متن زیر یادداشتی از رضا داوری اردکانی است که در ادامه میخوانید؛
بعضی از معاریف اصحاب ایدئولوژی بر آنند که دوران پس از کرونا مجال پیروزی مرام آنهاست. اینها حق دارند که میگویند کرونا به وضع موجود آسیب میرساند و مخصوصاً احتمال دارد که سرمایه داری مغرور و متفرعن امریکا دچار تکانهای شدید شود، اما معلوم نیست این تکانها به سود کیست. شاید هم نظم غالب بر جهان مورد پرسش قرار گیرد. اصل اساسی این نظم اراده به قدرت و غلبه است. این اصل از طریق سرایتش در فرهنگ سراسر جهان کم و بیش در وجود همه مردمان خانه کرده است و مگرنه اینکه اصل پیشرفت که راهش راه تنازع بقا برای ماندگاری اقویاست مقبول غالب دانشمندان و درس خواندگان و در زمره مسلمات زمان قرار گرفته است، اما آدمی چندان بسته حقیقت و نیازمند آزادی و دوستی و همداستانی است که گل آزادیش در باغچه اراده به قدرت هم می روید.
بلای کرونا میتواند این آزادی را که اکنون افسرده و پژمرده شده است از افسردگی بیرون آورد، ولی آنچه اکنون میبینیم چشم انداز وحشتناک فقر و بینوایی و از هم گسیختگی سازمانها و جدایی و دوری و بیگانگی و پوشیده شدن اندک بازمانده اعتماد و همراهی و امید در غبار و کدورت اندوه و ترس و ملال است.
سیاست نباید از این همه غافل بماند و چه خوب بود که مردم در آغاز بلا از کوی سیاست پیغام مهر و دوستی و همدردی میشنیدند، اما اگر سیاست مجال مهر و دوستی نیست میتوان توقع داشت که با همه امکاناتش از کوششهایی که برای پیشگیری از ابتلاء و درمان مبتلایان میشود با تدبیر پشتیبانی کند و مخصوصاً خیل انبوه مردمی را که بیشتر نگران یک لقمه نان اند از یاد نبرد. ویروس کرونا از هم اکنون بینوایی و گرسنگی را بیشتر کرده است.
|