به گزارش مرکز خبر شورای عالی انقلاب فرهنگی، دکتر عاملی در ابتدا ضمن تشکر از برگزارکنندگان این همایش، بهویژه از دکتر محمد سمیعی، رئیس دانشکدة مطالعات جهان، دکتر علیاکبر علیخانی، دبیرعلمی همایش؛ و دکتر محمد سلطانینژاد، دبیر اجرایی همایش، غنیبخشیدن به متون صلح را مهم خواند، آن هم در شرایطی که هم صلح و هم جنگ در سلطة نظام استعماری است، و شنیدن صدایی جدید و متفاوت آنهم بهطور واقعی و با رویکرد حل مسئله و حل منازعه، فرصتی مغتنم شمرده میشود.
دبیر شورای انقلاب فرهنگی، استعمارزدایی را مستلزم نظاموارهای منتهی به استقلال و رهاشدن از فضای زورگویی و سلطهطلبی دانست و از سه مفهوم کلیدی «استعمارزدایی فرایندی»، «استعمارزدایی نهادی»، و «استعمارزدایی شناختی» سخن گفت.
دکتر عاملی صلح را از منظر استعمارزدایی تبیین کرد. وی مشکل منازعات بینفردی، محلی و جهانی را برخواسته از نگاه سلطهآمیز و استعماری به «دیگری» همراه با اقدامات استعماری خواند و افزود: «این نگاه و اقدامها در حوزههای کلان به نظام سلطه و استعماری تبدیل شده است. ما اکنون در جهانی زندگی میکنیم که خشونت عمومیت یافته است و افراد هم در جایگاه فرد واکنشهای نگرانکننده دارند و هم در سطحی محلی و ملی بهدلیل وجود تهدیدها و جنگها افزایش منازعات را شاهدند.» دکتر عاملی خروج از چنین چنبرهای را در تغییر نظام سلطه دانست و ادامه داد: «سازوکارهای نظاممند تحریم ملتها به اسم تحریم دولتها؛ توسعة تبعیضهای قومی، ملیتی و جنسیتی حتی در غرب؛ وجود کلاهکهای هستهای برای تخریب کل کرة زمین و تکرار فاجعة هیروشیما؛ اختصاص بودجه و اعتبارات بزرگ نظامی در اندازة 2 تریلیون دلار در سطح جهان و توسعه و تقویت چندین برابری ارتشهای جهان نتیجة عمل و عکسالعمل در برابر تفکر سلطه و استعمار است.»
دکتر عاملی صلح را از منظر استعمارزدایی تبیین کرد. وی مشکل منازعات بینفردی، محلی و جهانی را برخواسته از نگاه سلطهآمیز و استعماری به «دیگری» همراه با اقدامات استعماری خواند و افزود: این نگاه و اقدامها در حوزههای کلان به نظام سلطه و استعماری تبدیل شده است.
دبیر شورای انقلاب فرهنگی، استعمارزدایی را مستلزم نظاموارهای منتهی به استقلال و رهاشدن از فضای زورگویی و سلطهطلبی دانست و از سه مفهوم کلیدی «استعمارزدایی فرایندی»، «استعمارزدایی نهادی»، و «استعمارزدایی شناختی» سخن گفت. وی با اشاره به اینکه همانطور که خود استعمار یک نظام واره است که شامل نگرشی استعماری، نهادهای استعماری و فرآیندهای استعماری می شود، استعمارزدایی نیز از یک بنیان نظام واره ای به هم پیوسته برخوردار است. ایشان در تبیین استعمارزدایی شناختی افزود: «استعمارزدایی نهتنها در ذهن استعمارگران، بلکه در ذهن استعمارشدگان نیز باید محقق شود. مفروض افراد پذیرش استعمار بهدلیل نداشتن قدرت نباید باشد.» استعمارزدایی نهادی را نیز در گرو همکاری در بازسازی ساختاری نهادهای بینالمللی دانست: نهادها جنبههای سلطهگری خود را با «درخدمت مردم جهان بودن» جایگزین کنند. دربارة استعمارزدایی فرایندی نیز تغییر در فرایندهای کسبوکارهای نظام سلطه و برندهای جهانی یا فرایندهای منجر به توانمندترشدن ثروتمندان جهان و ناتوانترشدن ضعیفان جهان را لازم دانست.
دکتر عاملی: استعمارزدایی نهتنها در ذهن استعمارگران، بلکه در ذهن استعمارشدگان نیز باید محقق شود. مفروض افراد پذیرش استعمار بهدلیل نداشتن قدرت نباید باشد. وی استعمارزدایی نهادی را نیز در گرو همکاری در بازسازی ساختاری نهادهای بینالمللی دانست: نهادها جنبههای سلطهگری خود را با «درخدمت مردم جهان بودن» جایگزین کنند.
این استاد علوم ارتباطات از قدرت خیرهکنندة استعمارزدایی در جهان امروز سخن گفت که ریشه در آگاهی فردی و اجتماعی و زادة زنجیرهای از تحولات محلی، فرامحلی و جهانی است و به تبیین عوامل اثرگذار بر استعمارزدایی پرداخت و از این عوامل نام برد:
- جریان عمیق بازگشت به دین که بازگشتی آگاهانه است و از روی شناخت عمیق و خستگی از نظام مدرن بوجود آمده است. در نظام مدرن، به یک جنبه از زندگی افراد نگریسته میشود و جنبههای دیگر نادیده انگاشته میشود، لذا شاهد یک رشد کاریکاتوری ناموزون و در بسیاری از موارد مخرب و خسته کننده هستیم.
- توسعة فرهنگ مخالفت که در قالب کمپینهای اجتماعی ظهور و بروز یافته است.
- جهانیشدن و فرامحلیشدن دسترسی به اطلاعات. در گذشته محرمانهبودن و سریبودن نظام سلطه باعث غافلگیری ملتهای تحت استعمار بود.
- گرهخوردن مظلومان جهان به یکدیگر در فضای شبکهای و ایجاد همبستگی میان مظلومان جهان
- توسعه و عمیقشدن سواد اجتماعی و دسترسی افراد عادی به مؤلفههای سواد اجتماعی.
دکتر عاملی سلطه و استعمار را برخواسته از منافع و قهقهههای نظام استعماری و قدرتطلبی دانست که هدف از آن تسلط بر دیگری است. وی افزود: «دیگری در نظام سلطه از مهمترین حق که اصل زندگی است محروم میشود.» همچنین، «دیگریسازی»، «جداسازی» و «دیگریهراسی» را جزء لاینفک نظام سلطه خواند و ادامه داد: «دیگریسازی با محرومیت از حقوق فردی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی شروع میشود و به محرومیت از نیازهای اساسی و حتی ازدستدادن اصل حیات منتهی میشود. در بسیاری از مواقع نتیجة آن مرگ فراگیر، بروز جنگهای بزرگ و کشتارهای جمعی است.»
دکتر عاملی سلطه و استعمار را برخواسته از منافع و قهقهههای نظام استعماری و قدرتطلبی دانست که هدف از آن تسلط بر دیگری است.
دکتر عاملی به نقاشی پیکاسو اشاره کرد که در نقاشی خود فروریختن و بیرحمی به همه چیز، انسان و حیوان و طبیعت و تلاشهای بشر و قهقههزدن بر ویرانیها را در بمباران دهکدهای در گرنیکا در سال 1937 به تصویر درآورده است. وی فاجعة مسجد فاطمیة قندهار را در 14 اکتبر 2021 تکرار تاریخ و تکرار دوبارة همان فاجعه و تصاویر خواند، آن هم در عصری که امید میرفت پیشرفت و فناوریهای جدید به برقرار نظام صلح و آرامش در جهان منتج شود.
به گفتة دکتر عاملی: «با مدرنترشدن و فراگیرترشدن فناوریها، ظرفیت خیر و شر نیز پیچیدهتر میشود. ازآنجاکه نظام سلطه غالب است، فناوریها نیز غلبة نظام شر را جدیتر میسازد. در جهان دوفضاییشده و دوجهانیشده که محیط جهانی، همهجا حاضر، رقومی، غیرمرکزی، شبکهای و یکپارچه شده است ظرفیت برای قدرت استعمارگری افزایش یافته و تمرکز بیشتری در نظامهای قدرت جهانی ایجاد شده است.»
این استاد علوم ارتباطات، سلطة جهانی مجازی را «استعمار سوم» یاد کرد که در بستر الگوریتمی رشد یافته شده است و آن را در کتاب خود با عنوانمطالعات انتقادی استعمار مجازی آمریکا در سال 1390 تبیین کرده است. دکتر عاملی افزود: «بهطور خاص، فناوریهای جدید و هوش مصنوعی ظرفیت قدرتهای سلطهگر و استعماری را در بستر الگوریتمی افزایش داده است. دانشمندان در حوزههای مختلف با هدف افزایش آسایش بشر و کمکردن مشکلات زیستی فعالیت میکنند. این درحالیاست که از این ابزارها سوء استفاده و در جهت سلطه استفاده میشود. در واقع، نظام سلطه بااستفاده از هوش مصنوعی تصویر دیگری از جهان با قدرت و بیقدرت را رقم زد. امروز باید هوش مصنوعی را مفهومی سیاسی و قدرتی در خدمت استعمار بدانیم.»
به گفتة دکتر عاملی: «با مدرنترشدن و فراگیرترشدن فناوریها، ظرفیت خیر و شر نیز پیچیدهتر میشود. ازآنجاکه نظام سلطه غالب است، فناوریها نیز غلبة نظام شر را جدیتر میسازد. در جهان دوفضاییشده و دوجهانیشده که محیط جهانی، همهجا حاضر، رقومی، غیرمرکزی، شبکهای و یکپارچه شده است ظرفیت برای قدرت استعمارگری افزایش یافته و تمرکز بیشتری در نظامهای قدرت جهانی ایجاد شده است.»
مؤسس دانشکدة مطالعات جهان، جهان امروز را جهان پرسرعت و قدرتمندی خطاب کرد که در آن واحد زمان در فضای مجازی با واحد زمان در جهان واقعی تفاوت یافته است؛ در فیسبوک واحد زمان به فلیک تغییر یافته است. فلیک بزرگتر از نانوثانیه و کوچکتر از میکروثانیه و معادل 705 میلیون و 600 هزارم ثانیه است. در چنین جهانی زمان مداخله به نانوثانیه رسیده است. این بدین معناست که تصرفات زمانی تبدیل به ریزتراش های زمان در حد نانو ثانیه و میکرو ثانیه کوچک شده است.
دکتر عاملی در ادامه به حکمرانی اقلیت بر اکثریت اشاره داشت و آن را نوعی ساختار استعماری نخبهگرایانه خواند و افزود: «نخبهگرایی ضمن خطر تبدیلشدن هوش نخبگانی به نیرنگ، مشارکت بخش عظیمی از جامعه را در نظام حکمرانی و مدیریت و فرایندیکردن قلمروهای اقتصادی، سیاسی و فرهنگی ضعیف میکند.» وی تصریح کرد: «منظورم تمامی نخبهها نیست، بلکه مرادم افرادی است که از ظرفیتهای توانش علمی و فناوریهای جدید برای تسلط بر دیگران استفاده میکنند.»
این استاد علوم ارتباط با دعوت به نگاهی کلان به ظرفیتهای دادهای بر بستر امریکایی در فضای مجازی، از نظام سلطة ارتباطی بر جهان سخن گفت و آماری از حجم بالای تراکنشهای نوشتاری، صوتی و تصویری و تبادل اطلاعات را از آغاز سال 2021 تا 18 اکتبر 2021 به تصویر کشید که چندبرابر جمعیت کل جهان است: «تعداد ایمیل های ارسالی: 80 تریلیون و 98 میلیارد؛ تعداد جستجو در گوگل: 2 تریلیون و 409 میلیارد؛ تعداد توییتهای ارسالی: 242 میلیارد و 781 میلیون؛ تعداد ویدئوهای دیدهشده در یوتیوپ: 2 تریلیون و 306 میلیارد؛ تعداد عکسهای بارگذاریشده در اینستاگرام: 27 میلیارد و 750 میلیون.» و ادامه داد: «اینها جایپای رفتار انسانی است که در این جای پا، امکان دادهکاوی و سلطة دادهای فراهم است. مالکیت بسیاری از این دادهها برعهدة نظامهای صهیونیستی است. در اصل، زیرساختهای استعماری بر نوع عمل ما تسلط دارد و مدیریت جهانی مردم جهان در نظامهای کسبوکار فراهم است.»
دکتر عاملی در بخش دیگر سخنان خود بر متفاوتبودن منطق هوش نیرنگگرا و هوش صلحگرا اشاره داشت و گفت: «اگر هوش رویکرد صلحگرا بیابد و بر اساس صلحگراتربودن افراد جایگاه و موقعیت اجتماعی آنها تعریف شود، نخست آنکه هوش و معیارهای رتبهبندی هوش تغییر خواهد کرد؛ دوم، فناوریهای هوشمند و هوش مصنوعی نیز نویددهندة مسیردهی جدید برای هوش انسانی خواهد بود.»
وی گریزی نیز به فلسفة واقعیتگرایی و فلسفة حقگرایی زد و گفت: «در رویکرد واقعگرایی آن کس که قدرت بیشتری دارد، حق بیشتری نیز دارد. این در حالی است که در فلسفة حقگرایی نگاه احترامآمیز به همگان و ذیحقبودن همة هستی و نه فقط انسان اهمیت دارد.» دکتر عاملی ضمن نقد فلسفة دکارتی که طبیعت را کاملاً بدون عقل میداند و لذا آن را فاقد ارزشهای ذاتی میشناسد، افزود: «در فلسفة دکارتی سرکوب و سلطه بر دیگر انواع موجودات بدون هرگونه احساس گناه مشروعیت دارد. دکارت، برخلاف ارسطو، حتی در انتهای زنجیرة رو به کاهش هوش جایی برای حیوانات قائل نبود. بنا بر ادعای دکارت، شناخت تنها ازآن بشر است. در این فلسفه انسان بالطبع برده و انسان بالطبع ارباب وجود دارد. لذا، این تلقی وجود دارد که برخی برای زندگیکردن و برخی برای بردگی خلق شدهاند.»
سخن آخر رئیس انجمن ایرانی مطالعات جهان این بود که «نگاه جنگآلود و زورمدار به زیرپاگذاشتن حقوق دیگران و حتی مرگ دیگران میانجامد؛ و نگاه صلحآمیز به فهم و بهحسابآوردن و دستگیری از دیگران منجر میشود. جنگ رابطة اینهمانی با استعمار، و صلح رابطهای اینهمانی با استعمارزدایی دارد. امروز از هر زمان دیگر، بیشتر لازم است که برای آگاهی جهانی و استعمارزدایی شناختی و نهادی و فرایندی تلاش کنیم.»
|