کد خبر:15439   تاریخ انتشار: چهارشنبه ، 12 آذر سال 1399 ساعت 13:19:0

بررسی تطبیقی و تحلیلی سیر تاریخی آموزش‌ عالی ایران در سه دوره قاجار، پهلوی و انقلاب اسلامی

پژوهش «بررسی تطبیقی و تحلیلی سیر تاریخی آموزش‌ عالی ایران با تأکید بر تحولات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی مؤثر بر آن در سه دوره قاجار، پهلوی و انقلاب اسلامی»؛ به‌کوشش حمید طریفی حسینی (مجری طرح)، دکتر ایراندخت فیاض (ناظر طرح) و دکتر احمد آقازاده (مشاور طرح) انجام شده که به‎وسیله دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی در سال 1391 منتشر شد. ‎


به گزارش مرکز خبر شورای عالی انقلاب فرهنگی در ابتدای این پژوهش نگاشته شده است، نظام‌های آموزشی به‌طور عام و نظام‌های آموزش عالی به‌طور خاص به‌عنوان یکی از ساختارها و زیرنظام‌های مهم موجود در هر جامعه، برای بقاء، رشد و توسعه و رسیدن به اهداف مورد انتظار از آنها در طول زمان نیاز به پاره‌ای تغییر و تحول و اصلاحات را در خود احساس کرده و بر این اساس در گذر تاریخ همواره دستخوش تغییر و تحول بوده‌اند.
این مقدمه می‌افزاید: نظام آموزش عالی امروزه به منزله کانون علم، تفکر و نوآوری بوده و محل فعالیت بیشتر نخبگان، اندیشمندان و متخصصان در هر کشوری است، برای توسعه در هر کشور یا جامعه‌ای که دارای شرایط خاص اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی مربوط به خود است باید یک الگوی توسعه برخاسته از متن وجودی آن جامعه ‌ایجاد تا در چارچوب آن بتوان اهداف توسعه را محقق ساخت.
بنابراین لزوم شناخت بسیاری از اجزاء، نهادها، نظام‌ها و ساختارهایی که به نحوی در توسعه نقش دارند و نیز عواملی که در شکل‌گیری آنها تأثیرگذار بوده‌اند، ضروری است.
پژوهش حاضر در پی تحقق اهداف ذيل نگاشته شده است:
  1. بررسی سیر تاریخی تحولات آموزش عالی ایران در سه دوره قاجار، پهلوی و انقلاب اسلامی،
  2. بررسی تأثیرات متقابل اوضاع اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی کشور و آموزش عالی در سه دوره قاجار، پهلوی و انقلاب اسلامی،
  3. بررسی اهداف و رسالت‌های آموزش عالی در سه دوره قاجار، پهلوی و انقلاب اسلامی،
  4. بررسی تحولات مدیریت و اداره امور مربوط به آموزش عالی در سه دوره قاجار، پهلوی و انقلاب اسلامی،
  5. بررسی رشد کمی دانشجویان و دانشگاه‌ها و مؤسسات آموزش عالی و عوامل مؤثر بر آن‌ها در سه دوره قاجار، پهلوی و انقلاب اسلامی.
همچنین روش تحقیق مورد استفاده در بررسی این پژوهش روش ایساک کندل است. بر اين اساس سیر تاریخی آموزش‌ عالی ایران با توجه به عوامل اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی مؤثر بر آن به هفت دوره تاريخی تقسيم شد و در هر دوره چگونگی تأثیرات اين عوامل بر مؤلفه‌های مختلف نظام آموزش عالی كشور و علت نامگذاری اين دوره‌ها تشريح شد.
همچنین نتايج ذيل درباره «بررسی تطبیقی و تحلیلی سیر تاریخی آموزش‌ عالی ایران با تأکید بر تحولات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی مؤثر بر آن در سه دوره قاجار، پهلوی و انقلاب اسلامی» نگاشته شده است:
نظام آموزش عالی کشور به‌عنوان یکی از مؤلفه­‌ها و زیر نظام‌های پویای جامعه با تأسی از فرهنگ حاکم بر آن در هر دوره و تحت تأثیر نیروها و عوامل مختلف اجتماعی، اقتصادی، سیاسی حاکم بر آن در برهه‌های زمانی گوناگون و بر پایه نیازها و ضرورت های به‌وجود آمده در هر دوره زمانی تغییر و تحولاتی را برای بقاء، رشد و توسعه خود و نیز برآورده کردن کارکردهایی که از آن در هر دوره­‌ای انتظار می­‌رفته است، ناگذیر به تغییر و تحول در مؤلفه­‌های مختلف، ساختارها و کارکردها و اهداف و رویه‌های مربوط به خود شده است.
ساختارهای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی جامعه ‌ایران در هر دوره به نظام آموزش عالی کشور شکلی خاص داده است و این نظام در هر دوره­ای خود را با نهادهای مختلف اجتماعی آن دوره مطابقت داده و توانایی­‌ها و تنگناهای موجود در ساختارهای اصلی جامعه در هر دوره­ای تأثیر خود را مستقیم و غیر مستقیم بر روند آموزش عالی کشور به جای گذاشته­‌اند.
همچنین نظام آموزش عالی کشور پس از شکل‌گیری اولیه و شروع توسعه و رشد تکوینی خود به‌عنوان یکی از نیروهای محرکه اصلی اجتماعی در جامعه مطرح و خود باعث ایجاد تحولات عمیق در عرصه­‌های مختلف اجتماعی کشور شده است.
فرایند ایجاد نهادهای نوین آموزش عالی در کشور از دوره قاجار به شکلی ملموس آغاز شده است و این نهاد پس از پیدایش آن در کشور در سیر تاریخی خود تا به امروز مراحل رشد و تکوین خود را ادامه داده است.
همچنین می‌توان به هفت دوره مهم تاريخی حیات نظام آموزشی عالی كشور اشاره كرد. اين دوره‌های تاريخی به ترتیب عبارتند از:
  • دوره نضج و تمهيد نظام آموزش عالی (دوره قاجار تا تأسیس دانشگاه تهران در سال 1313)،
  • دوره تأسیس دانشگاه و ایجاد نظام نوین آموزش عالی در کشور (از سال 1313 تا سال 1326)،
  • دوره رشد و توسعه کمی نظام آموزش عالی (از سال 1326 تا وقوع انقلاب فرهنگی در سال 1359)،
  • دوره تعلیق نظام آموزش عالی و تعطیلی دانشگاه‌ها و مؤسسات آموزش عالی کشور (از سال 1359 تا 1361 همزمان با وقوع انقلاب فرهنگی)،
  • دوره احياء و بازسازی نظام آموزش عالی (دهه اول انقلاب اسلامی)،
  • دوره رشد و توسعه کمی مجدد نظام آموزش عالی( از دهه اول انقلاب اسلامی به بعد)،
  • دوره آغاز رشد و توسعه کیفی در نظام آموزش عالی بر اساس برنامه­‌های راهبردی (از زمان تدوین سند چشم انداز 20 ساله کشور و اجرای برنامه چهارم توسعه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی کشور).
همچنین در ادامه بررسی«سیر تاریخی تحولات آموزش عالی ایران در سه دوره قاجار، پهلوی و انقلاب اسلامی» نگاشته شد که دانش تاريخ مسئول تبيين هويت گذشته است و اين ويژگي بايد همواره مدنظر گرفته شود و به‌عنوان گذشته شناخته شود. اما نبايد از نظر دور داشت كه اين گذشته برای كساني كه به مثابه «حال» در آن  می‌زیسته‌اند  معنی و مفهوم ديگری داشته و ممكن است معرف واقعيت ديگری بوده باشد.
در این میان مهم‌ترین عواملی که به نوعی عامل بازدارنده در فرایند  نضج و تمهید نظام آموزش عالی کشور به شمار می­‌رفته­‌اند به شرح ذیل بوده است.
  • حاكم بودن شرايط زندگی ايلياتی بر كشور و عدم احساس نياز به مشاغل تخصصی و حرفه­‌ای،
  • ضعف­‌های اقتصادی حاكم بر كشور و فقر عمومی در جامعه،
  • پس‌افتادگی علمی و فنی كشور در اين دوره،
  • حاكم بودن افكار سنتی و مخالفت با تجدد و نوسازی شكل گرفته در اين دوره،
  • تنش­‌ها و نابسامانی­‌های شديد سیاسی در بين حاكمان و سياسيون وقت،
  • تعارض فرهنگی ايجاد شده به واسطه ورود الگوهای آموزشی جدید به كشور،
  • اجرای نامناسب  قوانين ايجاد شده در حوزه نظام آموزشی،
  • عدم موفقيت اصلاحات دولتی و شكست پروژه نوسازی آغاز شده از سوی برخی نخبگان و سیاسیون حكومتی،
  • عدم وجود تحرك مناسب از سوی بخش خصوصی و غير دولتی در حوزه‌های آموزشی كشور،
  • وابستگي شديد مؤسسات آموزش عالی ايجاد شده به بودجه دولتی،
  • تصدی دولت بر امور مؤسسات آموزش عالی شكل­‌گرفته در اين دوره و در نتیجه سلطه ديوان­ سالاری دولتی برآن‌ها،
  • وجود نابرابری جنسيتی و تبعيض عليه زنان در جامعه و نیز نظام آموزشی،
  • تجمع مؤسسات آموزش عالی ايجاد شده در مركز كشور،
  • به ‌وجود نيامدن نهاد آموزش عالی از متن جامعه ايرانی و وارداتی بودن اين پديده دركشور.
در بخش جمع‌بندی کليه نتايج بدست آمده در اين تحقیق در بخش دوره احیاء و بازسازی نظام آموزش عالی (دهه اول انقلاب اسلامی) مشخص شد که:
با توجه به تأثیر شدید نظام آموزش عالی در این برهه زمانی احیاء و بازسازی آن با مشکلاتی نیز مواجه بوده است که از مهم‌ترین آن‌ها می­‌توان به موارد ذیل اشاره کرد.
  • فقدان فلسفه تربیتی مناسب برای بازسازی و احیاء برنامه­‌های آموزشی و درسی بخصوص در حوزه علوم انسانی و در نتیجه عدم دستیابی کامل به ایده اسلامی‌کردن دانشگاه‌ها و برنامه­‌های درسی،
  • کمبود اساتید مجرب و متعهد در بسیاری از رشته­‌ها،
  • کمبود منابع درسی مناسب در برخی از رشته­‌ها بخصوص در حوزه علوم انسانی،
  • مشکلات اقتصادی ایجاد شده در اوایل انقلاب اسلامی و کاهش بودجه نظام آموزش عالی به‌خصوص در بخش پژوهش،
  • تحمیل جنگ بر کشور و درگیر شدن با مسایل ناشی از آن،
  • مشارکت دیر هنگام بخش خصوصی در نظام آموزش عالی کشور،
  • تعطیلی نظام آموزش عالی از راه دور در کشور،
  • سیاست­‌زدگی و تأثیر شدید دانشگاه‌ها از تحولات سیاسی اوایل انقلاب،
  • کمبود نهادهای فرهنگی مناسب در جهت نهادینه‌­سازی اهداف فرهنگی و اسلامی در دانشگاه‌ها.
این پژوهش همچنین موارد ذیل را نیز به‌عنوان «پيشنهادات کاربردی این پژوهش» مورد اشاره قرار داده است:
  • به سیر تاریخی تحولات و انباشت تجربیات حاصل از گذر زمان در حوزه آموزش عالی در تصمیم‌گیری‌ها و سیاست‌گذاری­‌های کلان این حوزه بیش از پیش توجه شود،
  • با توجه به متأثر بودن نظام آموزش عالی کشور از نیروها و عوامل موجود در پیرامون خود که در این پژوهش بدان­ها پرداخته شد، انجام هرگونه تحول ساختاری، کمی و کیفی در نظام آموزش عالی کشور در زمان‌های آتی ابتدا مبتنی بر مطالعات عمیق جامعه‌شناختی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی استوار شود و رشد و گسترش کمی و کیفی آن در راستای نیازها و تحولات ایجاد شده در این حوزه­‌ها صورت پذیرد،
  • با توجه به اسناد ملی بالادستی مرتبط با حوزه آموزش عالی در کشور در سال‌های اخیر مانند سند چشم انداز بیست ساله کشور، نقشه جامع علمی کشور، اطلس ملی آموزش کشور و سند جامع علم و فناوری که در این پژوهش بدان­‌ها پرداخته شد و تأثیری که این اسناد در رشد و توسعه کیفی آموزش عالی کشور خواهند داشت، این اسناد به‌عنوان پاشنه آشیل فرآیندهای تحولی آتی نظام آموزش عالی قلمداد شوند و با یک بازبینی در قانون اهداف و رسالت‌های وزارتخانه‌های متولی آموزش عالی اهداف و راهبردهای مندرج در این اسناد مهم در صدر اهداف و رسالت­‌های این وزارتخانه‌ها جای داده شوند،
  • با توجه به رشد و گسترش سریع زیر نظام‌های نظام آموزش عالی کشور در گذر زمان و سیر تاریخی خود تا به امروز با اتخاذ ساز و کارهایی قوی بین این زیر نظام‌ها همچون «وزارت علوم و تحقیقات و فناوری، وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، دانشگاه آزاد اسلامی، دانشگاه پیام نور، دانشگاه جامع علمی کاربردی، مؤسسات غیرانتفاعی، مراکز آموزش عالی وابسته به آموزش و پرورش و دستگاه­‌های اجرایی» همراستایی، همسویی و هماهنگی لازم به عمل آید،
  • با توجه به تأثیر­پذیری شدید نظام آموزش عالی کشور از نیروها و عوامل سیاسی که در این پژوهش بدان پرداخته شد، با اتخاذ ساز و کارهایی قانونی و نیز فرهنگ‌­سازی مناسب از تأثیرات شدید عوامل سیاسی  و اثرات مخرب آن بر نظام آموزش عالی جلوگیری به عمل آورد،
  • با توجه به پیدایش نهادهای متعدد تصمیم­‌گیرنده و سیاست­‌گذار که در بررسی سیر تحولات مدیریت و اداره امور مربوط به آموزش عالی کشور بدان­‌ها اشاره شد، در تعداد نهادهای سیاست‌گذار و تصمیم‌گیرنده در حوزه آموزش عالی که با گذشت زمان روز به روز بر شمار آنها افزوده شده است تجدید نظر و به دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی در راستای محقق کردن یکی از اهداف و رسالت­‌های اصلی وزارتخانه علوم، تحقیقات و فناوری در خصوص تامین آزادی علمی و استقلال دانشگاه‌ها و مراکز علمی که در این پژوهش بدان اشاره شد، به دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی اختیارات و استقلال عمل بیشتری داد،
  • با توجه به تغییرات ساختاری بسیار در دستگاه متولی آموزش عالی کشور در سیر تاریخی خود تا به امروز به‌منظور ایجاد یکپارچگی و جامعیت در کارکردهای مختلف دستگاه­‌های متولی آموزش عالی کشور از جمله برجسته­ شدن کارکردهای تربیتی و فرهنگی آن در جامعه، در ساختار قانونی وزارتخانه‌های متولی آموزش عالی و یا اهداف و رسالت­‌های آن ها تجدید نظر شود و رسالت­‌ها و کارکردهای تربیتی و فرهنگی که در اثر تغییرات ساختاری و وزارتی در گذر زمان، تحت­‌الشعاع دیگر اهداف و کارکردهای دستگاه­‌های متولی امر قرار گرفته‌­اند، به نحوی ساختارمند به آن بازگردانده شوند،
  • با توجه به افزایش روز افزون مشارکت بخش خصوصی در آموزش عالی کشور و نیز افزایش تنوع در شیوه‌های ارایه آموزش عالی «دانشگاه آزاد اسلامی، علمی کاربردی، پیام نور، مراکز غیر انتفاعی و آزاد»؛ از این ظرفیت­‌های ایجاد شده جهت رقابت سازنده بین بخش دولتی و خصوصی آموزش عالی و اعتلای کیفی آموزش عالی کشور برنامه‌ریزی جدی­تری به عمل آورد.          
         فایل پژوهش مذکور را می‌توانید از اینجا دانلود کنید: