آییننامهای که هرگز کامل نشد! از آییننامه ارتقای اعضای هیئت علمی صحبت میکنم، آییننامهای که در سال ۸۳ از سوی وزارت علوم تدوین و در سالهای ۸۵ و ۸۹ بازنگری شد.
آییننامه ارتقای اعضای هیئت علمی با وجود اصلاحات انجام شده همچنان مشکلات زیادی داشت به همین دلیل وزارت علوم در سال ۹۴ برای آخرین بار دست به تغییراتی محتوایی و شکلی این آیین نامه زد، تا آنجا که آیین نامه دو وزارت خانه علوم و بهداشت ادغام شدند و چند ماده به آن افزود شد. کار به اینجا ختم نشد، زیرا همچنان آییننامه ارتقای اساتید مشکلات بسیاری داشت تا آنجا که اعتراضات بسیاری از جامعه علمی را برانگیخت.
رهبر معظم انقلاب نیز طی جلسهای به این موضوع پرداختند و همین امر سبب شد تا وزارت علوم مادهای را تحت عنوان ماده ۵ به آییننامه ارتقای اعضای هیئت علمی بیفزاید پس از آن نیز آیین نامه ارتقای اساتید به تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی رسید و از باقی ایرادات به کلی چشم پوشیده شد.
با توجه به اینکه شورای عالی انقلاب فرهنگی وظیفه تحول تعیین سیاستهای نظام آموزشی و پرورشی و آموزش عالی را برعهده دارد و آیین نامه ارتقای اساتید را به تصویب رسانده است، به گفتگو با محمدرضا مخبر دزفولی عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی پرداختیم تا نقاط قوت و ضعف این آییننامه را مورد بررسی قرار دهیم.
وجود آییننامه ارتقاء اساتید چه ضرورتی دارد؟
محیطهای علمی درسراسر دنیا برای اینکه پیشرفت داشته باشند و توانمندی اساتید را ارزیابی کنند از روشهای گوناگون استفاده میکنند، در حقیقت ارتقاء نیز یک نوع ارزیابی کیفی اساتید محسوب میشود به این منزله که افراد از بدو ورود به محیط علمی و تا زمانی که در آن نقطه اوج قرار میگیرند در مقایسه با افراد دیگر و ارزیابی هستند.
آییننامه ارتقاء اعضای هیئت علمی در طول سالهای مختلف با فراز و نشیبهای زیادی روبه رو بوده است اینکه یک استاد دانشگاه چه وظایفی و ماموریتهایی دارد و این ماموریتها را چگونه انجام میدهد در این آیین نامه تبلور مییابد.
مبنای آییننامه ارتقای اساتید برچه چیزی استوار است؟
مبنای آییننامه ارتقای اساتید به این نحو است؛ افراد در بدو ورود اگر یک دوره تخصصی دکتری را گذرانده باشند. استادیار پایه یک دانشگاه میشود اگر هم مرتبه آنها کارشناسی ارشد باشد مربی خواهند شد. به این صورت تمام اعضای هیئتهای علمی از مرتبه مربیگری آغاز میکنند تا به مرتبه استاد تمامی میرسند.
افرادی که استادیار هستند، لازم است برای ارتقای مرتبه خود فعالیتهایی انجام دهند که از جمله آنها آموزش دانشجو است، در حقیقت دانشگاه محل یاد دادن دانشهای مختلف به دانشجویان در رشتههای گوناگون است. همچنین دانشگاه محل کار تحقیقاتی و پژوهشی برای حل معضلات گوناگون و کشف مناطق ناشناخته از علوم است به همین دلیل باید مورد توجه واقع شود. بعلاوه یک استاد دانشگاه اثر فرهنگی، اخلاقی، رفتاری بر روی دانشجوهای خود خواهد گذاشت؛ بنابراین این مورد نیز باید مورد توجه واقع شود. اثرگذاری اجتماعی در محیط دانشگاه نیز حائز اهمیت است، زیرا موارد متعددی از جمله فعالیت در حوزه پیشرفت کشور، جهات گیریهای سیاسی در جهت رفع مشکلات کشورذیل این مورد دستهبندی خواهند شد.
هر کدام از مواردی که گفته شد از ماموریتهای یک عضو هیئت علمی شمرده میشود، از طرفی هم ماموریت همه اعضای هیئت علمی، ماموریت دانشگاه است. به صورتی که نمیتوانید دانشگاهی را بیابید که بگوید هدف من تنها آموزش است و کار تحقیقاتی و پژوهشی انجام میدهم، اما اثرگذاری اجتماعی برای من اولویت ندارد.
دانشگاهی که در خدمت جامعه نباشد برای ما به درد نمیخورد! این معنایش همین است اگر دانشگاه آموزش و پژوهش داشته باشد، اما این آموزش و پژوهش برای مردم و جامعه اثری نداشته باشد درحقیقت ماموریت خود را انجام نداده است!
اکنون دانشگاه نسل سه و چهار به سمت گره گشایی از جوامع، کارآفرینی، حرکت میکنند همچنین میتوانند خلق ثروت مادی و معنوی داشته باشند، امام راحل در اوایل انقلاب جملهای را فرمودند که دانشگاه باید در خدمت جامعه باشد، دانشگاهی که در خدمت جامعه نباشد برای ما به درد نمیخورد! این معنایش همین است اگر دانشگاه آموزش و پژوهش داشته باشد، اما این آموزش و پژوهش برای مردم و جامعه اثری نداشته باشد درحقیقت ماموریت خود را انجام نداده است! همه این موارد در یک بسته به عنوان ماموریت دانشگاه باید ارزیابی شود ارتقاء نیز ذیل این مسئله تعریف میشود.
همچنین مادهای در آییننامه ارتقای اساتید وجود دارد که مربوط به خدمات اجرایی اعضای هیئت علمی میشود مجموع این ارزیابی به عنوان ارتقاء است به صورتی که امتیازات هر بخش جمع میشود. در برخی از این موارد سقف در نظر گرفته شده است و در برخی موارد هم سقفی دیده نشده است.
فرایند ارتقای اعضای هیئت علمی به چه گونه است؟
در پروسه و فرایندی که یک عضو هیئت علمی باید طی کند تا استادیار یا دانشیار شود، لازم است پرونده و فرمها را آماده سازی و پر کند و پس از آن به کمیته منتخب ارائه کند، از کمیته منتخب نیز به کمیسیون تخصصی در سطح دانشگاه منتقل میشود. پس از آن نیز اگر مورد قبول واقع شد به صحن یک جلسه با نام هیئت ممیزه دانشگاه میرود.
هیئت ممیزهها این مسیر را کامل طی کردهاند و آشنا به هر کدام از این بخشها هستند به طوری که بر مبنای آن به ارزیابی افراد میپردازند. ممکن است در این میان یک پرونده مورد قبول واقع شود و یک پرونده رد شود به طوری که از شخص بخواهند تا به تقویت پرونده خود بپردازد و در بازه زمانی ۶ ماهه تا یک ساله مجددا پرنده خود را برای بررسی و تصمیم گیری به هیئت ممیزه ارائه کند.
چه نمرهای به آیین نامه ارتقای اساتید میدهید؟
از نظر بنده آییننامه ارتقاء اعضای هیئت علمی نمره ۱۸ و ۲۰ نخواهد گرفت، اما نمره متوسط ۱۵ و ۱۶ را میتوان به آن داد.
نظرتان درباره این جمله «چاپ مقالات در مجلات بینالمللی به رفع نیازهای کشور نمیپردازد» چیست؟
ما در حوزه علم و فناوری در دنیا بسیار پیشرفت کردهایم، این رشد تنها درحوزه مقاله نویسی نیز نبوده است. بلکه کیفیت آموزشی را نیز در برگرفته است به طوری که اکنون جزء کشورهای موفق هستیم. در حوزههای گوناگون دانشی همچون هوافضا، سلولهای بنیادی، علوم زیستی وارد مناطق ممنوعه شده و به تولید علم میپردازیم.
در این میان تمام اعضای هیئتهای علمی نیز باید توانمندیهای خود را متبلور کنند، به همین منظور باید انتشارات داشته باشند تا بتوانند کار علمی خود را چاپ کنند و در معرض قضاوت دیگران قرار دهند. در حقیقت شخصی که به کار علمی میپردازد باید جسارت این را داشته باشد تا یافتههای خود را در معرض دید همگان قرار دهد، همین امر سبب میشود تا شخص نوآوری و خلاقیت داشته باشد؛ بنابراین در مقاله نویسی نمیتوان منکر این قضیه شد و گفت که بهتراست دانشمند ایرانی یافتههای خود را منتشر نکند، زیرا در این صورت در عرصه رقابت جهانی قرار نخواهد گرفت.
برخیها میگویند اگر کار علمی انجام دادید و در نشریات معتبر چاپ شد، آن کار علمی برای دیگران است و برای ما سودمند نیست! اینطور نیست در حقیقت ما برای بشریت کار میکنیم به عنوان نمونه دانشمندی که در زمینه ویروس کرونا فعالیت تحقیقاتی میکند به حل معضل بشریت کمک خواهد کرد. آیا میشود در این صورت گفت که یک دانشمند ایرانی نباید به آن بپردازد؟ در موارد دیگر همچون هوافضا نیز این گونه است.
چرا بسیاری از مقالات منتشر شده گرهای از مشکلات کشور باز نمیکنند؟
این نکته که چرا مقالات منتشر شده گرهای ازمشکلات کشور نمیگشایند را باید بیش از پیش مورد تعمل قرار داد البته بنده نمیخواهم در این زمینه قضاوتی انجام دهم، اما میتوانیم این موضوع را اینگونه بررسی کنیم که به عنوان نمونه در حوزه شیمی تعداد چاپ مقالات بسیار بالا است و دانشمندان بسیار موفق عمل کردهاند، اما در جامعه شما شاهد مشکلاتی در این حوزه هستید! در حقیقت ظرفیت علمی باید تبلورش در محصولات باشد و مشکلات را حل کند.
همچنین سوق دادن جهت گیری اصلی مراکز علمی دانشمندان و دانشگاهها به سمت حل معضلات کشور بسیار حائز اهمیت است. بسیاری از موضوعات در کشور وجود دارد که به دست ظرفیتهای دانشی قابل حل هستند از نظر بنده لازم است در آیین نامه ارتقاء اساتید به این مسائل امتیاز بیشتری داده شود.
نظر بنده این است اگر دانشمندان مقاله درجه یک چاپ میکنند و ما شاهد این هستیم که پس از انقلاب در این حوزه پیشرفت قابل توجه داشتهایم، باید خلاءها را پر کنیم و این مسئله وظیفه برنامهریزان، مدیران و روئسای مسئول در دانشگاه است که به ماموریت گرا کردن اساتید بپردازند؛ بنابراین زمانی که اساتید فعالیت علمی دارند و در فضای رقابتی دنیا شرکت میکنند، منفعت آن، هم برای کشورهای مختلف دنیا خواهد بود و هم برای ما مفید است، گاهی فعالیت علمی، کشور را در رتبهبندیها جلو میبرد، اما گرهای از مشکلات کشور نمیگشاید بنابراین ما باید به این موضوع رسیدگی کنیم.
همچنین سوق دادن جهت گیری اصلی مراکز علمی دانشمندان و دانشگاهها به سمت حل معضلات کشور بسیار حائز اهمیت است. بسیاری از موضوعات در کشور وجود دارد که به دست ظرفیتهای دانشی قابل حل هستند از نظر بنده لازم است در آیین نامه ارتقاء اساتید به این مسائل امتیاز بیشتری داده شود.
مهمترین مشکل آییننامه ارتقای اساتید چیست؟
آییننامه ارتقای اساتید در برخی از حوزهها تفاوتی قائل نمیشود به همین دلیل است که ارزش کار شخصی که در کشور یک مشکل بزرگی از سلامت را حل میکند به عنوان نمونه یک داروی بسیار ارزشمند را به تولید میرساند یا مشکلات بخش زیادی از یک منطقه را حل و فصل میکند، اما به مقاله تبدیل نمیشود، ارزیابی درست نمیشود! و این ضعف آییننامه را نشان میدهد.
همچنین ما در آییننامه ارتقاء اساتید به مقالات حق ویژهای دادهایم به طوری که شخصی اگر بخواهد از استادیاری به دانشیاری ارتقاء یابد، باید حداقل ۲۵ نمره از مقالات را بیاورد و پس از آن فعالیتهای دیگر او مورد سنجش قرار میگیرد. همچنین اگر شخصی بخواهد استاد شود باید ۴۰ نمره از کف پژوهش را به دست آورد و اگر این امتیاز را نداشته باشد پرونده او بررسی نمیشود.
اصرار بیش از اندازه بر مقاله نسبت به بخشهای دیگر درست نیست، البته بنده با ارائه مقاله مخالف نیستم، اما اینکه فقط این معیار دیده شود به طوری که اگر محقق شد باقی فعالیتها نیز مورد توجه واقع شوند، ارزیابی غلطی است.
درآییننامه ارتقاء اساتید گفته شده است که باید مقالات در مجلات معتبر نمایه شوند، دانشگاههای مختلف نیز شرط میگذارند که آنها باید به عنوان مثال isi باشند، خب این موضوع درست نیست، زیرا در این صورت تفاوتی میان خدمات دانشبنیانی که در سطح کشور گرهگشایی میکنند با مقالات دیده نمیشود.
اصرار بیش از اندازه بر مقاله نسبت به بخشهای دیگر درست نیست، البته بنده با ارائه مقاله مخالف نیستم، اما اینکه فقط این معیار دیده شود به طوری که اگر محقق شد باقی فعالیتها نیز مورد توجه واقع شوند، ارزیابی غلطی است.
آییننامه ارتقاء اساتید هنوز به میزانی منعطف نشده است که یک عضو هیئت علمی بتواند به عنوان مثال با آموزش ارتقاء پیدا کند، آییننامه چهار بند فرهنگی، آموزشی، پژوهشی، فرهنگی دارد، مسلما باید به گونهای باشد که اگر یک استاد پایه اصلیش معلم خوب بودن است نیز بر اساس همین موضوع ارتقاء یابد.
در آیین نامه ارتقای اساتید معلم خوب بودن امتیاز محسوب نمیشود، نه این که امتیاز ندارد؛ بلکه ۳۵ نمره از کیفیت آموزش را دریافت میکند، اما ارتقاء نمییابد در حالی که شاید یک شخص علاقهای به نوشتن مقاله نداشته باشد، اما در مقابل آن بسیار استاد بر جستهای باشد! آییننامه به او میگوید ارتقاء نخواهی یافت؛ که از نظر بنده درست نیست.
برخیها میگویند که خب عضو هیئت علمی چند ماموریت دارد و باید در همه آنها امتیاز کسب کند و اگر شخصی نمیتواند امتیاز بخشهای دیگر را به دست آورد مسلما استحقاق افزایش رتبه را ندارد. از نظر بنده اینگونه نیست. شخصی محقق بسیار درجه یکی است، اما نمیتواند خیلی سرکلاس حاضر شود و تدریس کند و مانند استادی باشد که با عشق ساعتها به کار تدریس میپردازد، در عوض در کارهای تحقیقاتی بسیار فعال است، خب این شخص نباید رها شود بلکه لازم است نبوغ خود را متبلور سازد. به همین دلیل است که میگویم آییننامه ارتقاء اساتید انعطافی ندارد و این موضوع بسیار آسیبزاست.
|