در ماه مبارک رمضان ۱۴۰۰، شنوای سخنان حجتالاسلام والمسلمین محسن قرائتی، معلم نامآشنای قرآن خواهیم بود تا در دقایقی کوتاه، با بیان شیرین و دلنشین این مفسر قرآن، سفری به بطن آیات داشته باشیم. متن و فیلم قسمت سوم این درسگفتار در ادامه آمده است.
«به تعداد دانشهای بشری، نیاز به تفسیر قرآن کریم داریم. رشته حقوق، تفسیر میخواهد، ما دو هزار و ۶۰۰ نکته حقوقی از قرآن استخراج کردهایم. من [مدرک] سیکل هم ندارم و تا ششم درس خواندهام، اما به خاطر اینکه در کنار قرآن بودهام، توانستهام نکات حقوق فردی، کیفری، جزایی، آئین دادرسی و ... را از قرآن استخراج کنم. این کار زیر نظر آقای دکتر میرمحمدصادقی، استادتمام دانشکده حقوق و دکتر مجتبی جاویدی، صورت گرفته و کتاب درسی شده است. همچنین حدود ۵۰۰ آیه سیاسی در قرآن است.
قرآن برای انتخاب همسر، برای جنگ، برای قرارداد با کشورهای دیگر و ... چه گفته است؟ البته برخی چیزها مثل اخلاق و عقاید مشترک است، اما برخی موارد، مانند لباسی است که همه مردها میپوشند، با این تفاوت که لباس یکی عمامه دارد، دیگری کت و شلوار میپوشد و ... یا در کتاب «مدیریت در اسلام» ۳۰۰ اصل مدیریت در قرآن شناسایی شده است، این را تحصیلکردهها و حقوقدانان دانشگاه امام صادق(ع) نوشتهاند.
«قرآن و متولیان فرهنگی» عنوان کتاب دیگری است. سیمای سیاست در قرآن که آیات مختلفی دارد، اخلاق انتظامی و نظامی، تفسیر موضوعی قرآن با رویکرد حقوقی، مهارت معلمی، صفات معلم، شیوه تدریس و ... همه در قرآن هست.
ما در مورد نظر اسلام درباره احداث مسکن و شهرسازی چه میدانیم؟ ... اتاق پذیرایی از مهمان به چه صورت باشد؟ فاصله سقف چقدر باشد؟ فاصله چاه آب آشامیدنی با چاه آب فاضلاب چقدر باشد؟ پنجره در کجای نما نصب شود؟ نوع مصالح، رنگ، جهت خانه و ... چگونه باشد؟ واقعیت این است که ما از اسلام چیزی نمیدانیم.
پس نیاز به تفاسیر مختلف ضروری است، اما به جای آن به بیان احکام تجویدی، اجرای تواشیح و مسابقه قانع شدهایم، اینها هم خوب است، اما به شرطی که عبورگاه باشد نه توقفگاه ... .
اینکه میگویند «آیه» یعنی نشانه، مثل این است که در مسیر به دنبال یک مکانی هستی و نشانی مکان را داری، وقتی به آن مکان بررسی، دیگر به نشانی نیاز نداری نه اینکه پای آن نشانه بنشینی؛ به هر حال ما قرآن را جدی نگرفتهایم، نظام نیز آن را جدی نگرفته است. البته در مقایسه با گذشته و پیش از انقلاب، رشد داشتهایم و حافظ قرآن، جلسات قرآن و رسانههای قرآنی فراوانی داریم. در حوزه علمیه که زمانی قرآن کمرنگ بود، بسیار پررنگ شده است، اما برای قرآن، نباید به این مقدار، بسنده کرد.
تصمیم بگیرید بر روی خودتان کار کنید. چون تا دیگ مسی داغ نشود، آب داخل آن به جوش نمیآید. برخی کارها همچون خطاطی، نقاشی و دکورسازی در زمینه قرآن مانند درست کردن زلف آدم خواب است، باید یک قصه جدی را دنبال کرد. چه اشکالی دارد یکی از خطبههای نماز جمعه تفسیر قرآن باشد. برای هر صنفی آیات و روایات آن صنف را دستهبندی کنیم.
به هر حال اگر میخواهید کاری کنید، مواظب باشید که فرصتها از دست میرود.
شما نگاه کنید در ایام کرونا مکه از دست رفت، کربلا از دست رفت، مشهد از دست رفت، جمکران و مسجد، نمازجمعه، نمازجماعت، جلسات دعا و ... همه از دست رفتند، از کجا معلوم فردا ما باشیم. پس با عمر خودمان شوخی نکنیم.
قرآن گفته است: «کتاب آسمانی را جدی بگیرید.» این عبارت را دو بار تکرار کرده است. اما ما استفادههای دکوری از قرآن میکنیم. قرآن را روی وسایل عروس قرار میدهیم، در حالی که این کار یعنی مهریه نیز باید بر اساس دستورات قرآن مطرح شود، آیین همسرداری را از قرآن برداریم و برنامه زندگی ما قرآنی باشد. آیا الان کارهای ما به قرآن ربط دارد؟
با کاشیکاری در ارتفاع بسیار بالا، آیات قرآن را به عنوان هنر معماری مینویسیم، اگر برای قرآن کار میکنید، پایینتر بنویسید تا مردم به راحتی ببینند. گاهی طرف میتواند قرآن بخواند و آن را معنا کند، اما چون این کاشیکاری با خط کوفی نوشته شده است این توان از او سلب میشود، لازم نیست به خط کوفی بنویسید با خط معمولی بنویسید که بتوانیم بخوانیم، این نشان میدهد ما سرگرم زلف شدهایم.
واقعیت این است که ما حق قرآن را ندادهایم و به همین خاطر پیغمبر(ص) در روز قیامت از ما شکایت میکند. آیه قرآن است که میفرماید: «وَقَالَ الرَّسُولُ يَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا»، «هَجَرَ» یعنی پرت کردن؛ گاهی آدم چیزی را کنار میگذارد، اما پرت نمیکند، مانند بخاری که بعد از تمام شدن زمستان آن را کناری میگذاریم، این یعنی «تَرَکَ» اما هجر، یعنی پرت کردن. بنابر این ما قرآن را پرت کردهایم.
برخی هستند که وقتی میگویند اسلام موضوعی را گفته است، فقط نگاه میکنند، اما هر موقع میگویند که قوانین بینالملل چنین حرفی را زده است، بلافاصله تأیید میکنند، تا میگوییم اسلام این حرف را زده است، ابروها در هم میرود، اما وقتی میگوییم، اروپا یا آمریکا گفته است، ابروها باز میشود.
ما مزه قرآن را نفهمیدیم و نچشیدیم. مزه قرآن را نچشیدند؛ به غیر از بعضیها، نچشیدیم؛ به غیر از بعضیها و نچشاندیم؛ به غیر از بعضیها. واقعیت این است که نفهمیدیم قرآن چیست.
اگر میخواهید حرفتان اثر کند، منهای وزارتخانه و سازمانهای رسمی باشید، برخورد اداری با قرآن نداشته باشید، یعنی بهگونهای باشد که خود شما، در خانه جلسه قرآن با خانواده بگذارید. آب باید از درون جوشیده شود.»
|