در حالی که هم در اسلام و هم در تمام مکاتب علمی و تربیتی دنیا بر اهمیت دوره کودکی تأکید میشود، تاکنون در کشور ما هیچ برنامه و متولی مشخصی برای کودکان زیر هفت سال وجود نداشته است.
عدم آگاهی بسیاری از والدین به اصول تربیتی صحیح و رفتار صحیح با کودک، وجود دهها نهاد که بر مبنای نظر و دیدگاه خود و بعضاً حتی به دور از مبانی مسلم علمی و تربیتی به راهاندازی مراکز نگهداری از کودکان اقدام کرده و با عملکردهای اشتباه خود موجب بروز مشکلات تربیتی در کودکان میشوند و عدم نظارت دقیق بر مهدهای کودک و مراکز نگهداری از کودکان که بروز فجایع جبران ناپذیری برای کودکان را به بار آوردهاند، تنها بخشی از مشکلات کودکان زیر هفت سال کشور است. این روند ادامه داشت تا اینکه سال گذشته به دستور مقام معظم رهبری، مسئله آموزش کودکان زیر هفت سال به آموزش و پرورش واگذار و سازمان ملی تعلیم و تربیت کودک راهاندازی شد.
برای بررسی ضرورت و اهداف تشکیل سازمان ملی تعلیم و تربیت کودک و برنامههای این نهاد به منظور رفع مشکلات موجود کودکان زیر هفت سال با علیرضا حاجیانزاده، رئیس سازمان ملی تعلیم و تربیت کودک به گفتوگو نشستیم که در ادامه میخوانید و میبینید.
ایکنا ـ تشکیل سازمان ملی تعلیم و تربیت کودک چه ضرورتی داشت و این سازمان چه اهدافی را دنبال میکند؟
تعلیم و تربیت عمومی که آموزش و پرورش متولی آن است، از هفت سال به بالا شروع میشود و تاکنون برای کودکان زیر هفت سال برنامه منسجم تربیتی نداشتهایم. پس وقتی بچهها در اختیار آموزش و پرورش قرار میگیرند، پایههای تربیتی آنها در شش سال اول بدون ورود آموزش و پرورش شکل گرفته است.
موضوع کودکان زیر شش سال چندین سال است که دغدغه آموزش و پرورش بوده، اما اختیار سازمانی نداشته است. تعدادی از کودکان در مهدهای کودک تحت نظارت سازمان بهزیستی و بخش عمدهای نیز در کنار خانوادهها بودهاند. سال گذشته مقام معظم رهبری این مسئله را مطرح و تأکید کردند که کودکان زیر شش سال باید در برنامههای تعلیم و تربیتی آموزش و پرورش گنجانده شوند. در مهدهای کودک فقط نگهداری بچهها مطرح نیست، بلکه آموزش و تربیت نیز باید صورت گیرد و آموزش و پرورش باید این کار را انجام دهد.
این فصلالخطابی برای همه دستگاهها شد که آموزش و پرورش مسئول ارائه برنامه برای کودکان زیر شش سال است. شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز کار خود را آغاز و بیانات مقام معظم رهبری را تحلیل و پیشنهادی را مبنی بر تشکیل سازمانی برای کودکان زیر شش سال تنظیم و به مقام معظم رهبری تقدیم کرد. رهبری پاسخ دادند که نظر من هم این است که در آموزش و پرورش سازمان مستقلی برای این اقدام شکل گیرد و بر سرعت عمل تأکید کردند.
سپس شورای عالی انقلاب فرهنگی یک ماده واحده و نیز اساسنامه سازمان ملی تعلیم و تربیت کودک را تصویب کرد. این اساسنامه اواخر سال ۹۹ به آموزش و پرورش ابلاغ و این وزارتخانه موظف شد که سازمان ملی تعلیم و تربیت کودک را تأسیس کند و اکنون در مرحله راهاندازی آن هستیم. برای ایجاد این سازمان اتاقهای فکر تشکیل شد تا تغییر روشی که مد نظر مقام معظم رهبری هست به شکل علمی و تجربی تنظیم و چرخش مدیریت مهدهای کودک محقق شود.
ایکنا ـ چه تعداد کودک زیر شش سال در کشور وجود دارد و چه نهادهایی در آموزش این کودکان نقش دارند؟
هشت میلیون کودک زیر شش سال داریم که باید برای آنها برنامهریزی کنیم. دو میلیون کودک تحت پوشش مهدهای کودک، پیشدبستانیها و مراکز نگهداری مهدکودک هستند که از سوی شهرداری، حوزههای علمیه، بسیج، خانههای قرآن و ... تأسیس و اداره میشوند. در مجموع ۵۰ هزار مرکز است. همچنین ۱۶ هزار مهدکودک مجوز بهزیستی و نیز ۳۰ هزار پیشدبستانی مجوز آموزش و پرورش دارند و حدود پنج هزار مرکز مجوز ندارند، اما از طریق نهادهای مختلف تأسیس شدهاند و اداره میشوند که همه آنها باید تحت پوشش سازمان ملی تعلیم و تربیت کودک قرار گیرند.
باید خانوادههای شش میلیون کودک دیگری که تحت پوشش این مراکز نیستند را توانمند کنیم. اصراری نداریم که همه بچهها به مهدکودک بروند و بهتر است کودکان خصوصاً بچههای زیر سه سال در آغوش خانواده باشند، اما والدین باید آموزشهای لازم را در خصوص رفتار، بازی و حتی قصه گفتن به بچهها بیاموزند؛ البته همه این امور را با عنوان آموزش خانواده در نظر گرفتهایم.
با دانشگاهها و حوزههای علمیه برای تأسیس رشته تربیت مربی کودک مذاکره کردهایم. همچنین قرار است دورههای کوتاهمدت ضمن خدمت برای مربیان برگزار کنیم
یکی از وظایف اصلی سازمان ملی تعلیم و تربیت کودکان، توانمندسازی خانواده و ارائه مشاوره تربیتی به خانوادههاست که باید از متخصصان استفاده کنیم. بر همین اساس از مؤلفان، شعرا، فیلمسازان و سایر فعالان حوزه کودک دعوت کردهایم و تلاش میکنیم که آنان را ساماندهی و محصولات فرهنگی خوبی را برای خانوادهها و کودکان فراهم کنیم. بنا نداریم که همه کارهای اجرایی را بر عهده گیریم و از توانمندی همه سازمانها و نهادهای فعال در حوزه کودکان استفاده خواهد شد. ما وظیفه سیاستگذاری، هماهنگی و نظارت را برعهده داریم تا همگرایی و وحدت رویه ایجاد شود و کودکان کشور از نظر مسائل فرهنگی بدون سامان نباشند. با دانشگاهها و حوزههای علمیه برای تأسیس رشته تربیت مربی کودک مذاکره کردهایم. همچنین قرار است دورههای کوتاهمدت ضمن خدمت برای مربیان برگزار کنیم.
ایکنا ـ آیا دستگاهها ملزم به همکاری با شما هستند و برای عملکرد همراستا با این سازمان ضمانت اجرایی دارند؟
حکم مقام معظم رهبری پشتوانه اساسنامه است. یعنی اگر بیانات و حکم رهبری نبود، این کار شکل نمیگرفت. در اساسنامه به صراحت آمده است که همه دستگاههایی که متولی نگهداری از کودکان هستند یا برنامههای فرهنگی برای کودکان دارند باید با این سازمان همکاری کنند.
بر اساس اساسنامه، مراکزی که برای نگهداری کودکان زیر شش سال تأسیس شده است باید زیر نظر سازمان ملی تعلیم و تربیت کودک قرار گیرند. مثلاً بسیج سه هزار مهد کودک و مهد قرآن دارد که با مسئولان بسیج مذاکره کردیم و قرار است همه مجوز بگیرند. حوزههای علمیه هم هزار ۷۵۰ مهدکودک دارند که همه باید مجوز بگیرند و تحت پوشش سازمان تعلیم و تربیت کودک باشند.
البته وحدت در مدیریت به معنای تعطیلی مراکز فعال در حوزه مهدهای کودک نیست، بلکه به معنای ایجاد وحدت رویه در مدیریت است. این وحدت رویه به عملکرد ما در مدیریت بازمیگردد که چگونه تعامل کنیم تا شکافی ایجاد نشود و تعامل برقرار شود.
ایکنا ـ آیا در حال حاضر مجوز تأسیس مهدهای کودک صادر میشود؟
همه مجوزها تا پایان سال تحصیلی ۱۴۰۰ ـ ۱۴۰۱ با استانداردهای بهزیستی تمدید شده است تا اینکه استانداردهای جدید تعیین و به تصویب هیئت امنا برسد و برای اجرا ابلاغ شود. تا یک سال آینده مهدهای کودک با همان سیستم قبلی فعالیت میکنند، اما نظارت بر مهدهای کودک برعهده آموزش و پرورش است و بهزیستی کاملاً کار را واگذار کرده، اما از ابتدای ۱۴۰۱صدور مجوزهای جدید با استانداردهای جدیدی صورت خواهد گرفت.
ایکنا ـ سطحبندی مهدهای کودک بر چه اساسی صورت خواهد گرفت؟
به این مورد که در آینده سطحبندی مهدهای کودک چگونه خواهد بود نمیپردازم، چراکه باید کارهای مطالعاتی و مقدماتی به نتیجه برسد و استانداردها و سطحبندی اعلام شود اما قطعاً سطح بندی مهدهای کودک تغییر خواهد کرد و تقسیمبندی بر اساس ستاره مربوط به مهدهای کودک زیر نظر بهزیستی است. همچنین مهدهایی فعالیت میکنند که مجوز ندارند و در هر کدامشان از روشها و منابع مختلف تربیتی و درسی استفاده میشود. نحوه سطحبندی را اعلام میکنیم و باید یکسری استانداردهای مشترک مثل ساختمان و ایمنی کودک، بهداشت و سلامت کودکان و توانمندی و صلاحیت مربیان به عنوان خط قرمز نظام معیار در همه مهدها رعایت شود.
به دلیل علایق مختلف و تفاوتهای فرهنگی خانوادهها الزامی نداریم که همه مهدهای کودک همانند هم خدماتی را ارائه کنند، مثلاً برخی خانوادهها علاقه دارند که بچههایشان را به مهدهای قرآن ببرند که مفاد آموزشی آنها با مهدهای عمومی متفاوت است، اما باید همه کودکان یکسری مسائل عمومی مثل مهارتهای حرکتی، اجتماعی و ذهنی را بیاموزند، چراکه میخواهیم بچهها را برای ورود به آموزش رسمی در مدارس آماده کنیم. در برخی مناطق مسئله دوزبانه بودن مطرح است و بدین ترتیب آموزش زبان فارسی در مهدهای این مناطق جدیتر خواهد بود.
ایکنا ـ محتوای آموزشی و تفریحی در برخی مهدها سنخیتی با فرهنگ دینی ندارد؛ برای مدیریت این روند چه اقدامی خواهید کرد؟
مقام معظم رهبری تعبیر رها بودن مهدهای کودک را مطرح کردهاند. برداشت من این است که رها بودن از منظر مسائل فرهنگی، تربیتی و آموزشی است، زیرا این نگرانی وجود دارد که بچهها در مهدهای کودک طوری تربیت میشوند که بعداً با چهارچوب برنامههای تربیتی آموزش و پرورش همخوانی ندارد. یکی از استانداردهای ما محتوایی و روشی در تعلیم و تربیت و نیز ملاک ما فطرتگرایی توحیدی است. فطرتگرایی توحیدی به معنی آموزش دینی صرف نیست، بلکه در بازی، قصه، طبیعتگردی و ... بچهها را با خلقت خداوند آشنا و معنویت را در دل آنها ایجاد کنیم و این امر به معنای ارائه نشدن برنامههای شاد در مدارس نیست.
متأسفانه وقتی موضوع مطرح شدن مسائل دینی و فطرتی در مهدهای کودک بیان میشود تصور این است که میخواهیم شادی و نشاط را از بچهها بگیریم. محیط مهدکودک باید شاد باشد اما خط قرمزها رعایت شود
متأسفانه وقتی موضوع مطرح شدن مسائل دینی و فطرتی در مهدهای کودک بیان میشود تصور این است که میخواهیم شادی و نشاط را از بچهها بگیریم. محیط مهدکودک باید شاد باشد و خط قرمزها رعایت شود و گرایشهای منفی تربیتی وجود نداشته باشد و در عین شاد بودن، فطرت الهی در بچهها تقویت شود، اما برای چگونگی تحقق آن در حال فعالیت هستیم. نگاه این است که مهدهای کودک برای بچهها دوستداشتنی باشد و مراقب باشیم دلزدگیای که گاه در مدارس ایجاد شده است و بچهها دوست دارند مدرسه تعطیل شود، در مهدهای کودک وجود نداشته باشد و چهبسا دوست داشتن مهد کودک موجب شود که در پی تغییر روشها، این علاقه در مدرسه نیز بروز یابد.
ایکنا ـ تأخیر در ارائه طرحها و برنامههای سازمان ملی تعلیم و تربیت موجب میشود تعداد زیادی از بچهها در کشور با همان روش قبلی آموزش ببینند؟ چه برنامهای برای سرعت بخشیدن به اقدامات خود دارید؟
حاجیانزاده: سابقه سازمان ملی تعلیم و تربیت کودک یک مصوبه و بعد هم یک ابلاغ به رئیس سازمان (شخص بنده) بوده است. برای هر تصمیمی به گروههای فکری نیاز دارم و دور هم جمع شدن گروههای فکری نیز احتیاج به پشتوانه مالی، ساختمان، ساختار و ... دارد و اینها مقدمات کار است. متأسفانه این شش ماه تا یک سال را باید به وضعیتی که سالها برقرار بوده است ضمیمه کنیم. البته کار با سرعت پیش میرود.
ایکنا ـ در حوزه مهدهای کودک با بیعدالتی آموزشی مواجه هستیم، چه اقداماتی برای تحقق عدالت آموزشی برای کودکان زیر هفت سال انجام خواهید داد؟
در مناطق روستایی، محروم و حاشیه شهرها باید مشارکت دولت بیشتر و شهریهها کمتر شود و شهریه در برخی مناطق باید به حد رایگان برسد و حتی غذای گرم هم در مهدهای مناطق محروم و روستایی ارائه شود
در خصوص نبود عدالت آموزشی و تفاوت مهدهای کودک در بالاشهر و پایینشهر به مناطق مختلف مانند روستایی، حاشیه شهرها و شهرهای برخوردار و محروم توجه میکنیم و باید استانداردهای لازم در همه آنها رعایت شود.
در مناطق روستایی، محروم و حاشیه شهرها باید مشارکت دولت بیشتر و شهریهها کمتر شود و شهریه در برخی مناطق باید به حد رایگان برسد و حتی غذای گرم هم در مهدهای مناطق محروم و روستایی ارائه شود. البته بهزیستی سابقه انجام این کار را دارد. عدالت آموزشی را با وضعیت اقتصادی منطقهها تنظیم میکنیم نه تفاوت بین دستگاههای مجری مراکز. با سازمان برنامه و بودجه و دولت هم در تعامل هستیم تا در بودجه ۱۴۰۱ محور حمایت از مناطق محروم و روستایی و توسعه دوره پیشدبستانی را اضافه کند.
همه بچهها باید دوره پیشدبستانی را بگذرانند. اساسنامه نیز هفت سال به ما فرصت میدهد که پیشدبستانی پوشش همگانی را در کشور ایجاد کنیم. بچهها در این دوره باید از جهت ذهنی و روابط اجتماعی برای ورود به مدرسه آماده شوند و در مناطق دوزبانه نیز تسلط به زبان فارسی اهمیت دارد. وقتی مسئله پوشش همگانی مطرح است، دیگر نمیتوانیم بگوییم باید همه برای دوره پیشدبستانی شهریه بپردازند. در مناطق برخوردار خانوادهها باید هزینه حضور فرزندان خود را در مهدهای کودک پرداخت کنند اما در مناطق روستایی و محروم باید دولت هزینههای بالاتری را تقبل کند. در بیانات رهبری هم مطرح شده است که باید پیشدبستانی فراگیر شود.
ایکنا ـ در برخی موارد شاهد عدم کارآمدی مربیان مهدهای کودک هستیم، برای آموزش و تربیت مربیان مهدهای کودک چه برنامهای دارید؟
برای مربیان دو ملاک را در نظر گرفتهایم؛ اولین ملاک شخصیت مربی است که نظامنامه تعیین صلاحیت و شایستگی مربیان در حال تدوین است و کار عمده آن نیز انجام شده و مربیان باید صلاحیت و شایستگی اخلاقی، سنی، ظاهری و ... داشته باشند و اولین مسئله گزینش افرادی است که قابلیت مربیگری دارند. ملاک دوم آموزش است که رشته تحصیلی مربی مهدکودک ایجاد و نیز دورههای آموزشی ضمن خدمت برگزار میشود و وضعیت مربیان مهدهای کودک نیز به صورت مستمر ارزیابی خواهدشد.
در زمینه تربیت مربی کودک با حوزه علمیه وارد مذاکره شدهایم حتی آیتالله اعرافی که ریاست حوزههای علمیه کشور را بر عهده دارند این ایده را مطرح کردند که یک مرکز تربیت مربی کودک در حوزه باید ایجاد شود.
در این خصوص میتوانیم از ظرفیت حوزه علمیه خواهران استفاده کنیم. با مدیر حوزههای علمیه خواهران، نیز مذاکره کردهایم تا در خصوص تربیت مربی مهدهای کودک با ما همکاری کنند. حوزههای علمیه نیز در مورد تربیت مربی کودک، مشارکت در اجرای مهدکودکها و ایجاد الگوی مهدکودک معیار اعلام آمادگی کردهاند.
ایکنا ـ همه کودکان زیر شش سال راهی مهدهای کودک نمیشوند، برای خانوادههایی که فرزندانشان را به مهدکودک نمیفرستند و نحوه برخورد با کودکان را به درستی نیاموختهاند چه برنامههایی دارید؟
خانواده رکن اصلی بحث تربیت کودک است؛ هم خانوادههایی که کودک خود را به مهدها میسپارند و هم خانوادههایی که نمیسپارند باید توانمند شوند. این توانمندی در زمینه روشهای تربیتی است که باید در سنین مختلف وجود داشته باشد و اینکه در خانواده چه گفتوگوهایی صورت گیرد، چه کانالهای تلویزیونی در چه ساعاتی روشن باشد، حتی از کانالهای داخلی چه تصاویری پخش شود و ... را باید به خانوادهها آموزش داد.
یکسری مسائل خاص هم هست، مثل قصهگویی. یکی از نیازهای خانوادهها این است که باید قصههای خوبی را برای بچههایشان تعریف کنند، اما معمولاً گنجینه قصهای مادران کم است و مدام چند قصه را تکرار میکنند. باید قصههای خوبی را که آموزنده و جذاب باشد را آموزش دهیم. همچنین اینکه خانوادهها با بچهها چه بازیهایی را انجام دهند که سازنده باشد، تحرک لازم را ایجاد کند، ارتباط گروهی برقرار کنند و شخصیت بچهها را در بازیها شکل دهد، باید به خانوادهها آموزش داده شود. همچنین استفاده از اسباببازیها و نمادها را باید به خانوادهها آموخت.
ایکنا ـ این برنامهها در چه قالبی به خانوادهها ارائه میشود؟
در حال مطالعه هستیم که چه مسائلی با خانوادهها در میان گذاشته شود ولی از فضای مجازی میتوانیم استفاده کنیم و اگر بتوانیم رابطهای بین مهدکودک و خانواده در محلهها ایجاد میکنیم تا مهدها علاوه بر اینکه از بچهها نگهداری میکنند، خدمات خود را به همه خانوادهها(حتی خانوادههایی که بچههای خود را به مهدها نمیبرند) ارائه کنند.
باید فرهنگسازی شود که کودکان را در خانوادهها بچه نپندارند و بدانند تربیت بچه قبل از تولد شروع میشود. مسئله اصلی خانوادهها سلامت، بهداشت، تغذیه کودکان و ... است ولی بحث تربیت آنها برای خیلی از خانوادهها دغدغه نیست و فکر میکنند هنوز وقت تربیت بچهها نیست یا روشهای تربیتی را بلد نیستند یا چون بچهها بازیگوش هستند ممکن است عصبانیت آنها غلبه کند و بر تربیت بچه تأثیر منفی بگذارد؛ فرهنگسازی در خصوص تربیت بچهها امر مهمی است که باید روی آن کار کنیم.
|