در یادداشت دکتر علی عسکری آمده است:
رسانههای خدمت عمومیگونـهای از رسانهها هستنــد که رسالتی ملی دارند و به خدمترسانی به عموم مردم یک جامعه میپردازند. این رسانهها در تلاش هستند، همانند یک دانشگاه ملی ارزشهای یک فرهنگ را حفظ کنند و از نسلی به نسل دیگر انتقال دهند. در ادبیات دانشگاهی حوزه ارتباطات و رسانه، نقشهای متعددی برای این رسانهها برشمرده شده است؛ اما ارزش کلیدی و مزیت رقابتی اصلی این رسانهها در مقایسه با سایر گونههای همچون رسانههای خصوصی، در هنگامه وقوع بحرانهای گسترده است که رخ مینماید.
در زمان بحرانهای فراگیر در سطح ملی یا بینالمللی، نقش رسانههای خدمت عمومی در جامعه تقویت میشود و میلیونها نفر در جستوجوی منبع معتبر دریافت اطلاعات، بیش از هر زمان دیگری به این رسانهها مراجعه میکنند. برتری رسانههای خدمت عمومی نسبت به رسانههای خصوصی در شرایط بحران، از ارزش و خدمتی نشأت میگیرد که به جامعه ارائه میدهند؛ محتوای این رسانهها سراسری است و به لطف امکان تولید محتوای محلی در کنار تولیدات ملی، دسترسی شهروندان به محتواهای بومی را فراهم میکنند. در شرایط بحرانی که حیات جمعی یک جامعه در معرض تهدید جدی قرار دارد، این رسانههای عمومی هستند که به جهت دسترسی سراسری به همه افراد جامعه، محتوا و خدماتشان را در راستای تأمین نیازها و منافع افراد بحرانزده و در راستای مصالح عمومی ارائه میدهند. ماهیت وجودی این رسانهها ایجاب میکند که در راستای خدمت به جامعه، به نیازهای ارتباطی، اطلاعاتی و آموزشی مخاطبان توجه بیشتری کنند؛ ازجمله، پشتیبانی از مخاطبان در شرایط دشوار و ارائه اطلاعات بهموقع، مرتبط و کاربردی به افرادی که تحت تأثیر بحران، سردرگم و دچار ضعف روحی و روانی هستند. این امر به تشویق انسجام، همدلی و توافق اجتماعی در جوامع کمک میکند و مردم را گرد هم میآورد تا از عهده مقابله با بحرانهای گسترده برآیند.
شرایط بحرانی، سبب شکلگیری ارتباط دوسویه و عمیق بین نیازهای جامعه و خدمات رادیو و تلویزیون سراسری میشود؛ ارتباطی که کمیت و کیفیت آن به نوع بحران بستگی دارد. مهمترین خدمات رسانههای عمومی در این شرایط را میتوان ارائه اطلاعات صحیح و دقیق به اجتماع بحرانزده به اقتضای شرایط بحرانی، توجه به نیازها و مسائل افراد درگیر در بحران، ارائه آموزشهای مداوم برای آگاهیبخشی، آرامشبخشی و امیدآفرینی، نظارت و اطلاعرسانی وضعیت امور به مسئولان و مدیران دانست. این خدمات، رسانههای خدمت عمومی را به عاملی محوری در ایجاد «همبستگی»، «بسیج اجتماعی» و شکلدهی به «افکار عمومی» در بحرانها بدل میکند که در تلاش برای ایجاد آگاهی محیطی و وفاق عمومی در میان شهروندان و تغییر رفتارهای اساسی آنها در جهت شکلدهی به سبک زندگی متناسب با شرایط بحرانی و خیزش مردمیبرای مقابله با بحران هستند.
همچنین رسانههای عمومی عاملی اساسی در نحوه ادراک مخاطره از سوی شهروندان هستند. افراد در شرایط دشوار و تحت تأثیر سوگیریهای شناختی، در هضم پیچیدگیهای محیط اطراف با دشواری روبرو میشوند و طرز تلقیهای متفاوتی از شرایط مییابند. رسانههای عمومی در فرایند مدیریت رسانهای بحران، با لحاظ کردن این پیشزمینه و توجه به هنجارها و فرهنگ جامعه باید در جستوجوی راههای مؤثر برای ایجاد شناخت و تغییر در رفتار و سبک زندگی مردم باشند. برای دستیابی به این هدف، اقداماتی، چون تغییر جدول پخش برنامهها، افزایش حجم اخبار و اختصاص بخشهای خبری ویژه، تولید برنامههای گفتگوی اختصاصی، ارائه آموزشهای ضروری دوران بحران، ایجاد فرصتهای تعامل با مخاطبان و تولید محتواهای کوتاه صوتی و تصویری ویژه اشاره کرد.
همانطور که ذکر آن رفت، اطلاعرسانی، آموزش، آرامشبخشی و مواجهه با شایعات و اخبار جعلی از کارکردهای اصلی رسانههای عمومی در طول بحران محسوب میشوند. اغلب هنگام وقوع بحرانها، در رسانههایی، چون شبکههای اجتماعی که دروازهبانی اطلاعات در آنها کمتر امکانپذیر است، اطلاعات غلطی منتشر میشوند که سلامت و امنیت جامعه را بهصورت جدی تهدید میکنند. در این شرایط بیش از هر زمان دیگری، این اطلاعات موثق و معتبر ارائه شده در رسانههای عمومی است که از زندگی مردم در شرایط بحران محافظت میکند. تحریریههای خبر در این رسانهها در کنار واقعیتسنجی اخبار، اخبار معتبر را در اسرع وقت دریافت میکنند و به جامعه مخاطب ارائه میدهند؛ زیرا دسترسی به اطلاعات ارزشمند و واقعی برای مواجهه جامعه با بحران بسیار حیاتی است. همچنین این رسانهها در راستای منافع عمومی، زمینه حضور متخصصان در برنامههای مختلف و بولتنهای خبری برای آموزش و تشریح توصیههای عملی در مورد چگونگی مواجهه با بحران را فراهم میسازند.
ارائه اطلاعات در مورد بحران و ابعاد آن، همراه با تنظیم و ترویج هنجارهای جدید و اجرای پویشهای وحدتآفرین و آگاهیبخش برای تغییر در عادات جامعه و ارتقای اعتماد و مشارکت عمومی، چالش اصلی مدیران رسانههای خدمت عمومی است. این شرایط نیازمند تغییر ناگهانی در برنامهریزیها و شیوههای تولید و پخش برنامهها و اتخاذ آرایش رسانهای متفاوتی با شرایط معمول جامعه است و سازمانهای رسانهای در این شرایط لازم است بیشترین انعطافپذیری را از خود نشان دهند. پیامد بحرانهای فراگیر، تغییر عادات مصرف رسانهای مخاطبان است و رسانههای خدمت عمومی مجبور به اصلاح نحوه ارتباط خود با مخاطبان هستند که نیازمند اقدامات خلاقه در راستای تنظیم محتوای متناسب با نیازهای نوظهور جامعه و ارتقای استانداردهای فنی است.
در بحران ناشی از همهگیری ویروس کووید ۱۹ در کشور نقش پررنگ صداوسیما بهعنوان رسانهای ملی، با رسالت خدمترسانی عمومی، بیشازپیش نمایان شد. کنترل و مقابله با این بحران بهعنوان یک همهگیری ویروسی که تاکنون هیچ راهحل درمانی خاصی برای آن در دسترس قرار نگرفته است، تنها از مسیر تغییر رفتار فراگیر مردم جامعه در کوتاه مدت و تغییر سبک زندگی ایشان در بلند مدت ممکن بود. در این شرایط بود که رسانه ملی توانست به رسالت عمومی خود جامه عمل پوشاند. سازمان صداوسیما بهسرعت با شرایط محیط بحرانی خود سازگار شد و نیروهای انسانی شریف و ایثارگر آن شامل برنامهسازان، تکنسینها، خبرنگاران و کارکنان برای پیگیری مأموریت سازمان بسیج شده و بهطور خستگیناپذیری به مبارزه با این بحران پرداختند. در یک سال گذشته سازمان صداوسیما بهعنوان یک رسانه خدمت عمومی در تعاملی همگرا با سایر کنشگران عرصه مدیریت بحران کرونا، هر آنچه داشت را برای حراست از سلامت و امنیت مردم کشور به صحنه آورد تا مردم عزیزمان کمترین تلفات را بدهند و به رغم همه فشارهای ناجوانمردانه نظام سلطه در تحریم اقتصادی و دارویی و جنگ روانی، آرامش را به خانههای مردم ایران تقدیم کند؛ باشد که همه این تلاشها مقبول درگاه احدیت قرار گیرد.
|