیم.
در بیانیه گام دوم اولین موضوع علم و پژوهش است. رهبری خواستار سرعت و شتاب هستند که این موضوع با سازو کارهای فعلی امکان پذیر نیست. یعنی چرخه اول را با شتاب خوبی پشت سرگذاشتیم و اکنون در مرحله اشباع قرار داریم. سوال این است که چه تغییراتی در نگرشها و ساختارها باید اتفاق بیفتد تا دوباره یک دوره ی رشد علمی بالایی را داشته باشیم که هدفش فقط افزایش آمار مقالات و تحقیقات پژوهشی نیست، بلکه باید در بسیاری از حوزههای علمی دنیا پیشتاز شویم. بنابراین یک تحول بنیادی و اساسی در حیطه علم و پژوهش باید اتفاق بیفتد.
مسائلی نظیر اینکه مثلا آیا ساختار دانشگاههای کشور کماکان باید مثل سیستم سنتی دانشکدهای اداره شود؟ چه راهکاری برای ورود نگرشهای بین رشتهای اندیشیدهایم؟ آیا ساختار توسعه فناوری کشور باید به همین شکل موجود ادامه پیدا کند؟ ستادهای فناوری باید به شکل سابق ادامه پیدا کنند؟ در حوزه آموزش آیا عدالت آموزشی محقق شده است؟ آیا کنکور ما را به عدالت آموزشی رسانده است؟ آیا ساختار مدیریت پژوهش کشور ساختار مناسب و بهینهای است؟ و بسیاری از سوالات مشابه که در گام دوم باید بدان پرداخته شود و کمیته گام دوم انقلاب اسلامی شورای عالی اکنون به آنها میپردازد.
در حوزههای دیگر بیانیه نیز همینطور است که عبارتند از معنویت، عدالت و مبارزه با فساد، استقلال و آزادی، عزت ملی و مرزبندی با دشمن، اقتصاد و سبک زندگی.
بحث تحولی که در حکم جدید مقام معظم رهبری مطرح شد که احتمالا تحول و بازسازی ساختار فرهنگی کشور خواهد شد، از لحاظ معنایی، مبنای تحول را چگونه ترسیم میکنید؟
با مراجعه به فرمایشات خود رهبری، ایشان همواره درباره تحول، مباحث جدی مطرح کردهاند. از یک منظر به منبع تحول و مبنا و سرچشمه آن نظر داریم و از منظر دیگر به نحوه پیش رفتن و چگونگی تحول نگاه میکنیم. منبع تحول در سخنان رهبری این است که از وضع موجود راضی نباشیم. هروقت از وضعیت موجود راضی نباشید، باعث تصمیمات جدید میشود لذا در این زمینه باید از نیروهایی بهره ببریم که وضع موجود برایشان راضی کننده نباشد. در این زمینه دو حالت اتفاق میافتد؛ افراد ناراضی که مخرب عمل میکنند و افراد ناراضی که سازنده عمل میکنند. حال ما باید جهت را به سمت دوم ببریم که ما از وضع موجود راضی نیستیم و ایراداتی وجود دارد، البته به این معنا نیست که جایگاه را خالی بگذاریم بلکه باید در صدد بهبود آن برآییم. این تحول دوم نقادانه و استفاده از فرصتها و مورد نظر مقام معظم رهبری است و شورای عالی انقلاب فرهنگی باید این فضا را برای کسانی که درباره تحول ایده و نظراتی دارند، ایجاد کند تا ایده پردازیهای این افراد دیده و شنیده و تبدیل به اثر شود. بدین منظور تحولاتی در شورا لازم است از جمله اینکه باید مشارکیتر، معطوف به نتیجه (درواقع نتیجه برایش مهم باشد تا حاصل شدن آن پیگیر کار باشد)، شفافتر و کارشناسیتر در تصمیمات و هم پاسخگوتر با مکانیزمهای تعریف شده عمل کند. اگر این پنج عنصر پیوست حکم رهبری را بتوانیم در دبیرخانه و شوراهای اقماری و شورای عالی انقلاب فرهنگی ایجاد کنیم، این موضوع زمینه ساز تحولات در کشور میشود.
در پیوست حکم رهبری از واژه فرصت کم نظیر استفاده شده، در این چند جلسهای که در صحن شورای عالی حضور داشتید؛ فضای شورای عالی انقلاب فرهنگی را در این فرصت کم نظیر چگونه دیدید؟
همانطور که این 37 سال را به سه دوره تقسیم کردم و در بعضی از دوره ها خمودگی و افت و خیزی ناشی از عدم هماهنگی سران سه قوه و احیانا برخی از اعضای اثر گذار شورای عالی انقلاب فرهنگی بوده که باعث کندی کار شده است و تا حدی شورای عالی انقلاب فرهنگی نقش فرمایشی داشته باشد و تلاش برخی از دولتمردان در عدم تمکین به مصوبات شورای عالی بوده است اما در این مقطع زمانی، فرصت کمنظیر و بینظیر نهفتهای وجود دارد که سران سه قوه همگی مصمم و معتقد به نقش و جایگاه شورای عالی انقلاب فرهنگی هستند لذا در این فرصت کم نظیر شورای عالی انقلاب فرهنگی باید نقشهایش را چابکتر و کارشناسیتر در کشور ایفا کند و نیز خارج از دعواهای اجرایی و روزمرگیهای دستگاهها و... با نگاه بلند مدت راهبردی، مسیر آینده شورا را جهتدهی کند. درحقیقیت ما باید در شورای عالی انقلاب فرهنگی بتوانیم مسیر 40 ساله گام دوم را ریل گذاری کنیم که این امکان کاملا فراهم است.
نکته پایانی...
من تاکید به حکم و پیوست رهبری درخصوص شورای عالی انقلاب فرهنگی دارم. ایشان بر روی مسئله محوری و حل مسئله موکدا تاکید دارند. درواقع باید به این موضوع، توجه راهبردی و جدی داشته باشیم. بنابراین با یک همدلی و همافزایی دستگاهها در کنار هم مسائل موضوعی و جدی را در کشور حل کنند؛ این موضوع الزامآور، به تغییر در نگرشها (تغییر در نگرشها و ایدههای قدیمی) برمیگردد؛ در حال حاضر فضای تغییر نگرشها مهیا است.
|