کد خبر: 4491| تاریخ انتشار: چهارشنبه ، ۵ تیر سال ۱۳۹۸ | ساعت ۱۰:۴۰:۰ | تعداد بازدید: ۳۸۱۹

پژوهش "تنبلی اجتماعی، علل، پیامدها و راهکارها" توسط دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی منتشر شد.
به گزارش مرکز خبر شورای عالی انقلاب فرهنگی، هدف این پژوهش که به سفارش کمیسیون اجتماعی شورای عالی انقلاب فرهنگی و توسط دکتر محمدرضا جوادی یگانه انجام شده است، تبیین دقیق مفهوم "تنبلی اجتماعی" و بررسی علل، پیامدها و ارائه راهکار علمی برای رفع این مشکل است.
در این پژوهش سعی شده تا با بررسی تطبیقی نظرات جامعه شناسان و روان شناسان اجتماعی و با در نظر گرفتن مختصات و مقتضیات اجتماعی، فرهنگی، تاریخی و ... موضوع تبیین شده و سپس باتوجه به همین مولفه‌ها راهکارهای رفع این مشکل ارائه شود.
آنچه که از نظرتان می‌گذرد چکیده رسانه‌ای و مختصر این پژوهش است:

کلیدواژه‌های پژوهش: تنبلي اجتماعي، اخلاق اجتماعي، خلقيات ايرانيان، ساختارهاي اجتماعي، روان شناسي اجتماعي مردم ايران

مفهوم تنبلی اجتماعی: تنبلی اجتماعی، بر اساس کنشگر عاقل مندرج در نظریه انتخاب عقلانی، کسی است که یا به دنبال تمدید وضعیت موجود است، یا لذت آنی را بر نفع آنی خود ترجیح می دهد. تنبلی در این تحقیق، هم در سطح فردی دیده شده و هم در سطح اجتماعی به معنای برآیند تنبلی افراد دیده شده است و هم تعریف جدیدی از تنبلی شده است که بر اساس آن، تنبلی اجتماعی محصول ناهماهنگی در سطح سیستم اجتماعی است و تلاش افراد و دست اندرکاران نیز نمی تواند بهبود آن چندان کمکی کند، مگر آنکه آن موانع ساختاری برطرف شود.
عوامل موثر بر تنبلی اجتماعی: عوامل موثر بر تنبلی در سطح فردی و ساختاری هر دو موثر هستند، ولی عوامل زیر در این تحقیق سنجیده شده است: بیگانگی اجتماعی، تقدیرگرایی، نوگرایی، توجه به آینده، تمایل به کارهای زودبازده و یکشبه، خودمداری، فردگرایی، فرار از مسئولیت بخاطر نفع فردی، بیگانگی شهروندان از حکومت، احساس بی قدرتی، و بی هنجاری.
پیمایش و سنجش تنبلی اجتماعی در تهران: برای سنجش میزان تنبلی در تهران از پیمایش از 1328 نفر از شهروندان تهرانی با روش نمونه گیری «spss» انجام شده است و نتایج تحقیق، وجود حداقل 20 درصد تنبلی در سطح شهروندان (در سطح زیاد و خیلی زیاد) را تایید کرد. نتایج تحلیل چند متغیره نیز تاثیر همزمان سه عامل تقدیرگرایی، خودمداری و بی قدرتی را در تبیین تنبلی موثر دیده است.
بر اساس نتایج تحقیق، تلاش شد تا یک تیپ تنبل ساخته شود که در میان افراد با تحصیلات پایین تر، طبقات اجتماعی پایین تر و با آگاهی اجتماعی کمتر بیشتر دیده می شود.
نتایج تحقیق تطبیقی نشان می دهد که میزان تنبلی ایرانیان از متوسط جهانی بیشتر است و تنها کشورهای عربی و آفریقایی هستند که بیش از ایرانیان دچار تنبلی هستند. تحلیل محتوای سفرنامه هو وجود برخی نشانه های تنبلی را از دیرباز در ایران تایید کرد.
در انتهای تحقیق نیز تلاش شد تا راهکاری فردی و اجتماعی برای تنبلی ارائه شود.
تنبلی اجتماعی از منظر معارف اسلامی: پيامبر اسلام (ص) ويژگي‏هاي انسان تنبل را چنين برمي ‏شمارد: «عَلامَةُ الْكَسلانِ اَرْبَعَةٌ: يَتَواني حَتّي يُفرِّطَ وَ يُفَرِّطُ حَتّي يُضَيِّعَ وَ يُضَيِّعُ حَتّي يَأثمَ وَ يَضْجَرَ.» 
شانه ‏هاي تنبل، چهارچيز است: به اندازه‏اي (در كار) سستي مي‏ورزد كه به كندي و تفريط مي‏گرايد، و چنان كندي ميكند كه (اصل كار را) فرومي‏گذارد، و چندان فروگذاري مي‌‏كند كه گنه‏كار می شود، و دل مرده مي ‏شود.»
رهبر معظم انقلاب «مدظله العالی» در سخنرانيهاي متعددي كه در اين باره بيان كردهاند، تنبلي را با صفتهاي گوناگون همراه كردهاند، كه ميتواند منظور ايشان را از تنبلي بهتر بيان كند و فهم بيشتري از آن بيان كند. آنچه همراه با تنبلي است‌(علل، نشانهها يا پيامدهاي تنبلي)، از نظر ايشان عبارت است از:
گريز از مسئوليت
ظلم پذيري
فساد
رشوه
بدخواهي و بددلي
بيکارگي
سوء عمل و بدکارگي
تن پروري
بي اعتنايي به کار
بي شوقي نسبت به حرکت
ضعف و سستي
عدم همت
عدم تحرک
فساد
راحت طلبي
عشرت جويي
مصرف گرايي
بي برنامگي
بي قانوني
نداشتن نيروي لازم
ترس و تن دادن به زندگي آسان
نرسيدن به خود و غفلت
بى‌حالى
سهل‌انگارى
كار را به دست حوادث و قضا و قدر سپردن
بيكارگى
بى‌اهتمامى
بي نشاطي
کسالت
نبودن سازندگى و ابتكار و اصلاح امور اقتصادى و اجتماعى و فرهنگى مردم
نبودن پيشرفت علم و دانش در كشور
نبودن تحقيقات و كلاس درس
نوميدي
بي حوصلهگي
بهانهجويي نسبت به انسانهاي ديگر
بي تعهدي
پشت ميز نشيني
تن آسايي
سستي و کندي
بدعملي
لااباليگري
بي عاري
کنار نشستن
محاسبه بد کردن
کوتاهي
خودخواهي و دنياطلبي
غفلت و ضعف نفس
اين مجموعه وسيع توصيفات، نشان دهنده اهميت مساله تنبلي نزد ايشان است. اين توجه رهبر انقلاب و ديگر مسئولان در كشور، نسبت به خصايص اخلاقي منفي ايرانيان و مخصوصا «تنبلي اجتماعي» نشان از «مساله بودن» اين امر در جامعه ما دارد.

نظريه هاي روانشناختي تنبلي
مقوله تنبلي به عنوان يک خصيصه فردي موضوع مطالعه روانشناسي قرار گرفته است و از آن به «اهمال كاري» (procrastination)  ياد شده است. از نظر آقاتهراني (1383) اين واژه در غرب سابقه اي چهل ساله در روانشناسي دارد. وي مي گويد اولين بار كتابي با عنوان بررسي تاريخي علل اهمال كاري (Procrastination Emotive Reasons) توسط پل رينجن باخ (Paul Ringenbach) تاليف شده و سپس آلبرت آليس و ويليام جيمزنال (Albert Eliss & William jamesnal) كتاب به عنوان روانشناسي اهمال كاري (Reasons and Emotion in Psychology TherPy) نوشته اند.
روانشناسان (آقا تهراني، 1383؛ آليس و جيمزنال، 1375) اهمال كاري را چنين تعريف کرده اند: کاري را که تصميم به اجراي آن داريم، به آينده موکول کنيم. جوهره اين رفتار نيز، تعويق انداختن، تعلل ورزيدن، سبک گرفتن و سهل انگاري در کار است.
بلس (1386: 14) تنبلی را به تعویق انداختن کارهایی می داند که فرد باید می کرد یا دوست دارد بکند. به عبارت دقیق تر، تنبلی، «به تعویق انداختن انجام کاری است که می دانید همین الان باید انجام شود و به آینده موکول گردد.»
مقصود فراستخواه (1386)‌ در بحثي با عنوان «حلاجي خلق و خوي ايراني» مي گويد:‌ بر اساس نظر ادوارد سعید، اين متن هاي غربي است که ما را ساخته و تصويري از شرق پديد آورده است؛ غرب «شناسنده» شده است و و شرق «موضوع شناسايي»؛ يعني عنصر فاعليت شناسايي«Subjectivity» در شرق وجود ندارد. شرق براي شرق شناسان غربي يک «ابژه» است، و غرب با متن هاي خود، متن هاي آکادميک، متن هاي شرق شناسي، ايران شناسي، اسلام شناسي، پرتره يي از شرق را برساخته است؛ پرتره يي که مثلاً شرقي جماعت، احساساتي است. سعيد به سفرنامه ها و سفرنامه نويس هايي مثل ريچارد برتون، و رمان نويس هايي مثل گوستاو فلوبر يا محققاني مثل ارنست رنان ارجاع داده است. سعيد شواهدي مي آورد که وقتي آنها شرق را روايت مي کنند از طريق اين روايت ها پرتره يي و طرحي از شرق برساخته مي شود که مطابق آن شرقي جماعت چنين است و چنان است، و غربي ها بر اساس همان ديدگاه هاي هلني و يونان / بربري و... تحليل مي کنند. ما تصويري را پذيرفته ايم که بر اساس آن خود را مسووليت ناپذير، خشن، احساساتي و... مي دانيم و بر اساس آن تصوير نيز رفتار مي کنيم؛ مفعول شناسايي غربي ها قرار گرفته ايم، و طرح شرقي برساخته شده از سوي غربي ها را به عنوان چارچوبي براي توصيف خودمان پذيرا شديم و به اقتضايش عمل مي کنيم.
اسلامی ندوشن در کتاب ايران لوك پير (1370: 21) معتقد است در اثر کوشش و تلاش ايرانيان است که «ايران توانسته است سرزميني آبادتر و آراسته تر از ديگر همسايگانش باشد» و به علت همين آبادي و آراسته بودن است که نويسنده معتقد است که « مورد رشک و هدف تاخت و تازهاي اقوام فقير تر» قرار گرفته است. او می گوید: «چنين مي نمايد که تمدن و فرهنگ در سرزمين هايي بوده اند که زندگي در آنها نه خيلي آسان و نه زياد مشکل باشد». وي در توضيح و تشريح اين نتيجه مي نويسد که « نه خيلي آسان تا ساکنان خود را به تنبلي و تن آسايي سوق دهند ؛ نه خيلي دشوار ، تا همه نيروي فکري و بدني آنها را معطوف به رفع حوايج اوليه کند . »
پيشينه طرح مباحث تنبلي در ايران و جهان
با وجود اهميت زياد مسئله تنبلی، تاكنون تحقيق و حتي مقاله جامعي پيرامون تنبلي اجتماعي در ايران انجام نشده است. البته برخي متون در باب خلقيات منفي ايرانيان و در ذيل آن تنبلي اجتماعي موجود است، مانند جمالزاده (1345)، بازرگان (1357)، قاضي مرادي (1378)، چلبي (1381، در اين کتاب، به تحقيق باستون نيز اشاره شده که شخصيت ايراني را مورد بررسي قرار داده است)، و به صورت تلویحی در بي من (1381).
تحقيق حاضر با توجه به نداشتن پيشينه قبلي و بديع بودن آن ، سه هدف کلي را مد نظر دارد:
الف- پاسخ به اين پرسش که آيا ايرانيان واقعا دچار مسئله اي اجتماعي به نام تنبلي اجتماعي هستند؟ و اگر هستند بیشتر با چه نوعی از تنبلی روبرو هستند؟ اين ميزان، در مقايسه با ساير کشورهاي جهان، چه تفاوتي دارد؟
ب- در صورت وجود اين خصلت در جامعه ايران، چه عوامل فردي و ساختاري (در سطح فردي و اجتماعي) زمينه ساز و سبب ايجاد  تنبلي اجتماعي در ايران شده است؟
از همين روي براي تحقق اين دو هدف کلي اهداف فرعي زير مد نظر مي باشند:
ساختن مقياسي (داراي روايي و اعتبار) براي سنجش تنبلي اجتماعي
بررسي تطبيقي نحوه گذران زندگي روزمره (بالاخص اوقات فراغت) ميان ايران و ديگر کشورها
شناخت عوامل اجتماعي و فردي موثر در ايجاد تنبلي اجتماعي  
ج- هدف سوم که متفرع بر دو هدف اول است، پيدا کردن راهکارهايي براي تخفيف تنبلي اجتماعي است که در سطوح گوناگون و براي نهادهاي گوناگون دست اندرکار مساله، پيشنهاد مي شود.
در تحقیق حاضر برای فهم میزان تنبلی ایرانیان و نیز شناخت علل موثر بر تنبلی آنها و نیز نگرش آنها به تنبلی، از روش پیمایش استفاده شده است و برای آن از 1238  نمونه در سطح شهر تهران استفاده شده است. البته باید به این نکته توجه داشت که آنجا که پای خلقیات منفی در میان است، معمولا نمی توان پاسخ های دقیقی از مردم گرفت، و برای اطمینان بیشتر باید از روش های تکمیلی نیز استفاده کرد. به همین منظور در این تحقیف، علاوه بر پیمایش، از روش های اسنادی (مطالعه سفرنامه ها) و مطالعات تطبیقی بین کشوری نیز استفاده شده است، که شرح دقیق هر روش در فصل مربوطه آمده است.
راه حل های اجتماعی تنبلی
در این تحقیق، سه نوع تنبلی تعریف شد. دو نوع آن تنبلی فردی و تنبلی اجتماعی ای است که برآیند تنبلی فردی است، یعنی آنگاه که اکثر افراد جامعه تنبل هستند. اما بجز این دو نوع تنبلی، که بیشتر بر پایه فردی و نمود اجتماعی آن است، نوع دیگری از تنبلی نیز تعریف شد که از آن به تنبلی اجتماعی یاد شد، و آن هنگامی است که افراد تنبل نیستند یا گرایش ها و نگرش های معطوف به تنبلی ندارند، بلکه مسائلی در سطح اجتماعی و ساختارهای آن است که باعث ایجاد تنبلی می شود.
برای این نوع از تنبلی منتجه از اعمال کنشگران اجتماعی، که نیت ایجاد تنبلی هم ندارند، راه حل های دیگری باید داد که لزوما ارتباطی به افراد ندارد و در عوض ساختارهای اجتماعی را هدف می گیرد.
عواملی که در این تحقیق، بر اساس بررسی های نظری اولیه بر تنبلی موثر شناخته شد، در دو سطح ساختاری (ساختار حکومت) و فرهنگ، علاوه بر متغیرهای زمینه ای چنین بود (برای ارتباط از نحوه ارتباط علی میان آنها به چارچوب نظری تحقیق مراجعه کنید). البته نمی توان میان این دو سطح به صورت قاطع خط کشید و میان آنها همپوشی هایی وجود دارد.
الف) در سطح ساختاری و حکومت
انحصارگرایی
نبودن قانون و قانونگرایی
ضعف نظارت بر عملکرد افراد
ضعف کنترل اجتماعی
ساخت سنتی
ناامنی و عدم امکان پیش بینی
ب) سطح فرهنگ
تقدیرگرایی
 خودمداری
تمایل به کارهای زودبازده و یکشبه
فرار از مسئولیت بخاطر نفع فردی
اعتقاد به تعالیم جبرگرایانه
تمایل به کارهای زودبازده و یک شبه
ضدارزش نبودن تنبلی
عدم آگاهی از مصادیق تنبلی از سوی افراد
بیگانگی شهروندان از حکومت
احساس بی قدرتی
بیگانگی اجتماعی
پایین بودن نیاز به موفقیت
به دلیل محدویت عملی (وزمانی پرسش از پاسخگویان)، تنها متغیرهایی در پیمایش پرسیده شد که در سطح فردی باشند و نه در سطح ساختاری. اما راهكارهاي مساله تنبلي اجتماعي در بعد اجتماعي نيز قابل پيگيري مي باشد. در باره علل اجتماعي تنبلي‏‏،‏ مي توان به صورت خاص بر هريك از عوامل تاكيد كرد و براي رفع آن چاره اي انديشيد. همچنين با توجه به تاثير همزمان سه عامل: تقديرگرايي‏، خودمداري و بي قدرتي مي توان تاكيد اساسي را روي رفع يا تخفيف اين سه عامل متمركز كرد.
البته چنانچه در باب علت ها و نيز روند در ايران ذكر شد‏، با توجه به طبقه بندي دو گانه تنبل و غيرتنبل‏، و نيز روندها در جامعه ايران،‏ مساله تنبلي در بعد فردي، به اندازه بعد اجتماعي آن جاي نگراني ندارد. آنچه بيش از اندازه اهميت دارد و كمتر از بقيه مورد توجه قرار گرفته است، مساله ميزان و نحوه تلاش حكومت است.
این بحث از آن رو اهمیت دارد که تعریف اجتماعی تنبلی بر این پایه استوار است که موقعیت هایی وجود دارد که در آن افراد تنبل نیستند، اما سیستم بگونه ای است که محصول زحمات افراد (یا خرده نظام های اجتماعی) به هدر می رود و لذا جامعه به نتیجه دلخواه خود نمی رسد. بر این اساس، مقدمه هر نوع برنامه ریزی برای هر مساله اجتماعی، تنظیم هماهنگی سیستم است. به نظر نگارنده و با توجه به شواهدی که در ادامه ذکر خواهد شد، مساله اساسی سیستم که منجر به تنبلی شده، این بعد است، اما پیش از آن یک بحث مقدماتی در باره وظایف متصور حکومت در باب تربیت شهروندان بیان خواهد شد.

برای مشاهده مقاله می توانید اینجا کلیک کنید: 

لطفا کد زیر را وارد نمایید

آرم شورای عالی انقلاب فرهنگی

اطلاعات تماس

تهران، خیابان طالقانی، شماره 436

کدپستی: 1591814313
(+9821) 66976601 - 7